تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

گدایی به سبک جدیددر جامعه ای ثروتمند

گدایی به سبک جدیددر جامعه ای ثروتمند

 

گدایی کردن هم امروزه به مانند سایر امور از پیشرفت برخوردار شده است و سبک و سیاق جدید به خود گرفته است که اگر خوب دقت کنیم می بینیم در این نوع گدایی که تعریف می کنم و مصداق و نمونه آن را بسیار دیده اید حتی تفکرات علمی و اجتماعی نیز به کار رفته است و به یک نوع کاسبی بسیار عادی در جامعه تبدیل شده است که قبح کار را نیز می پوشاند .

حتما" شما هم در خبایان ها بارها مواجه با افرادی شده اید که به ناگاه جلو آدم را می گیرند و پس از چاق سلامتی که گاهی از یک روابط عمومی قوی و عاطفی هم برخوردار است می گویند: دستم تنگ است یا اینکه بلیت اتوبوس ندارم و یا اینکه در راه مانده ام و یا فرزندم هوس خریدن فلان چیز را کرده است و پول ندارم برایش بخرم و از این حرفها !! و شنونده ی این سبک از گدایی هم که غافلگیر می شود و در صحبت ها ی متکدی کمتر شک می کند دست را در جیب کرده و با یک احساس غرور آمیز که به او دست داده است اسکناس های چند هزار ریالی را در می آورد و تقدیم فردی می کند که با استفاده از سبک جدید گدایی ، مکرر ، افراد را تیغ می زنند .

 از قضا امروزه این نوع گدایان مانند سابق چهره های تابلو هم ندارند و همین طور که از کنار آدم از کوچه و خیابان عبور می کنند به یک باره غم وغصه ای را مطرح می کنند و با التماس های نه چنان عاجزانه در خواست کمک مالی می نمایند .

ازاین نوع افراد که حتی برخی از آنها به در منازل هم مراجعه می نمایند بسیارند ، و گاهی این افراد از جهره های و لباس های فاخر نیز برخوردارند و انسان از گدایی آنها تعجب می کند. اما آنها خود می دانند که در روش جدید ، کمتر به آنها ، گدای مشهور اطلاق می شود و در سبک جدید گدایی ، بسیاری ار آنها بیش از آنکه  در یک مسافرت درون شهری پول خرج کنند بدون سرو صدا و جلب نظر کردن و یا حتی تابلو شدن درمعابر می توانند در کمترین وقت درآمد خوبی کسب نمایند .

البته این پدیده گاهی آن نقل و قول معروف را به یاد آدم می اندازد که می گفتنند در حکومت امام زمان مردم برای رفع نیاز خود دست در جیب یکدیگر می کنند و احتیاج خود را رفع می نمایند .شاید هم این پدیده ی جدید که امروزه شیک پوشان جامعه را نیز در بر گرفته است پیش زمینه و از نوع آن گفته مشهور باشد .

به هر حال در جامعه ای که اینهمه پول نفت وجود دارد و همه دستگاه ها در آمد زا شده اند و دولت هم بانک ها و کارخانجات و شرکت های اقتصادی را به فروش می رساند واینهمه سازمان خیریه فعال هستند چرا باید این همه محتاج وجود داشته باشد و عده ای ناچار از گدایی شوند ! ! ؟ ؟

نظرات 4 + ارسال نظر
وحید عدالتی شنبه 19 آبان‌ماه سال 1386 ساعت 12:59 ب.ظ http://www.vahidedalati.blogfa.com

آقا ما خیلی مخلصیم. لینک دادم. یه سری هم به وبلاگ من بزن برادر

وحید عدالتی جمعه 2 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 05:25 ب.ظ http://www.vahidedalati.blogfa.com

