ایران سخنگو ندارد

ایران سخنگو ندارد

ایران سخنگو ندارد تا دردها و مشکلات حقیقی جامعه را بیان کند و مرحمی بر دلهای ناامید  بگذارد، و لذا همه حرفها بر سینه ها باقی می ماند و نقش صفحه های تاریخ نمی شود ایران باید سخنگویی داشته باشد تا عزت ، اقتدار ، مذهب ، مرام و عقیده ایرانی را بیان کند. یک روز ایران سخنگویی داشت به نام شریعتی ، شریعتی شهید را می گویم ، دکتر علی  شریعتی ، اما امروز او در میان ما نیست و جایش بسیار خالی است و همه چیز ما که باید در قالب کلام تعریف و تفسیر شود تعطیل است ، غرورمان ، عزت مان ،احترام مان ، تاریخ مان ، مذهب مان ، علم مان ،معرفت مان ، انسانیت مان ، انصاف مان ، حقیقت پروری مان ، شهادت طلبی مان ، ولایت مداری مان ، خداجویی مان و خلاصه همه ارزشهای انسانی مان می لنگد و کسی نیست که مارا به خود آورد تا اینها بیش از این در معرض طوفان های دروغ و ریا و تظاهر خراب نشود.                                                                                                                         

ای کاش شریعتی می بود تا لااقل در رؤیاها و  امید ها و آرزوها و ایده آل ها نمی ماندیم و دلهای مان را محکم  می داشتیم  تا برای سازندگی جامعه و اعتلای فرهنگ اسلامی مان بیش از پیش می کوشیدیم و زمان را بی جهت سپری نمی کردیم و در جهت سازندگی و سربلندی کشورمان قدم های مؤثرتر بر می داشتیم  و ای کاش باز شریعتی ها بجوشند ، و امید ها را به خانه ها و انسانیت حقیقی را بیاد مان بیاورند