تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

خون سبز

ابراهیم ناظمی روزنامه نگار :
شماره ۴۸۲
شهید سازی درجریان انقلاب و جنگ، روزی به رسوایی و انتقام خواهد انجامید.
ابراهیم رئیسی رئیس جمهور : اگر کسی خیانت بکند به خون شهیدان رسوا خواهد شد.
دو بارداوطلبانه به عنوان بسیجی رفتم جبهه و درمیان این دو، دوره خدمت سربازی را هم در جبهه جنوب گذراندم.

در دوره سربازی فرمانده گروهان آتشبارما سروان حیدری بود که بسیار قانون مدار، منضبط ومدیریتش مورد احترام سایر فرماندهان گردان لشکر۲۱ حمزه ارتش بود که نام اورا با افتخار بیان می‌کردند و صاحب نظردر امورجنگ و سایر امور بود ،فرمانده شایسته و کاردان که با من که سربازش بودم روابط بسیار صمیمی و خودمانی داشت و گاهی نکات بسیار ارزشمندی از مقررات و ضوابط ارتش و نحوه فرماندهی بیان می‌کرد، او سخت به سلامت سربازانش اهمیت می‌داد و می گفت: ناظمی من افتخار می‌کنم که تاکنون اجازه ندادم بی‌جهت، خون از دماغ سربازانم جاری شود واولین اصل و وظیفه فرماندهی یک گروهان و یا گردان ارتش، حفاظت و مراقبت شدید ازسلامت سربازانش است این بیان را گاهی به یاد می‌آورم وازاقدامات و شعارهای ریاکارانه دردفاع ازشهدا رنج میبرم، به ویژه هنگامی که می‌شنوم فلان فرمانده بسیج و یا سپاه پاسداران از هدررفت خون شهیدان درجبهه‌ها گلایه کرده واز اینکه بعد ازحملات،حتی اجساد شهیدان را هم جمع آوری نمی کردند،به طوری که چند تن از فرماندهان شهید به این امراذعان کرده اند، رنج می برم.

سردارسید محمد باقرزاده فرمانده کمیته جستجوی مفقودین ستاد کل نیروهای مسلح می‌گوید: در طول ۸ سال دفاع مقدس پیکر ۲۵ درصد شهدا در مناطق جنگی باقی مانده است که تاکنون ۴۷ هزار شهید تفحص شدندکه هویت ۳۵ هزارتن آنان هنوز نامعلوم است گفتنی است از ۳۲۳ هزارشهید انقلاب تاکنون، حدود ۱۹۷ هزار شهید متعلق به دوران جنگ با عراق بوده که میانگین سن آنان نیز۲۳ سال است.
الان اما چه چیز بیشترآدم را در دولت به اصطلاح کریمه آزار می‌دهد؟ آنچه امروزه بسیار آزاردهنده است اینکه ساعت به ساعت از شهیدان دم می‌زنند و ۲۴ کانال تلویزیونی همواره برنامه‌هایی برای پاسداشت شهدا و خانواده شهیدان دارند اما کسی نمی‌پرسد که خُب این عزیزان فدای چه شده‌اند وچه بهشتی ازخون این عزیزان حاصل آمده است جزبساط ریا، نفاق، فساد، دزدی و اختلاس ، فقرو فشارهای اقتصادی، ویژه خواری وخواص پروری ، دگرگونی و تغییرمعنای ارزشهای اسلامی و انسانی و... خانواده این شهیدان از خود نمی‌پرسند آیا ما فرزندانمان را برای پر کردن جیب مسئولان از بیت المال و نیزمتنعم شدن خودمان دادیم و اینکه چند ده لوح تقدیرویاد بود گیرمان بیاید؟ یا برای سربلندی کشور،عزت و افتخارو استقلال و آزادی میهن وممانعت ازاینکه احیانا کشور دست افراد خودخواه، مستبد و انحصار طلب نیفتد، بسیاری ازخانواده های شهدا این روزها ازمخالفان سرسخت نظام هستند وریاکاری سیما را نمی پسندند
حتی کسانی که دائم از شهید و شهادت آویزانند وازذکر شهدا لحظه ای غفلت نمی ورزند و برای خود نعمات فراوان ردیف کرده و می‌کنند گویی خون شهیدان را سبزمی بینند وازآن برای خود بهشتی ساخته اند باغستان و تاکستان که آبیاری آن هم با خون است واز خود نمی‌پرسند که خون شهیدان بالاخره تقاص دارد و انتقام خون هرگز نمی‌خوابد# حالا رئیس جمهور ابراهیم رئیسی هم می‌گوید: اگر کسی خیانت بکند به خون شهیدان رسوا خواهد شد ! # حال باید پرسید چه کسانی به خون شهیدان خیانت وازآن سوء استفاده می کنند که باید هم رسوا شوند؟
کسانی که بدون هرگونه شعار و جانبداری ظاهری به شهدا احترام می‌گذارند؟ یا عده‌ای که افتخارشان فقط این است که هرروزو هرساعت از شهید و شهادت دم بزنند وآن را نردبان ترقی خود کنند.
بقول بزرگی فقط باب شهادت بازمانده است(به فرمایش)، ولی راه شهدا به بیراهه رفته است وآقایان تنها به ذکرشهید و شهادت و تبلیغات فریبنده بی حد و اندازه در این باره مشغول هستند، به زندگان، بی‌توجه اند و ازمردگان آویزان، پیام شهیدان را نمی شنوند ومقصود شهیدان را فقط تفسیربه رای اهداف قدرت طلبی خود می کنند و تنها امنیت را ثمره خون شهیدان می خوانند(سکوت و مدارای مردم) ومی گویند ما یک متراززمین را به دشمن ندادیم! درحالی که دشمن الان صاحب خانه شده است و خسارت جنگ را که نمیدهد هیچ ، سیل سرمایه و خدمات رایگان هم همواره برایش جاری و ساری است، حدود ۴۰سال است ازجنگ و اثرات آن به گونه ای دم می زنند که گویی درطول تاریخ، تنها جنگ پرافتخارهمین جنگ با عراق ( بین دو کشورمسلمان ) بوده است ،درحالی که امروزه چرایی جنگ و ادامه آن نزد جوانان و اقشارمختلف جامعه، پرازشبهات و سئوالات است. 

تفاوت دولتین در سیما

ابراهیم ناظمی روزنامه نگار
شماره ۴۷۰
بارها میخواستم بنویسم که صدا و سیما چقدر تفاوت بین دولت رئیسی و دولت روحانی قائل میشود اما مانده بودم که چگونه بیان کنم و چگونه خلاصه نویسی نمایم تا اینکه دکتر روحانی در نطقی اشاره کرده است که انشالله برای صدا و سیما فرقی نمی کند این دولت و آن دولت و من به فکر مظلومیت دکتر روحانی افتادم که در دوران خودش و چه طی ۲ سال گذشته، با این همه تفاوت ها، هنوز انتقاد لازم شایسته و بایسته را از صدا و سیما نکرده است، و سعی نموده نسبت به این موضوع بی تفاوت باشد.
در دولت قبل برنامه ها و فعالیت های دولت در سیمای جمهوری اسلامی ایران گزارش نمی شد و از نشان دادن چهره دکتر روحانی پرهیز داشتند حتی از جلسات کاری دولت، اجبارا تنها چند ثانیه از سخنان آقای روحانی پخش می گردید که در آن چند ثانیه هم ،غرض ورزی صدا و سیما مشهود بود اما الان می بینیم که هر ساعت خبری در شبکه های سیما، تکرار در تکرار تصویر و نام جناب رئیسی در تلویزیون جلو چشم مردم است و گزارش هایی از سفرها و بازدیدهای ایشان منعکس می گردد که عمق مسایل را وقتی کنکاش کنیم از تلاشی بیهوده و بی ثمر و غیر ضرور و اتلاف وقت خبر میدهد که نیت پوپولیستی در آنها بیشتر مشهود است و هزینه بر دوش ملت باقی است، اما دولت روحانی در جلسات کاری بهترین نطق هاو بهترین تصمیمات کارشناسی را در مورد مسائل کشور داشت که صدا و سیما اصلاً به آنها نمی پرداخت و نمی خواست دکتر روحانی و دولت تدبیر و امید را جلوی چشم مردم داشته باشد اما الان گویا قصد و نیت تنها همین است که آقای رئیسی را مرتب جلو چشم مردم داشته باشند و به این وسیله رئیس دولت را پرکار نشان دهند ، در حالی که این حضور ها نشانه کار نیست بلکه به واقع ، اغلب نشانه فرار از کار و خود نمایی است ، و این دولت ، دولتی است که فقط با شعار های مردم پسند خود را مردمی میخواند در حالی که بی تفاوتی نسبت به مسائل بغرنج جامعه و البته مشکل زایی در سیستم اداری، از آن بیشتر نمایان است و اینکه نه راهکار رفع مشکلات را میداند و نه اساسا قصد آسان سازی وحل آنها را دارد و خود رانسبت به تورم افسار گسیخته و مشکلات متعدد به لال مونی زده و حل مشکلات را به گذر زمان می سپارد که خود اذعان کرده و هیچ احساس مسئولیتی در مورد مسائل جاری کشور ،برخورد های خشن با معترضان و اعدام ها ومسایل مسمومیت دانش آموزان مدارس و خصومت غیر شرعی با بدحجابان و سایر حوادثی که در شهرهای مختلف بروز می کند نشان نمی دهد

