تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

فاجعه و انفجار در سامرای عراق

 

                                          فاجعه و انفجاردر سامرای عراق

جهان اسلام و انسانیت گستاخی به حرمین عسکرین در سامرا را محکوم می نمایند

 

انفجارهای تروریستی درحرم مطهر امام علی‌النقی(ع) و امام حسن عسگری(ع) با محکومیت گسترده جهانی و خشم ونفرت افکار عمومی مواجه شد. احزاب، گروهها و شخصیت‌های مذهبی اهل سنت عراق . شیعیان ایران  در شمار نخستین گروهها و شخصیت‌هایی بودند که این فاجعه را به شدت محکوم کردند.

ما نیز به نام هموطن ایرانی این فاجعه و گستاخی بزرگ را محکوم می نمائیم و از اینکه خوشبختانه این جنایت کشتار انسانها را به دنبال نداشته است شکر گزاریم  

                       

افراد مسلح گنبد حرمین امام هادی و امام حسن عسگری (ع) را منفجر کردند                     

 

واکنش سخنگوی وزرات خارجه نسبت به حادثه مرقد امام هادی (ع)

نظرات 2 + ارسال نظر
حامد چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:52 ب.ظ http://joojetighi.blogsky.com

سلام خیلی عالیه..
به من یسر بزنید و من و در نوشتن مطالب یاری کنید

محمد‌علی خداپرست چهارشنبه 3 اسفند‌ماه سال 1384 ساعت 03:55 ب.ظ http://mohammadali.blogsky.com

در کلاسی کهنه و بی‌رنگ و رو

پشت میزی بی‌رمق بنشسته بود

دخترک اسب نجیب چشم را

در فراسوی نگاهش بسته بود

در دل او رعد و برق درد‌ها

چشم او ابری‌تر از پاییز بود

فکر دیشب بود، دیشب تا سحر

بارش باران شب یکریز بود

سقف خانه چکه می‌کرد و پدر

رفت روی بام تعمیری کند

شاید از شرم زن و فرزند خویش

رفت بیرون، بلکه تدبیری کند

وقت پایین آمدن از پشت‌بام

نردبان از زیر پایش لیز خورد

دخترک در فکر دیشب غرق بود

ناگهان دستی به روی میز خورد

بعد از آن هم سیلی جانانه‌ای

صورت بی‌جان دختر را نواخت

رنگ گل‌های نگاهش زرد بود

از همین رو رنگ و رویش را نباخت

لحن تندی با تمام خشم گفت:

تو حواست در کلاس درس نیست

بعد هم او را جریمه کرد و گفت:

چاره‌ی کار شماها ترس نیست

درس آن‌روز کلاس دخترک

باز باران با ترانه بوده است

بر خلاف آنهمه شعر قشنگ

چشم دختر ابر گریان بوده است

شب سر بالین بابا دخترک

باز باران با ترانه می‌نوشت

سقف خانه اشک می‌بارید و او

می‌خورد بر بام خانه می‌نوشت ...

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد