سومین وزیر پیشنهادی رئیس جمهور منتخب مردم، برای پست وزارت نفت موردپذیرش نمایندگان ملت قرار نگرفت و با عدم رأی اعتماد از سوی نمایندگان مجلس مواجه شد.
به واقع این حساسیت نمایندگان محترم مجلس شورای اسلامی را می توان از منظرهای مختلف مورد بحث قرارداد.
اگر نمایندگان محترم مجلس حساستر از رئیس دولت به کارکرد وزیر هستند و بر این اساس به وزیران پیشنهادی رئیس جمهور رای اعتماد نمی دهند و افراد معرفی شده را از سوی رئیس دولت شایسته و مناسب پست وزارت نفت نمی پندارند باید دلایل امر و خواسته های خود را به گونه ای مطرح سازند که مورد قبول ملت ایران باشد .
از طرح مسائل و انتقاداتی که تاکنون نمایندگان مردم و بویژه اصول گرایان داشته اند چنین به نطر می رسد که آنها از توانمندی لازم برای وزارت نفت تعریف های مخصوص به خود را دارند و بیش از آنکه به توانمندی فرد یا وزیر اهمیت بدهند به هماهنگی می اندیشند
نمایندگان محترم مجلس نباید از این موضوع غافل باشندکه آنها قدرت استیضاح یک وزیر را دارند و در صورتی که وزیری در عملکرد های حتی کوتاه مدت خود، نشان دهد که شایسته وزارت نیست می توانند بلافاصله طرح استیضاح او را مطرح نمایند و با پیش آوردن دلایل منطقی و علمی خود . از رئیس جمهور بخواهند که وزیر مورد نظر را بر کنار نماید . اما اینکه به صورت فعلی سه وزیر رئیس جمهور نتوانند از مجلس شورای اسلامی رأی اعتماد گرفته و به پست وزارت نفت برسند سئوال هایی را در افکار عمومی مطرح می سازد که شاید جواب آنها نیر به زودی میسر و معلوم نگردد و ریاست جمهوری نیز در این باره باید به چراهای دیگری که در افکار عمومی پدید می آید پاسخ گوید.
دکتر احمدی نژاد قبلآ اعلام کرده بود که محصولی (دومین وزیر پیشنهادی وزارت نفت ) را از بین 15 کاندیدای مطرح برای وزارت نفت انتخاب کرده است و در عین حال مردم دفاع مناسبی از سوی رئیس جمهور در باره محصولی در مجلس مشاهده نکردند.
اکنون نیز به نطر می رسد رئیس جمهور نتوانسته است در دفاع از وزیز پیشنهادی خود زمزمه های تخریب گونه چند روز قبل در مورد تسلطی ( سومین وزیر پیشنهادی ) را خنثی کند و احیانآ از مسائل پشت پرده برای توافق بر سر رأی اعتماد نمایندگان به تسلطی سخن به میان آورد و لذا با رد سومین وزیر پیشنهادی رئیس جمهور برای وزارت نفت، افکار عمومی با حیرت مواجه شده است که رئیس جمهور چگونه می خواهد پول نفت را سر سفره خانوارهای ایرانی بیاورد .چه اینکه حذف وزیران پیشنهادی برای وزارت نفت، شاید گواه این حقیقت باشد که عده ای نمی خواهند رئیس دولت در تحقق این شعار خود موفق بشود و لذا طبیعی است که رئیس جمهور از مجموع بر خورد ها با وزرای پیشنهادی نفت ، چنین نتیجه بگیرد که عده ای مقابل اهداف او هستند و در نتیجه او پاسخی برای ملت بزرگوار ایران داشته باشد که افرادی مانع تحقق شعار ( پول نفت سر سفره مردم ) می شوند .
از سوی دیگر برخورد پیش داورانه نمایندگان محترم مجلس ، با وزیران پیشنهادی نفت ، که در مجموع ، آنها را ناکار آمد می خوانند و ناشایست برای پست وزارت نفت می دانند از لزوم یک سری توافق های پنهان خبر می دهد که گویی عده ای به دنبال منافعی غیر از منافع ملی می باشند .
رئیس جمهور در حد وظایف خود باید از اختیارات قانونی در انتخاب وزرا بر خوردار باشد و نمایندگان مجلس شورای اسلامی نیز دز صحن علنی مجلس موءلفه های رأی منفی و مثبت خود به وزیران را معلوم کنند . اما اینکه قبل از آمدن وزیران به صحن علنی مجلس شورای اسلامی ، عده ای در صدد تخریب اشخاص باشند و منهای توانایی های آنها . تنها به ذکر نقطه ضعف ها بپردازند و عدم رایزنی رئیس جمهور با نمایندگان مردم را بهانه قرار دهند شایسته و بایسته فضای اسلامی و انقلابی جامعه ما نیست و حیثیت ملی را نیز خدشه دار می سازد.
البته در این مقال سعی بر آن نیست که یک طرف قضیه ( رئیس جمهور یا نمایندگان مردم در مجلس) تأیید یا عدم تأیید شوند اما باید قبول کرد که اولآ رئیس جمهور نمی تواند با اکثریت نمایندگان مشورت و رایزنی داشته باشد و از طرف دیگر نیز قرار نیست عده ای خاص قبل از طرح موضوع و معرفی وزیر به مجلس شورای اسلامی در صدد تخرب یا تأیید وزرا بر آیند و با شبهه افکنی ،افکار دیگر نمایندگان و نیز افراد جامعه را، نسبت به وزرای پیشنهادی مشوش سازند.
به هر روی امیدواریم مجموع اتفاقات . اظهار نظر ها . موافقت ها و مخالفت ها در خصوص وزیر نفت، ختم به خیر شود و به سر انجامی مقبول منتهی گردد و عده ای مدیون خدمت صادقانه به مردم و ملت بزرگوار ایران نشوند و نیازی به تمدید مهلت پیشنهادی سه ماهه، برای معرفی دوباره وزیر نفت ، از سوی رئیس جمهور به مجلس شورای اسلامی نباشد
وبلاگ من تازه منتقل شد .
امیدوارم بهتر از گذشته بتوانم مطالب جدید داشته باشم سخن در باب مسائل سیاسی حقیقتآ دشوار است و بویژه من که وقت ندارم روی مطالبی که باب وبلاگ باشد کار کنم کار را دشوار تر می کند .
می دانیدکه مسائل سیاسی و اجتماعی ملاحظات بسیاری می طلبد و باید که بدور از احساسات و تعصبات باشد و حقوق اشخاص مختلف نیز حفظ شود لذا این معیار ها برای من که خود را موظف و متکلف به مرزهای عقیدتی و سیاسی و اجتماعی و انقلابی می دانم دارای ارزش است و کار مرا با موانع و سختی های بیشتری همراه می سازد
(از کتاب تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت صفحه 115)
« ایرانیان برای نخستین بار از اوائل قرن نوزدهم به تدریج دریافتند که جامعه شان دارای کاستی های بنیادی و توسعه نیافتگی است ، هرچند علت این امررا در آن زمان در نیافته بودند اما واقعیت را آنطور لمس کردند که تغییر و تحولاتی که می بایستی در جامعه ایران صورت می گرفته است صورت نگرفته است. بر این اساس بسیاری از سلاطین و حکام در صدد بر آمدند تا حجم ارتباطات میان ایران و اروپا را که از قرون وسطی کم و بیش بر قرار بود را توسعه دهند. و از این رو افرادی را به عنوان دیپلمات، تاجر، محصل و یا کسانی که برای دریافت سطح زندگی بهتر، علاقمند به تحصیل و کسب تجربه بودند به خارج می فرستادند تا آشنایی نسبی از جوامع پیش رفته اروپا را کسب کنند.
اما مشکل پیشرفت ایران در این ارتباطات نبود، در این زمان یعنی اواسط قرن نوزدهم، گرچه امیر کبیر دارالفنون را پایه گذاری کرد ، اما با این حال ، هنوز در ایران اثری از علوم پایه یعنی فیزیک ، شیمی ، بیولوژی و ریاضیات جدید نبود . سایر علوم همچون پزشکی ، علوم اجتماعی ، علوم انسانی ، تاریخ ، جغرافیا ، اقتصاد ، گیاه شناسی و داروسازی نیز وضعیتی مشابه داشتند . واز این رو وجه مشترک و مشابهی بین ایران و اروپا مشاهده نمی گردید ، در حالی که در بسیاری از ممالک اروپایی حکام و سلاطین قدرتی نداشتند و در عوض مجالس ( پارلمان ) ، احزاب و جریانهای سیاسی ، تشکیلات و اتحادیه های صنفی بخش قابل توجهی از قدرت سیاسی را تشکیل می دادند و مطبوعات نیز آزادانه عملکرد حکومت و رجال سیاسی را مورد نقد و بررسی قرار می دادند و در ایران قدرت در دست فردی به نام شاه خلاصه می گردید و اوامر و خواسته های ملوکانه که تنها قدرت حاکم به حساب می آمد ، بی چون وچرا اجرا می گردید و دستورات آنان حکم قانون را داشت . نه حزبی وجود داشت و نه روزنامه ای که انتقادی را مطرح سازد ونه قانونی و نه امنیت سیاسی و اجتماعی، نه تشکیلات و نیروی صنفی و نه هیچ مقامی ، جرأت آن را داشت که بر خلاف مصوبات اقدس همایونی کلامی بر زبان آورد و یا اظهار نظر، و یا اظهارعقیده ای بنماید .
در حقیقت ، گاهی سلاطین و پادشاهان ایران ، از مجموعه مشکلاتی که در حکومت ها به وجود می آمده و آنها را با ضعف و زبونی مواجه می ساخته است ، به این واقعیت پی میبرند که در اداره کشور با جهل و نادانی مواجه هستند به طوری که عباس میرزا نائب السلطنه و فرمانده کل قوای ایران خسته و درمانده از شکست ها و ناکامی هایش در مصاف با امپراتوری نیمه اروپایی روسیه تزاری ، به ژوبر فرانسوی نماینده قدرت دیگر اروپا می گوید :
(مردم به کارهای من افتخار می کنند ، ولی چون من ، از ضعیفی من بیخبرند .)
نسلهای پس از عباس میرزا در عین حال که روش پادشاهی و تمرکز قدرت را ادامه میدادند می دانستند که یکی از ریشه های عقب ماندگی ( ایران ) در سلطه یک جانبه پادشاهی است ، اما در آن زمان به هیچ وجه این اندیشه ، که بتواند با تقسیم قدرت راههای پیشرفت کشور را هموار سازند بر ذهن آنان خطور نمی کرد . در زمان رضا شاه و پس از او نیز که رد پای تحصیل کردگان و روشنفکران و اقشار مدرن جامعه در قدرت گسترش یافت . دین زدایی یکی از اساسی ترین اهداف تشخیص داده شده بود در مقایسه با دیگر جوامع ، آنان به این نتیحه رسیده بودند که تنها را ه ترقی و پیشرفت مانند اروپائیان ، کنار گذاشتن مذهب از صحنه سیاسی جامعه است .
جهل و نادانی سلاطین ایران ، و دوری آنان از علم و استعداد تحسین برانگیز و برتر نژاد آریایی موجب می گردید تا با حفظ قدرت برای خود، علل همه عقب ماندگی را به گردن مذهب بیندازند ، تا جایی که این طرز فکر، باور بسیاری از روشنفکران نیز آمده بود.
در چنین جوامعی که دست اندیشمندان گروه های سیاسی اجتماعی از ابراز نظر و عقیده کوتاه باشد طبیعی است که انحرافات اندیشه ای و اجرایی نیز بروز می کند . و نیز در هنگامی که قدرت حاکمه آزادی های سیاسی اجتماعی را به گروه ها و جناح های رقیب ندهند » [1]، به ناچاردر تحلیل وقایع اجتماعی و سیاسی کم می آورد و انحرافات فکری نیز بوجود میآید.
در جامعه فئودالی اروپا در قرون وسطی حدود اختیارات حکومت و شخص اول آن در مجموع معین بود . همچنین حدود اختیارات فئودالها نیز مشخص بود ، حدود وظایف و موقعیت رعیت نیز معلوم بود . مهمتر از همه اینها ، حق و حقوق اجتماعات بشری که در قالب انجمن ها و اتحادیه های تجاری ، اصناف ، پیشه وران و صاحبان حرف شکل گرفته بودند هم مشخص بود . و آنچه که بسیار در خور توجه است این واقعیت است که این حد و حدود یا کم و زیادش رعایت می شد .
ولی ما در ایران ، در هیچ مقطعی چنین ساختار اجتماعی در قدرت نداشته ایم در ایران تکلیف قدرت همیشه مشخص بوده است ، اول ، وسط ، و آخر قدرت به حکومت ختم میشده است ، نه تجار و نه بازرگانان و نه اصناف و پیشه وران در داخل شهرها ، نه ملاکین و به اصطلاح فئودالها و نه، رعیت در خارج شهرها و نه هیج قشر اجتماعی دیگری از حقوق اجتماعی مشخص و معینی که مورد قبول و احترام حکومت باشد بر خوردار نبوده است حکومت به میل خود و بالطبع بنا بر مقتضیات سیاسی زمان ، منافع اقتصادی و با اعتقادات مذهبی خود را هر گونه که می خواست حاکم میکرد و تنها نظرات خود را اعمال می نمود ، هر آنچه می خواست می ستاند و به هر که ، هرآنچه مایل بود ، میرساند. نه وزیر و نه وکیل ، نه معمرین و نه علماء ، نه عوام ، نه اصناف ، نه تجار ،نه رعیت و نه هیچ بنی بشر دیگری ، در مقابل اراده و خواست حکومت از هیچ امنیت ملجأ و پناه و حقی بر خوردار نبود. [2] بنا بر این تمرکز قدرت در دست حکومت یکی از اساسی ترین خصوصییات سیاسی اجتماعی جامعه ایران در طول تاریخ بوده است و تا این گونه بوده است در ایران هرگز نهاد های سیاسی ، اجتماعی و اقتصادی مستقل از حکومت مانند جوامع غربی بوجود نیامده است و سیطره قدرت همچنان بی چون و چرا بر همه ارکان جامعه سایه افکنده و تسلط داشته است تا اینکه این یکه تازی و عدم استفاده از نظرات دیگران و رقابت های سیاسی اجتماعی ، اقتصادی و نیز فرهنگی ، جامعه ایران را در قرنهای گذشته همچنان در عمق تاریکی ها فرو برده است .[3]
دوست داشتن از عشق برتر !
خدایا: "عقده "ی مرا از دست "عقیده" ام مصون بدار.
خدایا: به من قدرت تحمل عقیده ی" مخالف" ارزانی کن.
خدایا: مرا آگاه و هوشیار دار تا پیش از شناختن "درست "و" کامل" کسی , یا فکری , مثبت یا منفی ، قضاوت نکنم.
خدایا: مرا, در ایمان ,"اطاعت مطلق" بخش تا در جهان" عصیان مطلق" باشم.
خدایا: به روشنفکرانی که اقتصاد را" اصل" می دانند, بیاموز که : اقتصاد هدف نیست,
و به مذهبی ها که" کمال" را هدف می دانند ,بیاموز : اقتصاد" اصل "است.
خدایا: به مذهبی ها بفهمان که : آدم از خاک است, بگو که:یک پدیده ی مادی نیز به همان اندازه خدا را معنی می کند که یک پدیده ی غیبی ,در دنیا همان اندازه خدا وجود دارد که در آخرت.
خدایا: به من "زیستنی" عطا کن که در لحظه مرگ بر بی ثمری لحظه ای که برای زیستن گذشته است. حسرت نخورم, و "مردنی" عطا کن که بر بیهودگیش,سوگوار نباشم . بگذار تا آنرا من ,خود انتخاب کنم اما آنچنان که تو دوست می داری.
خدایا: چگونه زیستن را توبه من بیاموز,
شورای حکام و قطعنامه علیه ایران
۲۲رای موافق ۱۲رای ممتنع یک رای مخالف
به این میگن دیپلماسی سیاسی !!!
پس اینهمه تبلیغات برای اینکه مدعی می شویم در کشورهای دنیا نفوذ داریم کجاست ؟؟
حاصل اجلاس چهاردهم ؟
بر اساس آنچه از چهاردهمین اجلاس محلس خبرگان رهبری در روزنامه ها و سایر رسانه ها منعکس شد این اجلاس در این مرحله ، حداقل سه بحث تغییر اساسنامه ، تغییر اعضاء و مشارکت زنان و جوانان و علنی و غیر علنی برگزار کردن حلسات را مورد بحث قرارد داد و دیگر هیچ .
با توجه به جلسات حداقلی این مجلس که سالی یک بار نیز بیشتر برگزار نمی شود ، انتظار می رفت بحث ها و دستاورد های این مجلس بسیار بیش از آن چیزی باشد که در این دوره و دوره های قبل مشاهده شده است .
با این حال دست آوردهای آتی اجلاس ،امسال ، با توجه به مسائل متعدد جامعه و اوضاع اجتماعی و سیاسی و اقتصادی و نیز موقعیت ایران در عرصه های بین المللی و به خصوص مواضع کشورهای آمریکایی و اروپایی در مقابل مسائل هسته ای ایران چندان اقناع کننده به نظر نمی آید .
در بیانیه 10 ماده ای که از سوی مجلس خبرگان انتشار یافته است آمده است اجلاس خبرگان " فرصتی " است تا اعضاء آن به طرح دیدگاههای خود در مسائل گوناگون داخلی و بین المللی بپردازند ، که اگر چنین است باید بیش از این ، مسائل سالانه کشور یادداشت و مورد امعان نظر قرار گرفته باشد ، تا در جلسات مشورتی خبرگان روی آن ها بحث و نظر سنجی گردد .
حال این سئوال مطرح است که آیا در روند مسائل متعدد اجتماعی ، سیاسی و اقتصادی و فرهنگی کشور هیچ کم و کاستی وجود ندارد و نقص و بی راهه ای مشاهده نگردیده است که جای تآمل از سوی بزرگان قوم داشته باشد و نمایندگان محترم مجلس خبرگان بر حسب وظیفه به آنها بپردازند؟!
اگر چنین است پس اینهمه دغدغه و نگرانی در جامعه که هر از چند گاهی با اعتراض و اعتصاب به مشکلات اقتصادی . اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بروز می کند و از سوی برخی از همان اعضاء محترم و نیز سایر نخبگان سیاسی و اجتماعی عنوان میگردد و بعضا" ریشه در نوع نگرش های فرهنگی و سیاسی معیوب به مسائل جاریه در سطح جامعه دارد برای چیست ؟
میدانیم که مجلس خبرگان در کشور ، با توجه به وظابفی که برعهده دارد از مرتبه بالایی برخوردار است و اعضاء آن از وظایف بس سنگین و خطیری برخوردارند که هر موضوعی را می توانند از مقامات کشور مورد پرسش قرار دهند و لذا اگر جایگاه تآثیر پذیری مجلس خبرگان رهبری حفظ نشود تاریخ از آن در آینده به عنوان یک مجلس خاموش و یا خنثی یادخواهد کرد .
امروز در جامعه ما مشکلات متعددی وجود دارد که با توجه به انتظارات جامعه که بر خواسته از منش انقلابی افراد آن است ضرورت توجه و درمان آنها دو چندان می گردد .
ترویج و توسعه ربا ، تنزل ارزش پول ملی کشور ، رانت خواری های بی حساب ، سوء استفاده ار بیت المال به اقسام مختلف و صرف نابجای سرمایه های ملی ، سلب آرامش روانی افراد جامعه و جدال بر سر عقاید و باورهای سیاسی و جناحی سطحی و در نتیجه ترد یکدیگر ، هتک حرمت برادران دینی برای رسیدن به پست های سیاسی و یا ماندن بر سر قدرت ، دل زدگی جوانان ار مهمترین ارزشهای دینی ، و بی تفاوتی بسیاری از آنها نسبت به اهداف و برنامه های اصیل انقلاب اسلامی که خون بهای شهیدان بسیاری است ، سلب حقوق شهروندی و آزادی های اندیشه ای ، قربانی شدن کارگران در چرخه اقتصادی و افکار بعضا" بیمار مدیریت های کلان اقتصادی و سیاسی وابسته ، فرار نخبگان و فرار سرمایه ها از کشور و نیز تفکر چنگ اندازی به دارایی های مردم و وصول در آمد های بی شمار از اقشار مختلف جامعه و همچنین ابهامات بسیار در مصرف در آمدهای حاصل از نفت و گاز کشور و صرف هزینه های هنگفت از بیت المال برای کاندیداهای مجلس شورای اسلامی و ریاست جمهوری ، و بسیاری دیگر از این مسائل جا دارد تا اعضاء مجلس خبرگان با بینش و تفکری عمیق تر ، حداقل سالی یک بار بر کرسی مجلس خبرگان رهبری تکیه زنند و نخبگی خود را با پرداختن به این موضوعات به اثبات برسانند .
خبرگان رهبری می توانند اصلاح کننده بسیاری از امور کشور باشند و با ریشه یابی مشکلات ، آنها را به بالاترین مقامات کشور تذکر دهند .
در بند 2 بیانه اخیر مجلس خبرگان ( اجلاس چهاردهم ) آمده است ما " انتظار " داریم دولت جدید به گسترش عدالت و تعمیق معنویت شتاب بیشتری بخشیده و برای محو لکه های پلید فقر و محرومیت ،تبعیض و اختلاف فاحش طبقاتی ، فساد مالی و اداری ، ناهنجاری های اخلاقی ، تلاش مضاعف و منسجم صورت دهد .
البته این بیان و موضوع ، سخن بجا و لازمی است اما بیشتر به شعار شبیه است . چرا که در پاراگراف همین بند باز هم اظهار امیدواری (امید است) شده است که دولت در شعار ها و وعده های داده شده از جمله عدالت ، عقلانیت ، معنویت و تقویت ارزشهای اصیل اسلامی و مبارزه با تجمل گرایی و تحجر و انحراف پا فشاری نماید و از افراط و تفریط پرهیز کند ، شعار هایی که این روزها ، در هر بیانیه و سخنرانی به آن اشاره می شود اما راه حل عاجل و مناسبی برای آن اندیشیده نمی شود ودر بسیار از جلسات مذهبی می بینیم که هر روز خرافه تحویل مردم می دهند که مقام معظم رهبری نیز اخیرا" به آن اشاره داشته اند و تذکر داده اند اما هر چه بر اصلاح این فاکتورها اصرار می شود نه تنها رفع نشده بلکه فراگیر تر نیز می گردد و پی جویی این مسائل بی نتیجه مانده است .
به گفته مجید انصاری عضو مجلس خبرگان ، جایگاه مجلس خبرگان فراتر از هر نگاه جناحی و سیاسی است و اگر به واقع از چنین جایگاه رفیعی بر خوردار می باشند باید نظر قطعی خود را نسبت به روند برخی از مسائل و با توجه به مصلحت های مطرح تعیین تکلیف نمایند .
انصاری با انتقاد به بحث جوانگرایی در مجلس خبرگان که حضور افراد آن ، لازمه طی کردن مراحلی برای اجتهاد و بر خورداری از پختگی سیاسی و مذهبی است می گوید : به هر حال مجلسی که می خواهد بر کار رهبری نظارت کند حتما"باید اعضائ آن در جایگاه مناسب اجتماعی قرار گیرند .
در این میان تنها مجید انصاری و آن هم در پاسخ به سئوالات مطرح شده توضیحاتی داده است که می توان به برخی از سر فصل های سخنان وی اشاره کرد و آن اینکه آئین نامه داخلی مجلس از تغییراتی بر خوردار شود و یا اینکه در روند چگونگی برگزاری جلسات علنی و غیر علنی مجلس خبرگان و شرح وظایف و دیدگاه ها و مسئولیت ها ی نمایندگان مجلس خبرگان پیشرفت هایی حاصل گردد ، اما کی و چگونه ؟
در مورد غیر علنی برگزار شدن جلسات مجلس خبرگان ، بجز در موارد استتثنایی ، غیر علنی بودن مذاکرات چندان پذیرفتنی نیست و مجلس خبرگان را شبیه مجالس سری می نماید که بعضا" در برخی از کشور ها درطول تاریخ و با مشارکت بیگانگان رایج بوده و مسائلی با نیت سوء و حاکمیت های استعماری بر ملت ها در آنها جریان داشته است . اما مجلس خبرگان ، ازاین ملت است و برای این ملت کار می کند و باید که نظرات و توانمندیهای اعضایش در جلسات بس مهم و اساسی تصمیمات کشور به صورت علنی به نمایش گذاشته شود و مردم نمایندگان خود را بیشتر بشناسند و حتی بتوانند روند مسائل کشور و توانمندهای رهبری جامعه را مطلع باشند و مردم بدانند که به چه اشخاصی رای داده اند و اگر هر ساله محتوای مذاکرات هر چند ضعیف ، ار مردم و ملت مخفی بماند سببی جز ایجاد شبهه بیگانگی با ملت نخواهد داشت و اکنون که اکثریت مجلس خبرگان با غیر علنی بودن جلسات مخالف هستند (ایسنا به نقل از سید احمد خاتمی ) باید جلسات آن علنی و در حضور خبرنگاران دنبال شود و به گفته آیت ا... صابری همدانی نماینده همدان در مجلس خبرگان ، نمایندگان این مجلس فعالیت های بیشتری در مسائل جاری کشور داشته باشند
ابراهیم ناظمی
)یادداشت سیاسی(
صدا و سیما و اعتماد مردم
در پی پنج انتصاب جدید در صدا و سیمای جمهوری اسلامی ایران، خبرنگار این مرکز در مصاحبهای اختصاصی که از سیما پخش شد از آقای ضرغامی رئیس این سازمان پرسید هدف از این انتصابات چیست؟ که آقای ضرغامی پاسخ داد هدف ما «جلب اعتماد مردم به رسانه ملی» است.
به زعم من و بسیاری از بینندگان و شنوندگان صدا و سیما، این مطلب نکته بسیار مهم و اساسی در اهداف سیمای جمهوری اسلامی ایران است که اگر مسئولین صدا و سیما بتوانند فقط اعتماد مردم را به این رسانه خبری جلب نمایند بزرگترین کار اطلاعرسانی و روشنگری مردم را در جامعه مدرن و پیشرفته امروز و جامعهای برخوردار از تکنولوژی برتر رسانهای و ارتباطی انجام دادهاند، اما چند نکته در رسیدن به این هدف ضروری مینماید.
مسئولان این سازمان در دنیای خبری و رسانهای امروز جهان، بیش از هر کسی میدانند که حق مردم «دانستن» و برخورداری از واقعیتهای خبری است که اگر هرکس، بخواهد آنان را از این حق طبیعی محروم سازد به آنها جفا کرده است.
جالب اعتماد رسانه ملی هم که منظور نظر ریاست محترم سازمان صدا و سیماست، به این نیست که اخباری جهتدار و گزینشی داشته باشیم و آنها را به قلب واقعیت و ناقص منعکس کنیم و مردم را از عطش دریافت خبر صحیح از صدا و سیما ناامید سازیم.
خبررسانی، اطلاعرسانی است و برخورداری از اطلاعات سیاسی و اجتماعی و اقتصادی مرتبط با فضای زندگی از حقوق اولیه مردم است، اگر اطلاعرسانی، کافی و با صداقت دنبال شورمردم به سایر رسانهها رو میکنند و زمینه بدبینی و بدگمانی به رسانه ملی تقویت میشود و به هیچوجه زمینه اعتماد مردم به رسانه ملی فراهم نمیآید، گزینشی خبررسانی کردن و قلب واقعیت نمودن و رسانه ملی را متعلق به یک گروه یا یک جبهه و یا یک فکر و یا یک فرد دانستن ظلم به حقوق و شرف همه ملت است.
در رسانه ملی باید هیجان خبری باشد و عطش خبرپذیری در جامعه تقویت گردد، در رسانه ملی باید طبع خبرشنوی و خبریابی برای مردم دارای ارزش تلقی گردد و در رسانه ملی باید تفاوت خبررسانی با دیگر رسانهها، تجزیه و تحلیل شود و زمینه رقابت کیفی و سرعت خبررسانی تقویت گردد و دیدگاههای گوناگون و اندیشههای نقدمابانه به حقیقت مورد بازشناسی قرار گیرد تا لقب جعبه جادویی به جعبه تنویر افکار تبدیل شود.
اما نکته دیگر این که در خبررسانی صدا و سیما مرزشکنی بسیاری لازم است که جسارت میخواهد محدودنگری و تنگنظری باید حذف شود، انحصارشکنی فکر باید پدید آید و از به وجود آوردن حساسیتهای مقطعی در زمینههای اجتماعی و سیاسی و فرهنگی که بعدها زمینه خسارت و صرف هزینه را بر جامعه تحمیل میکند باید پرهیز گردد.
بسیاری از مردم اکنون رسانه ملی را از خود نمیدانند.
حال رسانه ملی چه قدمهایی برای جبران اهمالهای گذشتهاش باید بردارد امیدواریم با سیاستهای جدید این سازمان این سراب به واقعیت بپیوندد. طبیعی است که اقدامات و سیاستها در این زمینه باید بسیار وسیع و با قدرت و صلابت دنبال شود تا به قول رئیس سازمان صدا و سیما بتوان به همه «سلیقهها» پاسخ داد.
چاپ شده در روزناامه خراسان 8/6/84 صفحه 4
لزوم امنیت روانی در جامعه
در شریط کنونی مسئولین بهداشت ، مرتب به مردم هشدار می دهند که با رعایت نکات بهداشتی در خوردن و آشامیدن ، مصرف میوه ها و سبزیجات و حتی تماسهای فردی با یکدیگر مراقب باشند تا بیماری وبا را به یکدیگر منتقل نکنند .
این توصیه مورد توجه اقشار مختلف مردم قرار گرفته و همه افراد جامعه و خانواده ها نیر به این مهم اهتمام می ورزند و همسویی و همگرایی قابل توجهی به وجود آمده است ، که جاید سپاس دارد .
اما... آیا در گرداب رفتارهای اجتماعی و خدمت رسانی به هم نوعان کسی به فکر تامین سلامت روانی افراد جامعه می باشد ؟ . پرهیز ار عملکردهایی که موجب فرسایش روح و روان دیگران می شود و زمینه های عصبانیت را فراهم می آورد به عهده کیست ؟
به هر کجا سر می زنیم ، اداره ،بازار ، اصناف، سازمان ها و تشکل های حقیقی و حقوقی ، دولتی و یا شخصی و یا با برخی از افراد که مواجه می شویم و می خواهیم خدمت بگیریم با رفتارهایی از سر کبر و ناروایی و ناسلامتی مواجه می شویم و اساسا" رفتارهای اغلب ما در مقابل یکدیگر . چه در خیابان . اداره و چه در سایر مکان ها متأسفانه رفتارهایی از سر لجاجت و فخر فروشی و تنها به فکر خود بودن است .
به راستی چرا صداهایمان را برای هم بلند می کنیم یا نگاه های مان ، برای یکدیگر معنای دیگری غیر از مهربانی دارد ؟! احساساتمان نسبت به یکدیگر از روی ظن و بد گمانی است و لیاقت هایمان برای یکدیگر بی مقدار گشته است .
راستی چرا این رفتارها را کسی به ما گوشزد نمی کند تا برای یکدیگر تب کنیم و برای یکدیگر بمیریم و راه و رسم همگرایی و هم دلی را پیشه خود سازیم
تو کز مهنت دیگران بی غمی نشاید که نامت نهند آدمی
یادمان باشد سلامت روح و روان و نیک اندیشی و نیک رفتاری از هر چیز مهمتر است .
امید واریم در دولت آقای احمدی نژاد که بر ایجاد دولت مهروز تآکید شده است این فضا بدو ر از ریا فراهم آید .
( یادداشت روز )
خبر نگار کیست ؟
خبرنگاری شغل است به ظاهر لذت بخش و شیرین .اما در باطن انبوهی از رنج ها و مشکلات طاقت فرسا را به همراه دارد که اگر لذت تآثیر پذیری اثر و نوشته های آن را از نظر دور بداریم می تواند بسیار جانکاه و ملال آور باشد و سختی کار خبرنگاری را دو چندان کند.
خبر نگاری شغل دلربایی است اما چنان دل مشغولی و افسردگی را در فرد به وجود می آورد که از خانواده اش فراموش می کند .همچنان که می گویند : شغل خبرنگاری از برون دل می برد و از درون دل می ترکاند . بسیار اتفاق افتاده است که خبرنگاران به خاطرانجام وظیفه خویش که همانا خبر رسانی فوری و به موقع است اعضاء خانواده و حتی کسب منفعت های اقتصادی ترجیح داده اند .
به طوری که برای افراد علاقه مند به شغل خبرنگاری . کار زیاد روزانه . نا امنی شغلی . رقابت های جانکاه خبری و تهدید های صاحبان قدرت و مسئولیت .تحت الشعاع شیفتگی کار روزانه ( خبرنگاری ) قرار می گیرد و در درجه چندم اهمیت قرار می گیرد .
خبرنگاری شغلی است که مانند زنجیر بر اعضاء و جوارح انسان می پیچد تا اینکه به زایش محصولی در آید که موثر برای جامعه . کشور و مردم باشد .
کسی که شغل مقدس خبرنگاری را انتخاب می کند باید فردی سراپا عشق و استعداد باشد و به کار خویش برای کاوشگری فراوان علاقه وافر داشته باشد و از بی باکی و استقامتی در خودر بر خوردار باشد تا بتواند رنج ها و سختی های خبرنگاری را تحمل نماید .
خبرنگاری به جسارت و اراده مستحکم برا ی پیگیری سوژه های خبری . گزارشی و جدال با اصحاب فکر نیاز دارد که اگر نباشد کسی را توانای ماندن درون این شغل نیست .
پژوهش های علمی نشان می دهد که خبرنگاران در طول دوران خدمت به انواع بیماری ها از جمله افسردگی . کسالت و خواب آلودگی . مشکلات گوارشی . عصبی و روانی . اختلالات شدید جسمی . قلبی و تنفسی . ضعف بینایی . شتاب زدگی . پرخاشگری . گردن درد و دست درد . بی حسی انگشتان و فراموشی دچار می شوند . دکتر خوزه فلورس متخصص غدد و عضو انجمن روزنامه نگاران اسپانیای می گوید . روزنامه نگاری یکی از 10 شغل پر خطر دنیا به شمار می آید که به دلیل شمار فراوان استرس ها و به خاطر دنبال کردن اخبار روزانه . افراد را در معرض سکته های قلبی . مغزی و زخم معده قراد می دهد .
امانت داری و صداقت در نوشتار و نیز رعایت ملاحظات اجتماعی و فرهنگی و سیاسی از خصوصیات بارز و قطعی کار خبرنگاری است که اگر این خصوصیات نباشد خطای خبر نگار به سرعت بر ملا می شود .همچنان که در بسیاری از اوقات خبرنگاران به انواع اتهام های دروغین نیز متهم می شوند و چه بسا اینکه به خاطر درج واقعیات از حقوق اجتماعی نیز محروم گردند .
مترادف کار خبرنگاری . استقلال . آزادی . عمران . آبادانی . اصلاح و پیشرفت و تغییر و دگرگونی اجتماعی . امانت داری و ترویج فکر و فرهنگ و انتقال اندیشه . تولید و سازندگی و .. است که همه و بسیار بیش از این . در راستای نقش خبرنگار به معنای این است که روزنامه ها باشند . تا جامعه خوب تنفس کند .چه اینکه اگر روزنامه ای نباشد کلام نوشتاری شکل نمی گیرد و لحظات تاریخ و فرهنگ و انتظارات مردم نیز ثبت و ضبط نمی شود .
افکار عمومی و تحولات اجتماعی در یک جامعه نیز به فعالیت خبرنگاران وابسته است و این خبرنگاران هستند که می توانند سطح باور و اندیشه و استعداد افراد جامعه را با کسب نظریه های علمی و انتقال آنها رشد و توسعه داده و سطح علم و دانش و فرهنگ یک جامعه را بالا ببرند و هر لحظه فکر نو به جامعه ترزیق نمایند .
چاپ شده در روزنامه خراسان جنوبی 16/5/84 صفحه یک
سخت و زیانآور .ضروری و تاثیرگذار
یک کارشناس ارشد علوم ارتباطات: متوسط عمر طبیعی خبرنگاران 15سال کمتر از کسانی است که در مشاغل دیگر فعالیت دارند
عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران: اکثر روزنامهنگاران پس از مدتی دچار گردندرد، دست درد، گزگز و خوابرفتگی انگشتان دست، فراموشی و کمبینایی میشوند
نتایج یک نظرسنجی نشان میدهد که 5/91 درصد روزنامهنگاران در محیطهای کار خود تحت فشار روانی قرار دارند و 5/71 درصد آنها به دلیل استرسهای شغلی با همسرانشان دچار اختلاف هستند
یک شهروند: نتیجه کار خبرنگاران را هر روز مردم میبینند، میخوانند و میشنوند و هیچ کار دیگری نیست که تا این حد در جامعه اثرگذار باشد
رئیس کل دادگستری تهران: کار خبرنگاران زمان و مکان نمیشناسد و خبرنگاران در همه حال مشغول کار و مطالعه پیرامون شغلشان هستند
رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی: بزرگترین نقش خبرنگاران، حفاظت از سلامت نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی است که مسئولان باید قدر این وظیفه خبرنگاران را بدانند.
-----------------------------------------------------------------------------------
گاهی در جامعه ما از سختی کار خبرنگاران سخن به میان میآید و هرکس در حد شناخت خود از این شغل پردردسر، پراسترس و پرتنش و نیز شغلی که گاهی علیرغم سختیهای کشندهاش شور و شیرینی را نیز به همراه دارد، سخن میگوید. اما سادهترین راه شناخت کار خبرنگاران این است که شما متن کوتاهی را بنویسید و برای چاپ یک نشریه بفرستید و منتظر باشید تا چاپ شود.
خواهید دید که چقدر نوشتن مطلب و ویرایش آن بر شما سخت است. همچنین، اینکه روزها در انتظار چاپ آن بوده و یا اینکه پس از چاپ منتظر تاثیرگذاری آن در جامعه و سیستم اداری شدهاید» شما را قدری با سختی کار خبرنگار آشنا خواهد کرد. اما بهتر است بدانید این کار شما قطرهای از دریای همیشگی و پرتلاطم کار خبرنگاری است که شما اندکی از آن را تجربه کردید.
خبرنگاری یعنی خود را مسئول همه مشکلات، نارساییها، نابسامانیها و ناهنجاریهای جامعه دانستن.
خبرنگاری یعنی انواع مشکلات را حس کردن.
خبرنگاران مشکلات اجتماعی را جستجو میکنند، به واقعیتهای تلخ پی میبرند، مسائل و نیازهای جامعه را درک میکنند و برای انتشار آن خود را مسئول میدانند و چون رابط بین مردم و مسئولان هستند، نمیتوانند بیتفاوت باشند و غفلت بورزند.
فشارهای روانی و عصبی خبرنگاری
فشارهای روانی و عصبی شغل خبرنگاری ممتد و مستمر است چه آنجا که فرد در درون سازمان خود پیگیر خبر و یا گزارش است و چه آنجا که ساعاتی را در میان اقشار مختلف مردم سپری میکند.
مهرداد خلیلی کارشناس ارشد علوم ارتباطات در این باره و با اشاره به تحقیقی که پیرامون کار سخت و زیانآور خبرنگاری انجام داده است، میگوید: کار خبرنگاری به دلیل فشارهای درون و برون سازمان و فوریت کار در محدوده زمانی و حساسیتهای خاص، استرس زا و پرخطر است که کنشهای جسمانی و روانشناختی را بروز میدهد، حتی افراد بسیار مستعد را در درازمدت مبتلا به انواع بیماریها میسازد.
وی میگوید: در حرفه روزنامهنگاری فرد از یک سو با تهدیدات فزایندهای از صاحبان قدرت، گروههای فشار، افکار عمومی و «نقش اجتماعی خود» رو به روست و از سوی دیگر با رقابت تنگاتنگ رسانهای، انتقادهای حزبی، عقیدتی و اجتماعی مواجه است و کمبود دستمزد (ارزش ناشناختی اثر) ناامنی شغلی و ساعات کار مداوم و پی در پی نیز بر این مشکلات افزون میشود.
وی اضافه میکند: براساس آمار یک تحقیق 30 ساله در روزنامه ترود، متوسط عمر طبیعی خبرنگاران 15 سال کمتر از کسانی است که در مشاغل دیگر فعالیت دارند، همچنین میانگین عمر روزنامهنگارانی که در 10 سال اخیر فوت کردهاند کمتر از 45 سال بوده است براساس همین آمار 70 درصد روزنامهنگاران حرفهای به سن بازنشستگی نمیرسند.
مهرداد خلیلی میگوید: برای بسیاری از افراد فشارهای عصبی و روانی نیز به مفهوم ایجاد احساسهای منفی، تنش، اضطراب، عصبی بودن و ناراحتی فکری است. فشار روانی به وسیله یک محرک خارجی به نام محرک فشارزا به وجود میآید که بر روی سیستم فیزیولوژی بدن اثر میگذارد.
عوارض جسمی و روانی روزنامهنگاری
عوارض جسمی و روانی روزنامهنگاری به گونهای است که مجموع این عوارض را در کمتر شغلی میتوان دید.
دکتر خوزه فلورس، متخصص غدد و عضو انجمن روزنامهنگاران اسپانیایی مینویسد: روزنامهنگاری موجب اختلالات شدید جسمی، قلبی و مغزی و همچنین مشکلات گوارشی، ناراحتیهای عصبی و تنفسی، زخم معده، خستگی مفرط و استرسهای روانی میگردد که بسیاری از اینها موجب بروز سکتههای قلبی، مغزی و نیز زخم معده میشود.
دکتر علیرضا احسنی متخصص فیزیوتراپی و عضو هیئت علمی دانشگاه علوم پزشکی تهران نیز میگوید: اکثر روزنامهنگاران و نویسندگان مطبوعات پس از مدتی دچار گردن درد، دست درد، گزگز و خوابرفتگی انگشتان دست، فراموشی و کمبینایی میشوند.
نتایج نظرسنجی مرکز افکار سنجی دانشجویان ایران نشان میدهد که 5/91 درصد روزنامهنگاران در محیطهای کار خود تحت فشار روانی قرار دارند. 5/71 درصد به دلیل استرسهای شغلی با همسرانشان دچار اختلاف هستند، 97 درصد فاقد احساس امنیت شغلی و 66 درصد دچار یکی از عارضههای پرخاشگری، افسردگی، بیخوابی، خوابآلودگی و شتابزدگی هستند و 92 درصد نیز از وضع درآمدی خویش ناراضیاند و آن را نامناسب میدانند.
تاثیر شغل خبرنگاری بر خانواده
به طور یقین استرسهایی که شغل خبرنگاری در خود دارد روحیه فرد خبرنگار را به شدت تحت تاثیر قرار میدهد و عوارض آن به مخاطبین و خانواده نیز سرایت میکند.
دکتر معماری فوق تخصص رشته روانشناسی میگوید: نشانههایی نظیر سردردهای مزمن، ناراحتی معده، خستگی مفرط و کاهش مقاومت بدن در مقابل آسیبها و آسیب پذیریهای بسیار شدید در مقابل بیماریهای قلبی و عروقی، ناشکیبایی، تحریکپذیری، استرس، عدم تمرکز و دشواری برقرار ارتباط از نتایج استرسها، فشارهای روانی و سر و صداست» امری که در تحریریههای رسانهها به وفور یافت میشود.
وی میگوید: این عوامل آن قدر بر فرد اثر میگذارد که هنگام بازگشت به خانه اصلا حوصله خارج شدن از منزل را ندارد و برای دید و بازدیدهای فامیلی نیز رغبت نمیکند.
وی میافزاید: محدودیت زمانی، ساعات کار طولانی، محدود بودن غیرمنصفانه مهلت انجام کار، انقطاع مکرر کاری و تنفس ناکافی ضمن کار از عواملی است که بر محیط کار روزنامهنگاری حاکم است.
وی سه دسته از محرکهای سازمانی شامل «تعارض ارزشهای شخصی با مسائل اجتماعی و خانوادگی»، «فشارهای سازمانی» و «ملالآوری شغل در پی برخوردهای ناعادلانه» را از عوامل محرک و خستگیآور روزنامهنگاری میداند و میگوید: یاس، ناامیدی، سرکوب شدن استعداد و علاقه شغلی و بیزاری از ادامه کار میتواند افراد را از پای درآورد.
نتایج یک تحقیق نیز در این باره حاکی است» 63 درصد روزنامهنگاران محیط کار خود را بد و 37 درصد معمولی توصیف کردهاند، 77 درصد نیز فشار روانی محیط کار را زیاد و 17 درصد آن را متوسط ارزیابی کردهاند و هیچ کس گزینه کم یا خیلی کم را در این باره علامت نزده است.
در همین تحقیق آمده است» 43 درصد روزنامهنگاران در هنگام کار تمایلی به گفت و گوهای جنبی، پاسخ به تلفنهای غیرضروری و از جمله پاسخ به تلفن همسران و خانواده خود را ندارند.
از همین رو بود که سخت و زیانآور بودن شغل روزنامهنگاری در ایران مورد تصویب دولت قرار گرفت و عناوین مرتبط با این حرفه از جمله خبرنگاران، گزارشگران، مصاحبهگران، خبرنگاران عکاس و عکاسان خبرنگار، دبیران سرویسها، معاونان و یا دستیاران سردبیر و دبیران سرویس مشمول مزایای کارهای سخت و زیانآور قرار گرفتند و آئیننامه این موضوع در حال حاضر در شرف اجراست.
دکتر سید محمد صحفی معاون امور مطبوعاتی و تبلیغاتی وزارت فرهنگ و ارشاد اسلامی در این باره میگوید: برای تحقق این هدف گروههای ویژهای به دستور رئیسجمهور وقت (سیدمحمد خاتمی) تشکیل شد و پس از تصویب عناوین مذکور مقرر شد» ماده 76 قانون تامین اجتماعی مصوب سال 1380 به گونهای اصلاح شود که عناوین یاد شده در آئیننامه لحاظ شود.
وی میگوید: مهمترین تاثیر اجرای قانون مذکور ایجاد امنیت روانی و شغلی برای روزنامهنگاران است تا بتوانند خطرپذیریهای این حرفه را نیز تحمل کنند.
روابط متقابل خبرنگاران و جامعه
مردم هم به محض اینکه با مشکلی در جامعه مواجه میشوند به خبرنگاران مراجعه و مشکل خود را به آنان منعکس میکنند.
برطبق همین تحقیق که براساس پرسش از 270 خبرنگار تهیه شده است روزنامهنگاری از مشاغلی است که از بیرون دل میبرد و از درون زهره میترکاند.
سوسن امیرآبادی، دانشجوی سال آخر پزشکی میگوید: کار خبرنگاری را خیلی دوست دارم.
خیلی پرهیجان و زیباست و شاید زیباترین کار دنیا باشد. چون یک خبرنگار درد مردم را به مسئولان میگوید و از آنها پاسخ میخواهد.
ایرج سالاری، شهروند دیگری نیز میگوید: جذابیت، هیجان و تنوع حرفه خبرنگاری بسیار است، آنها همه جا هستند.
اصلا معلوم نیست از کجا خودشان را میرسانند. هیچ کس هم نمیتواند بگوید اینجا چه میکنید. راستی که وظیفه خبرنگاران بسیار سنگین است چون نتیجه کار آنها را هر روز مردم میبینند، میخوانند و میشنوند و اما شاید هیچ یک از کارگران و کارمندان دیگر تا این حد در جامعه اثرگذار نباشند.
مردم فقط ظاهر امر را میبینند. آنها از مشکلات فراوان تهیه یک خبر و بخصوص از پیامدهای درج آن بیاطلاعند.
خبرنگاران میگویند: بسیاری از مردم که به دور از واقعیت شغل خبرنگاری هستند کار خبرنگاری را ساده و تفننی توصیف میکنند. اما بسیاری دیگر از افراد جامعه، دشواری کار خبرنگاری را با ملاحظه فیلترهایی که برای چاپ یک مطلب وجود دارد درک میکنند.
احمدی یکی از خبرنگاران میگوید: شغل خبرنگاری شغلی چند کارفرمایی است. برای یک خبرنگار کارفرماهایی با سلایق و مقصودهای فراوان وجود دارد و همین موضوع میتواند برای خبرنگاران بسیار سخت و دشوار باشد چرا که نوشته او برای درج در روزنامه در معرض قضاوتهای مختلفی قرار میگیرد.
یک خبرنگار که این شغل را پس از چند ماه رها کرده است میگوید: روزنامهنگاری و خبرنگاری همهاش جنگ اعصاب است و مانند خوره به جان انسان میافتد.
وی میگوید: حقیقتا چاپ یک مطلب لذتبخش است اما هنگامی که برپایه ملاحظات سیاسی و اجتماعی، یک مطلب قلع و قمع و مقصود اصلی در آن گم میشود به همان اندازه استعداد و ذوق انسان سرکوب میگردد.
طبق ماده یک آئیننامه کارهای سخت و زیانآور، شغل خبرنگاری نیز دارای تنشها و استرسهای بالاتر از ظرفیتهای طبیعی انسان (جسمی و روانی) است که موجب بیماریهای شغلی و تحلیلی روح و جسم، فراموشی، بیحوصلگی، خستگی مفرط و ناراحتیهای عصبی و گاهی نیز موجب ساقط شدن اعتبار اجتماعی و تضییع حقوق شهروندی میشود که طبق نظر پزشکان متخصص، همه بیماریهای انسان به جز مصدومیتهای ناشی از حوادث، از استرسهای روانی و تنشهای اجتماعی و محیطی محل کار و زندگی ناشی میشود، به طوری که در برخی مشاغل سخت و زیانآور، سالهای آخر خدمت برای افراد بسیار دشوار سپری میشود.
مسئولان مرتبط با خبرنگاران چه میگویند؟
هر یک از مسئولان مرتبط با کار خبرنگاری که چند صباحی با خبرنگاران کار کرده باشند به سختی و دشواری کار خبرنگاران اذعان دارند، آنها همین که در اندیشه چگونه درج شدن مصاحبههایشان هستند به واقع با ظرافتهای شغل خبرنگاری و وسواسهای آن آشنا میشوند و این شغل را شغلی پردغدغه توصیف میکنند.
حجتالاسلام والمسلمین عباسعلی علیزاده رئیس کل دادگستری تهران در این باره می گوید: کار خبرنگاری بسیار پراهمیت است و از ویژگیهای خاصی برخوردار است و طبیعی است که کار پراهمیت و تاثیرگذار بویژه آن گاه که میخواهد در معرض افکار عمومی قرار گیرد به همان اندازه از حساسیت و خطر نیز برخوردار میباشد.
وی اضافه میکند: کار خبرنگاری زمان و مکان نمیشناسد و خبرنگاران در همه حال مشغول کار و مطالعه پیرامون شغلشان هستند.
وی میگوید: خبرنگاری بسیار سخت و استرسزاست و من بارها در جلسات امور قضایی از این شغل و سختیهایش یاد کردهام و اینکه همواره خبرنگار ملزم به دقت و حفظ امانت است و باید بسیار توجه شود که اخبار تحریف نشود و تنشی در جامعه به وجود نیاید.
رئیس سازمان جهاد کشاورزی خراسان رضوی نیز میگوید: تولید ملی شاخص بینیازی ملتی از دیگر کشورهاست و خبرنگاران با تولید فرهنگ مردم را از فرهنگ بیگانه، بینیاز میکنند. خبرنگاران زبان پرسشگر مردم هستند. هرچه این زبان فعالتر باشد، جامعه از بلوغ فکری بیشتری برخوردار خواهد شد. خبرنگاران جرئت و شجاعتی خاص دارند که دلیل این شجاعت، دغدغههای مردم است.
خبرنگار با کار ارزشمند خود گذشته را به امروز میآورد و فردا را در مقابل دیدگان جامعه به تصویر میکشد.
مهندس فریدونی بزرگترین نقش خبرنگاران را حفاظت از سلامت نظامهای سیاسی، فرهنگی، اجتماعی و اقتصادی میداند و میگوید: این نقش در صورتی اجرا خواهد شد که مسئولان قدر آن را بدانند و در این مسیر چوب لای چرخ خبرنگاران نگذارند. خبرنگاران شاید صادقترین آمران به معروف و ناهیان از منکر باشند. به تعبیر من، خبرنگاران میزان الحراره جامعه هستند.
وی به تاثیرگذاری خبرنگاران بر تغییر دیدگاه مسئولان نسبت به بخش کشاورزی طی 4 سال گذشته اشاره میکند و میگوید:
خبرنگاران در این راه بسیار اصولی و صحیح عمل کردند به طوری که نتیجه آن مثبت و در جهت منافع کل کشور بوده است ولی در عین حال ما مسئولان از خبرنگاران فقط یک درخواست داریم و آن اینکه مثل آیینه صاف باشند» نه خود سانسوری کنند و نه بزرگنمایی.