تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

شیشه های کدر را می شکنند

  شیشه های کدر را می شکنند                                     

شیشه های کدررا می شکنند کنایه ازاین است که وقتی شیشه ها کدرمیشود و شفافیت آنها از بین می رود به شکستن آن اقدام می کنند
این اصطلاح آزآن جهت به کارمی رود که اصول گرایان،که هنوزخودراحاکمان درجه یک جامعه به حساب می آورند وتریبونهای مختلف دارند مرتب درجهت کدرکردن فعالیت های  دولت وبه ویژه پیروزی ملت ایران درانتخابات اخیرمجلس تلاش کرده ومی کنند تا اینکه برسند به جایی که شیشه های کدرشده سیاسی را،به نفع خود بشکنند ، یعنی شفافیت سیاسی را که پس ازانتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درکشورحاصل شده است را اول کدرو بعد بشکنند وآن وقت بازهم درراس قدرت باقی بمانند وکلید واژه کنترل افکار عمومی،همچنان دراختیارآنها بماند وفضای سیاسی جامعه برمحورآنها قرارگیرد ، خبر سازی ها و تیترهای برخی ازروزنامه ها وگزارشات صدا وسیما حکایت از این مطلب دارد که هدف آنها القاء این فکربه جامعه است، ازجمله تیتر روزپنج شنبه روزنامه خراسان مورخه 30/2/95 که نوشته است ( واگرایی اصلاح طلبان و همگرایی اصولگرایان ) این تیتر به اتکاه سخن غلامحسین کرباسچی زده شده است که گفته است کشور با دعوا ومرافعه به جایی نمی رسد.
اگراصلاح طلبان برای اصول گریان که 30 سال است بر کشور حاکم هستند حق قائل می شوند،آیا این به معنی واگرایی است؟! آیا اگرمصلحت کشوررادرنظربگیرند این واگرایی است؟ آیا اگر نخواهند موجب هزینه بر کشور و منافع ملی شوند واگرایی است ؟!
اگرآقای غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی می گوید کشوربا دعوا ومرافعه به جای نمی رسد، این واگرایی نیست ،این حقیقت شناسی جامعه و حاکمیت است ودرپس این سخن،این فکر نهفته است که اصلاح طلبان نمی خواهند به قیمت خسارت زدن به کشوروانقلاب ومنافع ملی ، پست و مقام به دست بیاورند و لذا جامعه را درآرامش می خواهند.
به نظرحقیراصلاح طلبان نمی خواهند عرصه سیاسی را بدون منتقد داشته باشند، امااصول گرایان تاکنون هم درعمل وهم درشعارثابت کرده اند که منتقد را برنمی تابند وتاب پیروزی اصلاح طلبان وبویژه ریاست آقای عارف را بر کرسی ریاست مجلس  تحمل نمی کنند، راست گفته است زیبا کلام که اصول گرایان ازاریکه قدرت پائین نمی آیند وازقدرت دست نمی کشند!!
به نظرمی رسد برخی از اصول گرایان تند رو، مملکت و انقلاب را ارث پدری خود می پندارندوبا این خیال که همیشه مردم پشتیبان آنها هستند چنان به تند روی خود ادامه می دهند که به قول رئیس دست نشانده شان، که هاله ای از نور داشت هرخس و خاشاکی را از سررا برمی دارند ، یادمان نرفته که می خواستند شمشیرها را از قلاف بیرون بکشند و در خیابان ها گردن منتقدان و مخالفان خود را بزنند!
حالاهم اگراصلاح طلبان بازمدارای سالهای گذشته را بکنند وازحق طبیعی ومسلم خود و اعتمادی که مردم به آنها کرده اند و مسئولیتی که داده اند بگذرند و بازهمه اینها را به پای مصلحت اندیشی کشورو پیش گیری ازهیجانات جامعه و التهابات واحتمالات زیانهای اجتماعی بگذارند دیگر مردم بسیار و بسیارازآنها وازهرنوع مشارکت سیاسی در آینده ناامید خواهند شد وازهرنوع تلاش اجتماعی و دادن رای پای صندوق ها، دلزده خواهند گردید و آن وقت است که تعیین تکلیف اوضاع سیاسی به مشت آهنین و گلوله های سربی و به قول قبلی ها، به شمشیرهای خارج از غلاف سپرده خواهد شد.
 پس نگذاریم ونگذارید ونگذارند که تقلب وریا ومردم فریبی وفضا سازی ها وفضا شکنی های دروغین وریاکارانه سیاسی و سیاست های استبدادگرایانه برخی، سرنوشت کشور را به دست داشته باشد که اگر بازهم پس از 37 سال انقلاب، مردم ما و جامعه ما،و سیاسیون ما به یک عقل گرایی و واقعیت گرایی نرسیده باشند وای به حال ما و فرهنگ انقلابی ما و فرهنگ اسلامی ما، که همواره انسانها را کیس می خواهد .
سخنان بزرگان انقلاب و روایات اسلامی را بسیار شنیده ایم که گفته اند باید دنبال فرهنگ متعالی دین وانسانیت درجهان باشیم ، سخنانی ازاین دست را ازامام بزرگوار خمینی (ره) بارها شنیده ایم که گقته اند شما برای انقلاب چه کرده اید؟ ویا انقلاب را پاس بدارید و مراقبت نمائید تا به سمت استبداد نرود، امام بارها گفته اند که همه باید برای زنده ماندن انقلاب تلاش کنند و مصلحت انقلاب را فدای مصلحت شخصی وریاست طلبی خود نکنند، این سخن امام به آن معنی نیست که هرکس مدعی اسلام و انقلاب شد دیگرازاو بهترو مصلح تروجود ندارد،مصلحت انقلاب، مصلحت تشخیصی جامعه اسلامی و جامعه ایرانی است ، مصلحت انقلاب برقدرت ماندن یک گروه و یا چند گروه تشنه قدرت، نیست ،
سالوادور آلنده رهبرشیلی می گوید آنان که برای خود حق، وبرای دیگران حد،قائل می شوند قصد خیانت دارند و آنان که برای مردم حق قائل می شوند و برای خود حد، قصد خدمت دارند،
کسانی که زیاد برمسند قدرت تکیه می زنند آیا نمی دانند که ریشه فسادهای اجتماعی و اقتصادی ازافزونی قدرت است ؟ و یا اینکه چنان غرق درناز ونعمت هستند که حاضرند سربدهند اما ازمقام های دنیوی خود دست نکشند و این اصلاحات جامعه است که باید از رشد سرطانی قدرت و ثروت پیشگیری نماید،
قدرتمند واقعی کسی است که ازآزادی دفاع کند ، نه آن کس که آزادی را محدود می سازد تا حاکمیت خود را تقویت کند ،رسول گرامی اسلام می فرمایند قوام وثبات دولت و حکومت منوط به دو چیز است یکی اشائه عدل و دوم دفع ظلم و ستم ، همچنین می فرماید قراردادن افراد درمسئولیت هایی که شایسته آن نیستند ظلم و موجب زوال حکومت است.