یعنی یکی پیدا نمی شه به وبلاگ ما یه سر بزنه

جو.با چهارشنبه 7 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 10:49 ق.ظ

با سلام وعرض ادب خدمت شما هم وطن عزیز.براستی چرا بعضی از رسانه ها هدف اصلی خود رافراموش کرده به جای اطلاع رسانی صحیح وایجاد وحدت وارامش در کشور به دنبال ایجاد تفرقه و نفرتی کاذب بین ایرانیان هستند؟
چرا مسئولین این نوع رسانه ها فکر می کنند حقیقت فقط نزد ایشان است و ایشان تنها کاشفان حقیقتند و در سراسر ایران بهتر از ایشان هیچ فرد دگر اندیشی قادر به درک حقیقت نیست ؟
چرا این نوع رسانه ها قسمتی از صفحه خویش را به گفتمان اختصاص نمی دهند تا دیگر اندیشمندان نیزدر ان صفحه به دفاع از نظرات واتهامات بپردازد که اولا این گفتمان نشانی باشد بر ازادی ودوم اینکه مردم بهتر حقیقت راتشخیص بدهند؟
آیا یک بهائی با مطالعه تهمت های روزنامه حق ندارد در ان رسانه حرفی بزند ودفاعی را بنویسد ؟
ایا این عمل زشت یعنی دروغ پراکنی تقرقه افکنی وایجاد اشوب در یک کشور اسلامی جرم نیست ؟
وچرا رسانه ها نسبت به تهمت هائی که به جامعه بهائی می زنند نباید به قوه قضائیه پاسخگو باشند؟
با راه اندازی وبلاگ ناقص خود سعی دارم پاسخی هرچند مختصروساده به آن اتهامات نخ نما شده رسانه ها بدهم ودر واقع این فاصله را کمتر کنم . لطفا بی هیج پیش داوری، مطالب وب را مطالعه بفرمائید منتظر نظر و راهنمائی های شما می مانم
http://jooyya.blogfa.com/


اریک سه‌شنبه 13 آذر‌ماه سال 1386 ساعت 08:25 ب.ظ http://www.eric1973.persianblog.ir

چه بسیارند از مردم ما که از شنیدن صدای آغاسی و آفت و سوسن بیش از آثار مندلیف و اشتراووس و بتهون و شوپن لذت میبرند. آنها اصولاً ازشنیدن آثار کلاسیک دچار دوران و تهوع میشوند و چیزی از این نوع موسیقی دستگیرشان نمیشود. اما در حضورسایرین برای نشاندادن مثلاً مدرن بودن خود درد جانکاه گوش فرا دادن به این آثار را تحمل میکنند، تا مبادا دیگران آنها را امل و غیر روشنفکر بحساب آرند

چنانچه اینگونه افراد را به تماشای آثار یک نقاش درجه پنجم کوچه نشین هم ببرید و مثلاً بر روی آن آثار فقط اتیکت وان گوخ یا سالوادوردالی و یا هر نقاش نامدار دیگری را بچسبانید، باز هم از آنها هزاران تحسین و تمجید خواهید شنید. حتی اگر تابلو ها را پیش از نشاندادن بدانها سر و ته هم که کنید، و بر روی آثار امپرسیونیسم، اتیکت کوبیسم و ناتورالیسم هم که بچسبانید، باز هم از اینگونه افراد تحسین خواهید شنید. زیرا حتی معنای نقاشی مدرن را هم نمیدانند، چه رسد به سبک های مدرن این هنر

شما از هر ایرانی سئوال کنید که آیا فلان کتاب را خوانده است ؟ حتمآ جواب خواهد داد بلی. وقتی موضوع کتاب را سئوال کنید، خواهد گفت که چون آنرا سالها قبل مطالعه کرده موضوع را بدرستی بیاد نمیاورد. موضوع کتاب را حتی دگرگونه نیز بیان کنید، حرف خودتان را خواهد دزدید و فورآ خواهد گفت، آه بله! حال چیزهایی را بیاد میاورم. زیرا که ایرانی باید همه کتابها را خوانده باشد، تمامی فیلم ها را دیده باشد، چند زبان خارجی بداند و به تمام نقاط جهان نیز سفر کرده باشد. منزل وی نیز حتمآ باید در شمیران و جردن و قلهک واقع شده باشد

مادام که در فرهنگ ما بر زبان آوردن جملاتی که درهای شعور و معرفت را برویمان می گشاید شرمندگی بحساب آید، هرگز ازاین جهل و ننگ و بی هویّتی خلاصی نخواهیم یافت. جملات زیبایی چون متاسفانه نمیدانم ـ خیر، نخوانده ام ـ نه، ندیده ام و از همه مهتمر، لطفآ بمن نیز بیاموزید

برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد