تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

بازار مسکن و فقدان راه حل کارشناسی

بازار مسکن و فقدان راه حل کارشناسی

 

بحث های اخیر دولت، مجلس، و وزیر مسکن و شهر سازی در مورد کنترل قیمت ها در بازار مسکن راه به جایی نبرد و نخواهد برد.

 از آنچه در مذاکرات مجلس با وزیر مسکن مطرح شد چنین بر می آید که نه دولت، و نه مجلس ، و نه وزیر مربوطه ، می توانند بر بازار گرانی مسکن فائق آیند، چرا که هیچ طرح و پیشنهاد سازنده‌ای در مذاکرات مجلس بیان نگردیده و طرح جامعی که از سوی وزیر مسکن مطرح گردید دارای ابعاد و چهار چوبه کاری مشخصی نیست و تنها به یک شعار و یا وعده دست نیافتنی شبیه است و به نظر میرسد این طرح برای فراز از مجاله بیشتر پیرامون بحث مسکن در مجلس شورای اسلامی مطرح شده است.

وقتی بعضی از نمایندگان التهاب بازار مسکن را ناشی از سیاست های دولت گذشته می دانند (!) و یا برخی دیگر از نمایندگان آن را ناشی از سیاست های 26 ساله دولت های گذشته می دانند(!) دیگر طبیعی است که نباید انتظاری برای حل آن داشته باشیم چرا که مطرح ساختن همین نظرات غیر عملی ، و غیر کارشناسی، نشان از فقدان یافتن، راه حل علمی در این باره دارد.

پارامتر های گرانی مسکن امروزه به گونه ای نیست که بر کسی پوشیده باشد و یا شناخت آنها سخت و دشوار بنماید، بلکه همگان می دانند که گرانی در بازار مسکن ناشی از چیست و به همین سبب است که گرانی مسکن به تاز پیش میرود و به قبول وزیر مسکن افزایش قیمت ها نسبت به سال گذشته از30 تا40 درصد برخوردار شده است .البته این نسبت را که وزیر مسکن اعلام کرده است نسبت حداقلی رشد قیمت مسکن است و شاید گرانی حقیقی تا دو برابر این میزان نیز باشد.

اما عوامل گرانی مسکن که بخشی از آن نیز توسط وزیر و در مجلس شورای اسلامی مطرح گردیده است بسیار عظیم تر از آن است که با یک تصمیم و یا تدوین طرح جامع مسکن مهار شود.

یکی از عوامل گرانی مسکن اعطاء وام های بابهره 9 درصد به انبوه سازان مسکن است که اینها با استفاده از تسهیلات دولتی و مساعدت های مدیران میانی سازمان ها ،اقدام به ساخت و ساز می نمایند و واحد های مسکونی را تا نرخ سه برابر هزینه کرد های خود، به فروش می رسانند.

دوم وجود مؤسسات قرض الحسنه و تعاونی های اعتبار در کشور است که امروزه برای بازار پولی کشور ،بحران آفرینی بسیاری دارند و با استفاده از پس انداز های مردم ، ملک ها را بویژه، ملک های با موفقیت خوب را ، برای خود به بالاترین قیمت خریداری می نمایند و از طرفی با دادن وام های گوناگون به مردم و گرفتن بهره های فراوان به گرانی و سرمایه گذاری در بخش مسکن دامن می زنند و کسی هم به خطر وجودی آنها توجه نمی کند .

در این باره باید یاد آورشویم که تسهیلات بانکی موجب گرانی مسکن نمی شود چرا که بانک ها ،هر سال اعتبارات معینی دارند و طبق سنوات و سیاست های مشخص خود ، به طور محدود اقدام به واگذاری وام های بانکی می نمایند که آنهم از ضابطه های مشخص برخوردار است و البته به قول یکی از نمایندگان مجلس ، مردم را تا دادن وام "دق مرگ" می نمایند ، اما به هر جهت بی رویه پول به بازار مسکن سرازیر نمی شود .

از سوی دیگر درگرانی بازار مسکن ، همانطور که در مجلس شورای اسلامی گفته شده است گرانی مصالح ساختمانی نیز مزید بر علت است .

همچنین رکود در بازار عرضه و تقاضای کالا و گرانی مایحتاج عمومی ، توقف در کار تولید کارخانجات، و رکود قیمت سهام در بازار بورس، و نیز عدم اعتماد و اطمینان برای سرمایه گذاری در سایر بازارهای اقتصادی و بازرگانی موجب شده است تا سرمایه های سرگردان مردم به سمت مسکن و زمین هدایت شود.

به هر حال در موقعیت و شرایط فعلی نیز ، این تصور دور از ذهن می نماید که دولت بتواند راه حلی برای مشکل گرانی بازار مسکن بیابد و آن را مهار کند و مطمئنا" با شعار هم نمی توان بر بحران مسکن فائق آمد .