استادان دانشگاه‌ها آخرین منتقدان مصلح


ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره۴۸۸
استادان دانشگاه‌های کشورآخرین کسانی هستند که برحسب وظیفه به تخلفات مدنی و سیستمی و فسادهای اجتماعی و ظلم‌های حکومتی انتقاد و یا اعتراض مصلحت جویانه دارند و راه را از بیراهه تمیز می‌دهند.

این را خطاب به شهروندی که در پی خبراخراج استادان دانشگاه‌ها گفت: لابد این‌ها حرف‌های نامربوط می‌زدند که اخراج شدند!! بیان کردم.

به نظرم بیجا هم نگفتم اعتراض به رفتارهای حکومتی و سیستمی درمیان مردم،همیشه کم و زیاد وجود دارد که می‌توان آنها را وارد دانست و یا نامربوط خواند و یا توجیه کرد.

اما اعتراضات و تحلیل‌ها و نقدها وقتی ازسوی استادان دانشگاهها بیان می‌شود آخرین مرحله از نقد و بررسی و شکایت و اعتراض مصلحت جویانه به مدیریت جامعه است.
استادان دانشگاه به مانند برخی از افراد جامعه انسان‌های احساسی نیستند که به سخنان آنها عموماً اشکال وارد باشد بلکه یقیناً تحلیل آنها براساس شناخت و تخصص در مسائل است و باید از دقت کافی هم برخوردار باشد، چرا که حرف استادان دانشگاه‌ها در مورد مسائل گوناگون کشور خطاب به جامعه باسواد است و سخن گفتن با انسان‌های باسواد، مثل سخن گفتن منبری‌ها برای جمعیت خاموش جامعه نیست که حرفی را بشنوند واگرهم به آن اعتراض داشته باشند خاموش بمانند وبه بحث با صاحب منبر نمی پردازند، چرا که منبری ها با غرور و حس برتری طلبی و نیز بلندگویی که دراختیار دارند برای هرچیزی جواب می سازند.

اما درکلاس درس دانشگاه، استاد می‌داند که اگر حرفی خلاف منطق، علم وحقیقت بگوید بلافاصله دانشجویانی هستند که به او اشکال بگیرند و سخن استاد را نقد و یا مورد اعتراض و سئوال قرار دهند چرا که کلاس دانشگاه محل بحث‌های آموزشی و تدریس است و لذا است که در مجموع باید گفت:آخرین معترضان یک جامعه مدنی و آخرین مشاوران حقوقی، اجتماعی وسیاسی و نیزآخرین اخطار دهندگان به سیستم حکومتی مبنی بر ظلم و فساد و تباهی و تخلفات سیستمی و ناهنجاری های اجتماعی، استادان دانشگاه‌ها هستند که آگاه به علوم مختلف بوده و وظیفه دارند درجهت تنویرافکار و آگاهی جوانان ،مردم و جامعه بکوشند و بر اساس دانش خود، زمینه آگاهی، دانایی و بینایی جامعه و پیشگیری از انحرافات را باعث شوند.

براین اساس اگراستادان دانشگاه‌ها به ویژه آن هنگام که معضلات اقتصادی ،سیاسی واجتماعی و مدنی را بدانند سکوت کنند و بی‌تفاوت بمانند بی‌تفاوتی آنان عین بی‌خاصیتی و بی ثمری است.