تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

اصلاح طلبان ناشی

اصلاح طلبان ناشی


برخی از اصلاح طلبان  ناشی و مغرور گاهی  لوکوموتیو اصلاحات انقلاب را به دیوار می کوبند

وقتی آیت ا.. هاشمی رفسنجانی  رئیس مجمع تشخیص مصلحت نظام در لحظات  سرنوشت ساز انتخابات مجلس خبرگان رهبری ، سخنانی در مورد آیت ا.. سید حسن خمینی ،خطاب به شورای نگهبان گفته بودند مبنی بر اینکه خوب هدیه ای به خانواده امام دادید آقایان عباس عبدی و حجت الاسلام ابطهی و محسن رضایی عرض اندام های بزرگتر از خود را کردند و جریان را مخدوش و راه انتقاد بی جا به سخنان دلسوزانه  آیت ا هاشمی رفسنجانی را باز نمودند، و نسبت داشتن با خانواده امام را بی جهت با تایید صلاحیت تفسیر کردند آیا واقعا چنین پنداشتید که منظور آیت ا..هاشمی رفسنجانی این است که چون سید حسن نسبیت با خانواده امام دارد حتما باید تایید صلاحیت می شد؟ نه ، این یکی از حجت هایی است که باید روی آن حساب باز می کردند و وظیفه مندی بوجود می آورد، و حق هم همین بود ، چرا که هیچ دلیلی و موردی هم برای نفی آن وجود نداشت  مگر اینکه برخی از نام امام و حضور سید حسن در مجلس خبرگان خوف داشته باشند، اما اگر این شایستگی و لیاقت ارزشمند در سید حسن خمینی نبود حتما آیت ا.. هاشمی رفسنجانی نیز این مورد را در مجموعه دلایل بسیار خود بر تعیین صلاحیت ذکر نمی کردند خوب است آقایان هر سخنی را در زمان و مکان خودش به جا بیان کنند و به مانند اصول گرایان که به همه چیز خرده می گیرند و با تعریف و توجیه کردن اعمال خود فقط مقاصد پیش قراول بودن خود را بزرگ جلوه می دهند و به رخ جامعه می کشند و اعمال سایرین را محکوم می نمایند عمل نمی کردند و موضع نمی گرفتند جدا که انسان شرم می کند از زندگی در چنین  جامعه هزار رنگی ،

نتیچه این بی تدبیری و دست پاچه گی این شد که جناب شجونی نیر اورا با فرزند نوح مقایسه کرده است  و این به نظرمن ، یک توهین و سوء استفاده از اسناد مذهبی و تاریخی به حساب می آید.

راست گفته است سید محمد قرضی وزیر مخابرات  دولت خاتمی که اصول گرایان نمی توانند ملت نگه دارند و اصلاح طلبان نمی توانند دولت نگه دارند، چقدر از دست این اصلاح طلبان باید بکشیم و خسارت ببینیم ، 8 سال دولت خاتمی را یادمان نرفته است که اینها چکونه موتور اصلاحات را در هم شکستند و مانع پیشرفت ایران به سمت دموکراسی و تعیین قوانین اسلامی مطلوب ملت شدند و به استوانه اصلی اصلاحات که هاشمی رفسنجانی بود و پیروزی 22 خرداد 1376 مرهون تلاش های  هاشمی رفسنجانی بود ضربه زدند و حدود 20 سال است که ایران را در ورته ای از نا امیدی فرو بردند و بازهم اکنون به دنیال فرصتی می گردند که اظهار فضل نمایند و سخنان غیر کارشناسی را به اسم کارشناسی  ارائه دهند .

شوخی با اصول گرایان و اصلاح طلبان

شوخی با اصول گرایان و اصلاح طلبان


راجع به خصوصیات برخی  اصول گرایان و اصلاح طلبان مزاح می کردند . ...

هرکس از زاویه ای به اینها می نگرسیت و تعریفی از این دو جناح سیاسی کشوررا گاهی به شوخی و گاهی  به جدی ارائه می داد واز منظر خویش اصلاح طلبی و اصول گرایی را به زعم خود تعریف می کرد.

یکی می گفت : اصلاح طلبان آدم های سختی هستند و عرق دینی و ملی غلیظ تری نسبت به اصول گرایان دارند و مرزهای غیرعقلانی را نیز قبول ندارند اما گاهی از برخی آنها  اظهار نظرهای غیر عقلانی هم بروز می کند.

 دیگری نیز گفت: اصلاح طلبان تاکنون نشان دادند که چقدر سعه صدر دارند و در بسیاری از مسائل تند وکند کشوراهل مدارا هستند و دفاع ازاعتقاداتشان آنها را راحت نمی گذارد وکمتر اهل تظاهر کردن افراط گو نه به مسائل دینی و سیاسی هستند

آن یکی گفت : اصلاح طلبان اگر به قدرت برسند معلوم نیست چی از آب در بیایند و عاقبت چه گلی بر سر این ملت بکارند شاید هم از اصول گرایان بدتر عمل کنند اما از سران آنها و از سلامت رفتاری و گفتاری آنها معلوم است که کمترتشنه قدرت هستند و اسلام آنها چند آب شسته تر ازاسلام اصول گرایان است و حد اقل اینکه دروغ نمی گویند

همین که صحبت از اسلام اصول گرایان شد بحث آنها وجه ی دیگری پیدا کرد ، یکی گفت اصول گرایان نگو، بگو اصول زدایان ، چرا که برخی مواقع واقعا اصول اخلاقی را خدشه دار می سازند والبته اینها فقط به اصول  هایی که خود می سازند  پایبند هستند .

 دیگری گفت : اینها کدام اصول را حفظ کرده اند وثابت نگه داشته اند که بگوئیم اصول گرا و یا کجا از حرف  و عملشان یکی بوده است که باور کنیم لا اقل اینها به یک مرامی  پایبند هستند ، عملکرد و سیاست بیش از دو دهه اینها، نشان می دهد که این افراد  آنطور  که باید به اصول  اسلامی  هم پایبند نیستند وفقط برای قدرت  تلاش می کنند و چیزی هم غیر از این نمی شناسند و همیشه برای هدفشان وسیله را توجیه کرده اند ، وسیله آنها اسلام است اما هدفشان که قدرت طلبی است بر همه موازین اخلاقی و اسلامی شان برتری دارد و اگرکسی اعمال اینها را آزادانه نقد کند آنوقت متوجه می شود که رفتار و کردارغیر اسلامی بسیاری از برخی از اینها که منتصب به اصول گرایی هستند سرمی زند  و همواره زندگی اجتماعی و سیاسی را در کشور و منطقه به خطر می اندازند و برخی از ای منتصبین در مساجد و جلسات روضه  دروغ های شاخدار می گویند

دیگری گفت: البته اینها در اصول پردازی و اصول سازی هم ید طولایی دارند و در تعیین حد ومرزهای سیاسی از تبهر ویژه ای بر خوردارند، خیلی راحت امر بی اهمیتی را تا حد تقدس بالا می برند و امر پر ارزشی را تا حد منکر پایین می آورند و اسم خود راهم اصول گرا گذاشته اند کانه اینکه مبدع همه اصول انسانی اند در حالی که تخریب گربسیاری  از  ارزشها می باشند وهمواره  مردم را هم بی شعور فرض می کنند و می خواهند برای آنها عاقل بازی در بیاورند وهر توجیه غیر عقلانی و اسلامی را به خورد مردم می دهند.

صحبت که با اینجا رسید گفتم بس است دیگر ، خیلی سیاست بازی از خودتان در نکنید بروید به کارهای واجبتان برسید ، شما را چه به سیاست !