اعدام صدام . اظهارات خاتمی و چند نکته

اعدام صدام . اظهارات خاتمی و چند نکته

 

 خاتمی در اظهار نظری در باره اعدام صدام حسین رئیس جمهور سابق و عزل شده عراق گفت : من از کشتن هیچ کس حتی جنایتکاران خوشحال نمی شوم و البته جنایتکاران هم باید مجازات شوند و پاسخگوی اعمال خود باشند .

خاتمی گفت : بدون تردید صدام یکی از جنایتکاران بزرگ تارخ بود و من در یادداشتی که در باره او نوشتم آوردم که آیا صدام آن وقت که دستور جنایاتش را صادر می کرد همانند لحظه ای بود که پای چوبه دار می لرزید یا اینکه در صدور احکام قتل ها احساس غرور داشت .

 خاتمی گفت : صدام را عجولانه اعدام کردند و این به خاطر آن بود که بسیاری از رازهای کشورهای دیگر فاش نشود .اما بعد از صدام هم کسان دیگری هستند که شاهد سیاست هایی باشند که علیه مردم ایران اعمال شده است .

در میان اظهارات خاتمی این بخش از سخنان وی که گفته است از کشته شدن هیچ فردی خوشحال نمی شوم با واکنش هایی مواجه شده است و برای برخی موجب تعجب گردیده  است در حالی که به نظرمی رسد چنین تفکر و عقیده ای برخواسته از باورهایی عمیق دینی یک مسلمان واقعی است و قابل احترام و ستایش است  چرا که زنده کردن و میراندن فقط از آن خداست و انسانها تنها در مصاف حق و باطل و برای دفاع از خود می توانند به یکدیگر آسیب برسانند و یا احیانا" در صورت اجبار مرتکب قتل شوند . و بر اساس قانون قصاص است که اگر افرادجانی و قاتل پس از آنکه نتوانند رضایت اولیاء دم را جلب کنند باید قصاص صورت گیرد و البته برای صدام اعدام و قصاص بی شماری واجب می نماید .

در مورد صدام که جنایت های بی شماری انجام داده است اعدام او بویژه اعدام ناگهانی و عجولانه او دردی را دوا نمی کند و مانند کشتارهایی است که پس از انقلاب ها بدون محاکمه صورت می گیرد . لذا به نظر می رسد صدام باید به خاطر جنایات بی شماری که انجام داده است  محاکمه می شد و برای تک تک جنایاتش پرونده سازی می گردید تا در آینده . تاریخ . با توجه به ظلم هایش نوشته می شد اما اکنون به نظر می رسد اعدام صدام تنها به نفع استکبار جهانی تمام شد نه به سود کشور های مسلمان و تنها استکبار جهانی از خاموش شدن دیکتاتور عراق در منطقه نفع می برد و از این پس طبیعی است که سیاست های نو برای کشورهای منطقه طراحی خواهد کرد و مسائل گذشته نیز به فراموشی سپرده خواهد شد .

بدون شک صدام مستحق یک بار اعدام نبود بلکه صدام مستحق حکم دهها و بلکه صدها بار اعدام و سال ها تحقیر و تضعیف بود تا قپه های غرور از سرو کول او برید و به مانند یک شخص درجه پایین جامعه به فراموشی سپرده شود و در بدترین حالت بمیرد

صدام باید ترور شخصیت می شد تا ترور جسمی . او کسی نبود که با مشارکت گروهای سیاسی منطقه اعدام شود بلکه او باید چنان ذلیل و زبون می گردید که خود قصد خود کشی می نمود نه اینکه به دست گروه های سیاسی به قتل می رسید .

گروهای اسلامی در اعدام صدام به نحوی که انجام شد اشتباه کردند به طوری که با توجه به گزارش های مختلف روزنامه ها و رسانه های بین المللی . اعدام او به یک انتقام شخصی شبیه گردید . اما باید دید روزهای و ماه های پس از اعدام صدام . چه حاصلی برای کشورهای اسلامی منطقه رقم خواهد زد .

دیکتاتور عراق اگر چه قریب چهار دهه .تحولات منطقه ای و کشور های عربی و اسلامی را متوجه خود ساخته بود اما به نظر نمی آید اعدام عجولانه او به شکلی که رخ داد بتواند پایانی بر تأثیرات وجودی صدام در منطقه باشد بلکه شاید آتش خشم گروه های دشمن را در مقابل یکدیگر شعله ورتر سازد .

به هر حال خاتمی در باره  دوره پس ار اعدام صدام  نیز می گوید قطعا" نباید پرونده این جنایتکار در اینجا بسته شود بلکه باید دیگرانی که در جنایات او شریک بوده اند پاسخگوی اعمال خود باشند .

به هر حال صدام رفت اما نمی توان یقین کرد که صدام های دیگری در عرصه جهانی پدید نیایند .

سران برخی از کشور ها نیز باید از  آنچه برای صدام پیش آمد درس عبرت بگیرند و در حکومت های خود تاخت و تاز نداشته باشند و فریب قدرت چند ساله خود را نخورند و همواره مراقب عاقبت رفتار و اعمال خود در حکومت ها یشان باشند