تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

انتخابات را به « باد » نسپاریم

یادداشت سیاسی

انتخابات را به « باد » نسپاریم  

(انتخابات را به باد نمی‌سپاریم و خودمان برای آن تعیین تکلیف می‌کنیم و بی‌تفاوتی را کنار می‌گذاریم)

   خیلی‌ها امروز در جامعه ما به وضعیت موجود اعتراض و انتقاد دارند و فریاد نارضایتی سر می‌دهند و خواستار تجدیدنظر در تفکر مدیریتی جامعه بوده و خواهان تغییرات اساسی در امور کشور هستند و می‌خواهند برای بسیاری از امور دوباره بیندیشند و نوسازی را دوباره در پیش بگیرند، اینها روش‌های اصلاحی را در نظر دارند و معتقدند باید با استفاده از نظرات علمی و تخصصی و مشورت‌های اجتماعی، اهداف و آرزوهای انقلابی به سرانجام برسد.

   بسیاری هم معتقدند که وضع جامعه، اقتصاد، سیاست و فرهنگ عمومی به گونه‌ای پیش رفته است که همه چیز را دگرگون کرده و خرابی‌ها بیشتر از آبادانی‌های آن است و نارضایتی‌های مردم روز به روز بیشتر می‌شود.

برخی نیز با انتقادهای خود به جنبه دشمنی کردن با نظام اسلامی دامن می‌زنند و می‌گویند: اصلاحات شکست خورده است و مردم نیز کاری از پیش نمی‌برند و تغییرات اساسی درجامعه محقق نمی‌شود.

    برخی نیز از همه‌جا ناامید شده‌اند و به قوانین جاری و رفتارها و تصمیم‌های مدیران و برنامه‌ریزان کشور بدگمان شده‌اند و به نوع تفکر برخی از تصمیم‌گیرندگان جامعه معترضند و می‌گویند: مسئولان مردم را فراموش کرده‌اند و با این که سر سفره خان نعمت انقلاب و ملت نشسته‌اند در عین حال ارض خود می‌برند و زحمت ما (ملت) می‌دارند و همه هدف و سیاست‌هایشان این است که به مردم فشار بیاورند و تنها به فکر مقام و موقعیت خود هستند تا خدمت به جامعه و مردم و لذا نارضایتی‌های عمومی را هم درنظر نمی‌گیرند.
   با وجود این مسائل است که برخی نیز می‌گویند: در انتخابات شرکت نمی‌کنیم، هرچه می‌خواهد بشود بشود و این یعنی سپردن سرنوشت انتخابات ریاست جمهوری به «باد». شرکت نکردن در انتخابات همانا سپردن انتخاب به آنهایی است که بیشتر سطحی نگرند و مسائل سیاسی و پیچیدگی‌های رموز سیاسی را بر نمی‌تابند و یا نمی‌دانند واگر اینها برای سرنوشت ملت تصمیم بگیرند به یقین انتخابات را به «باد» خواهیم داد و دشمنان داخلی و خارجی بر ما مسلط خواهند شد و اگر به اتفاق پای صندوق‌های رأی نرویم، دیگران که توصیفشان شد به پای صندوق‌های رأی خواهند رفت و برایمان انتخاب خواهند کرد.

    «جرج سانتایا» فیلسوف آمریکایی می‌گوید: اگر مرد سبک مغزی را دیدی که منصبی عالی‌دارد تعجب نکنید «باد» همیشه اشیاء سبک را بالا می‌برد.

    و اما ما نخواهیم گذاشت که باد تکلیف ریاست جمهوری را برایمان رقم بزند در انتخابات به باد اجازه نخواهیم داد که شیئی سبک‌تر را بالا ببرد بلکه پرشور در انتخابات شرکت خواهیم کرد و آنرا تحریم نخواهیم کرد و هرکس را که قابلیت بیشتری داشته باشد بر کرسی ریاست جمهوری خواهیم نشاند.

    البته ملت بزرگ و فهیم ایران قصد عدم شرکت در انتخابات را ندارند بلکه انتخابات را حماسه‌ای جاویدان خواهند ساخت و به نامزدهای لایق و شایسته، کاردان و کارآزموده و شجاع و توانمند رأی خواهند داد و راه اصلاحات اصولی را به پیش خواهند برد.

چاپ شده در روزنامه خراسان 18/3/83 صفحه 4

انحصار طلبی نکنیم

 

·       انحصار طلبی نکنیم

                                                  
از انحصار طلبی و گروه گرایی دست بکشیم . اختلاف در تشخیص وزن سیاسی و اجتماعی و میزان تفکر نامزدهای ریاست جمهوری خوب است اما اینکه عده ای خود را دایه دلسوز تر از مادر در اداره کشور بدانند و گرایش های فکری متفاوت با خود را به مجموعه مدیریت کشور راه ندهند یک خطا و خیانت بزرگ است  مملکت با فکر یک خانواده اداره نمی شود . اداره مملکت به دست یک گروه و یک تفکر انجام نمی شود. گروه گرایی بس است . قشری گری بس است . گروههای مختلف اجتماعی در کشور ما هیچ یک برتری نسبت به دیگری ندارند مگر اینکه صادقانه تر به مردم خدمت کنند و منافع ملی را فدای منافع شخصی و منافع گروهی ننمایند . هیچ قشری از امتیاز برتر در جامعه بر خوردار نیست همانگونه که قشر پزشک به درد جامعه می خورد قشر خدمتکار و حتی رفتگران شهرداری هم به درد مملکت می خورند و هریک در جایگاه خود باید دارای احترام باشند و در سیستم کشور هر دو از یک حق بر خوردارند هر دو شهروند ایرانی اند . هر دو در اداره کشور یک سهم دارند و هر دو را خداوند یک عمر و یک زندگی و یک دهان و دوتا چشم و یک شکم برای خوردن و دیدن داده است ما می توانیم برای اندیشه های برتر و نا کارآمدتر تفاوت قائل شویم اما برای تغذیه و خوراک و حق زندگی مجاز نیستیم در جامعه افکار قشری گری و انحصار طلبی را ترویج دهیم و اداره کشور را به یک خانواده بسپاریم و امکانات مملکت را به طور ناعادلانه بین گروهها تقسیم کنیم . یک میزبان برای میهمانان خود یک سفره می اندازد و همه را روی یک سفره پذیرایی می کند و اطعام می شوند . انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم . فکر اینکه فردا فلانی به ریاست جمهوری برسد و تنها طرفدارنش را بر این مسند و آن مقام بگمارد را از سر بیرون کنید . رئیس جمهور شخص اجرا کننده اهداف و خواسته های ملت و مواد قانون اساسی است . او نوکر ملت است  نه ارباب آنها . او خادم است و باید به تأمین نیازمندیهای کشور و مردم اقدام کند او نمی آید که بار خود را ببندد و فقط هم فکران خود را تغذیه کند و قشری گری به راه بیندازد او باید رئیس جمهور ملت باشد نه رئیس جمهور یک طیف خاص . که الآن خیلی از گروه ها تصور می کنند پیروزی نامزد آنها یعنی پیروزی گروه آنها .

درست است که پیروزی یک نفر در انتخابات .گرایش فکری قسمت اعظم  مردم ایران را نشان می دهد و فکر فردی که پیروز می شود غالب تر و موجه تر است اما این به آن معنی نیست که فردا آن گروه حرف و اندیشه خود را برتر بخواند و افکار دیگران را نادیده بگیرد و با دید انحصار طلبی اسب تازی را در همه امور و بدون ملاحظات حقوق دیگران آغاز نماید و به قدرت غره شود و وعده هایش را فراموش کند .

"جرج واشنگتن "از دکترین های امنیت ملی آمریکا که در سال 1796 سخنرانی خداحافظی خود را ایراد کرد می گوید: همه اختلافات بشر در طول تاریخ ناشی از غره شده به قدرت است .

"آناتول فرانس " نویسنده . شاعر و ادیب فرانسوی می گوید: تا وقتی به قدرت نرسیده ای مطیع باش  اما وقتی به قدرت رسیدی متواضع شو .

"علامه اقبال لاهوری " می گوید :قدرت هر ملت از جمعیت است        قدرت هر جمعیت از وحدت است .

آنجا که علم و قدرت پایان می یابد فریب آغاز می شود

( شکایت از روزگار نکنیم  )

آنجا که علم و قدرت پایان می یابد فریب آغاز می شود

 

"ریچارد اشتراوس " موسیقی دان و یکی از بزرگان علم و اندیشه می گوید : آنجا که علم و قدرت پایان می یابد فریب آغاز می شود .

 این سخن .مصداق نوع رفتار و گفتار برخی از طالبان قدرت های سیاسی و اجتماعی در جهان است و اکنون که ما در جامعه.انتخابات ریاست جمهوری را در پیش داریم عده ای باز هم در محافل عمومی و خصوصی در صدد فریب مردم بر می آیند تا آنها را با داستان پردازی های خود به سمت اهداف سیاسی و اجتماعی خود بکشند و آنها را برای رای دادن به کاندیداهای مورد نظر خود در سنگر ریاست جمهوری آماده سازند و البته برخی افراد جامعه ما نیز .به دلیل ناآگاهی در مسائل سیاسی و اجتماعی فریب اینگونه افکار و دسیسه ها را می خورند اما گالیه می گوید : هرچه علم و تجربه بیشتر باشد درصد فریب خوردگی انسان کمتر می شود لذا است که باید سعی کنیم مغبون نشویم و تک تک افراد جامعه ما باید سعی کنند خود در موضوعات سیاسی و اجتماعی مطالعه و مکاشفه داشته باشند و با افرادی که در این موضوعات شناخت بیشتر دارند و منافع شخصی و گروهی را در نظر نمی گیرند به مشورت بپردازند و به گونه ای عمل کنند که در آینده .خود را مقصر و ناشی نخوانند و از روزگار شکایت نکنند

"  آنتوان دوسنت اگزوپری " نویسنده کتاب مشهور( شازده کوچولو )می نویسد : فریب دیگران را می خوری اما بعد از روزگار شکایت می کنی ؟؟!!

سه شبکه تلویزیونی برای سه قوه

سه شبکه تلویزیونی برای سه قوه

 

میر حسین موسوی نامزد احتمالی ریاست جمهوری نهم دو شرط اساسی از شروط خود را برای پذیرش ریاست جمهوری به این گونه اعلام کرده است که یک شبکه تلویزیونی به دولت اختصاص یابد و نیروی انتظامی کشور نیز تحت فرمان دولت و قوه مجریه قرار گیرد که شرط داشتن شبکه تلویزیونی آن توقع بی راهی نیست و بسیار هم ناچیز است ضمن آنکه برای دولت و کشور و ملت بسیار حیاتی و ضروری است و باید که دولت به عنوان قوه مجریه . حقیقتآ" از یک  شبکه تلویزیونی مستقل برخوردار باشد تا بتواند فعالیت هاو اهداف و سیاست های خود را به سمع و نظر مردم برساند

من در اینجا می خواهم پیشنهاد کنم که چرا تنها قوه مجریه باید از چنین امکان و  شبکه تلویزیونی اختصاصی  برخوردار باشد بلکه بهتر است سه شبکه تلویزیونی برا ی سه قوه مقتنه و قضائیه و مجریه اختصاص یابد تا هریک از قوا بتوانند فعالیت ها و کارکرد های خود را به سمع و نظر مردم برسانند

در چنین صورتی است که هم عدالت رعایت خواهد شد و هم مردم ایران . قوای کشور را از سیما و فعالیت هایشان خواهد شناخت و هم قوای مذکور بیشتر و بهتر به فعالیت های مردمی و کشوری خواهند پرداخت و اینکه هیچ یک از قوای کشور کم کاری و سوء مدیریتی خود را منتسب به دیگر قوا نخواهد کرد و هم اینکه این قوا با محاسبات دقیقتری . به خدمت مردم و جامعه مبادرت خواهند کرد و هریک نیز سعی خواهد نمود که وظیفه خویش را در مقابل خواسته های ملت به احسن وجه انجام دهند و پاسخگوی ملت بزرگوار ایران باشند

پرداخت غرامت به مردم

) (یادداشت سیاسی)

پرداخت غرامت به مردم

 
        سال‌هاست این مطلب ذهن مرا به خود مشغول داشته است که چرا دولت به انحاء مختلف از مردم غرامت می‌گیرد اما هیچگاه به آنان غرامت نمی‌پردازد و حتی هزینه‌های بی‌خردی و بی‌تدبیری برخی از مدیران و سیاست‌گذاران دستگاههای اجرایی نیز برمردم تحمیل می‌شود و مردم ناچار باید این هزینه‌ها را بپردازند و قدرت مخالفت با آنها را هم نداشته باشند.

        چند روز قبل روزنامه‌ها نوشتند که از سوی یک عضو هیئت رئیسه مجلس شورای اسلامی طرحی به مجلس ارائه شده است تا به منظور اعاده حیثیت از بازداشت‌شدگانی که پس از چندی ،بی‌گناهی آنان ثابت می‌شود غرامت پرداخت گردد.

در واقع به نظر می‌آید این طرح می‌تواند زمینه و آغازی برای شناختن حقوق ملت بزرگوار ایران در عرصه‌های مختلف باشد

          شاید این سخن نیز مطرح شود که دولت و برنامه‌ریزان کشور برای«سالم‌سازی جامعه» از متخلفان غرامت دریافت می‌کنند اما آنچه مشهود است در بسیاری از امور، تصمیم‌گیران و برنامه‌ریزان نه تنها غرامت را به ناحق دریافت می‌دارند بلکه به عدم سالم‌سازی جامعه نیز دامن می‌زنند و به انحاء مختلف به جامعه و مردم خسارت وارد می‌کنند.

       فاکتورهای بسیاری را می‌توان در نظام اجتماعی، قضایی و اجرایی کشور نام برد که در آنها بار تحمل مشکلات، ضررها و خسران ها، اتلاف‌وقت‌ها و درگیر شدن‌های بی‌جا و هزینه کردن‌های بی‌مورد و تکراری تنها بر دوش مردم گذاشته می‌شود و کمتر کسی در پی احقاق حقوق مردم است.

        اجرای بخشنامه‌هایی که پس از چندی بی‌اثر می‌گردد و بابت آنها از مردم پول دریافت شده است، سرگردانی مردم در سیستم‌های ناقص و پیچیده اداری که همهء آنها موجب وقت تلف کردن است. نواقص عمرانی شهرها و راه‌بندان‌های بی‌مورد و طولانی‌مدت که باعث صرف هزینه از سوی شهروندان و نیز خسارت به آنان و خودروها می‌شود، کالاهای بی‌کیفیت صنعتی و مواد غذایی فاسد که وارد کشور می‌شود و یا در داخل به دلیل عدم نظارت‌های لازم تولید و عرضه می‌گردد و منجر به خسارت‌های مختلف و بیماریها درسطح جامعه می‌شود، پول‌های کم و زیادی که در قالب طرحها و برنامه‌های سلیقه‌ای فردی و نیز بخشنامه‌های ساختگی و مبهم بابت خدمات مختلف در ادارات و نیز شرکتهای خدماتی( آب، برق، گاز، مخابرات) از مردم وصول می‌شود و قول‌هایی که گاهی وزرا و مدیران اجرایی مبنی بر پرداخت خسارت به مردم می‌دهند و عملی نمی‌شود.
       مشکلات متعددی که در پاسگاهها و مراکز قضایی برای مردم به وجود می‌آید مانند، برخوردهای قهرآمیز، خشن و تخریب‌کنندهء روان مردم و مسائلی که در بعضی ادارات و سازمانها به دلیل ناآشنایی برخی کارکنان با قوانین مصوب موجب سرگردانی مردم و ارباب رجوع می‌شود، تحمیل سلیقه‌های مخرب فرهنگی که با ایجاد حساسیت‌های ناصحیح در جامعه منجر به نزاع و قتل می‌شود و تعقل‌گرایی و قانون‌مداری را از مردم می‌گیرد و تأخیرها در پاسخگویی به موقع به مردم در شبکه‌های اجرایی و... همه و همه برای این است که برخی متولیان امور، حقوق و احترام لازم را برای مردم یا شهروندان قائل نیستند و فقط به فکر پیشبرد برنامه‌های خود و منافع سازمانی خویش می‌باشند.

در صورتی که اگر مدیران و برنامه‌ریزان کشور برای مردم و جامعه و تک‌تک شهروندان و مراجعه‌کنندگان به ادارات و سازمانها حقوق بایسته قائل باشند، بسیاری از مسائل ،خود به خود و با صرف کمترین هزینه وخسارت حل و اصلاح می شود و در جریان امور گره‌های کور و حل ناشدنی به وجود نمی‌آید و حتی نیاز به استفاده از قوه قهریه و تعیین جرایم مختلف برای سامان دادن به امور اجتماعی نیست.

        با این حال اگر چنین طرحهایی در موضوعات مختلف که برخی از آنها برشمرده شد در مجلس مطرح شده و به تصویب درآید و در مرحله اجرا نیز به طور دقیق اجرا و نظارت گردد آن وقت پنجره‌ای از امید به سوی عدالت باز خواهد شد و برنامه‌ریزان کشور در همه تصمیم‌سازیها، حقوق مردم را مورد ملاحظه قرار خواهند داد                      (چاپ شده در روزنامه خراسان 15/2/83 صفحه 4)

سروش یکی از صد اثر گذار عالم است

سروش یکی از صد اثر گذار عالم است        

 

         سروش یکی از صد اثر گذار عالم است (افراد متنفذ جهانیکی از صد اثر گذار عالم) اما نه مانند برخی اثر گذاران که جنبه تخریب هم گاهی دارند بلکه سروش مرد سازندگی و اصلاحات و زدودن پیرایه ها بر دین و آزادی است

         آری این چنین است سروش مرد زیبا اندیشیدن است سروش مرد واقعیتگرا و حقیقت جویی است نه مرد خرافه . و سروش مردی است که کنه مسائل و اهداف خلقت بشر را درک کرده است و بدون تعصبات ساختگی و جاهلانه آنها را در می نوردد سروش متفکری است در جهان که به عالم و عالم خدمت می کند و عده ای که به زور دست راست و چپشان را می شناسند بر او خرده می گیرند و تکفیرش می کنند سروش نابغه ای از تبار اندیشمندان و متفکران عالم است که اکنون در غربت زیست می کند و به خاطر قدر ناشناسی برخی از ما در ایران . از این متفکر دینی .غربی ها سود می جویند و از کلاسهای درسش استفاده می کنند

واقعا" وقتی به یاد سروش می افتم منهای عیب و ایراداتی که ممکن است در همه ابناء بشر باشد و در ایشان نیز . بسیار غصه می خورم و افسوس تمام وجودم را می کاهد تمام سرم اشک می شود و تمام خشمم منقبض  ... که چرا سروش ما اینهمه تحت ظلمات قرار دارد و جاهلان او را و ما را از نعمت وجود این عالم جهانی به بهره می کنند

           یادم هست سالها قبل آقای سروش یک سخنرانی بسیار مهم در باره نقش دین ایرادکرده بود که بسیاری از متفکران جهانی در حیرت مانده بودند!! و از اندیشه این مرد بزرگ در عجب ماندند و من از متن سخنرانی او چند پاراگراف مهم یاد داشت کرده ام و در دفتر خاطراتم دارم این مطالب را گاهی مرور می کنم و به دیگران نیز توصیه می کنم  تا بخوانند .خودم هر وقت آنها را مرور می کنم دنیای دیگری از باور های عمیق دینی در من پدید می آید و بسیار از اندیشه های عمیق این مرد بزرگ لذت می برم و این نسخه ها را به هر کس می دهم که بخواند یا رونوشت بر می دارد و یا آنها را برای خود فتوکپی می کند

           نکته ای که باید در حاشیه یاد آوری کنم اینکه  ما دین را از اشخاص نمی گیریم دین در فطرت انسانها نهفته است و خداوند قرآن را نیر بر اساس همین فطرت آفریده و فرستاده است منتها از تضارب همه آراء برخاسته از فطرت های پاک .و ائمه معصومین و علمای دینی . ما مرام ها و باور های دین واقعی را انتخاب می کنیم و صحت و سلامت آنها را می پسندیم و بر اساس آن و هدایت قرآن رو به تکامل می رویم

حق یار و خدا نگهدارش باد 

اندیشه

 ملتی که تاریخ گذشته اش را نمی خواند و نمی داند،

همه چیز را باید خودش  تجربه کند.

 

تا وقتی گردنت را خم کرده ای به تو  پس گردنی  می زنند

 

                                                                 ضرب امثل ترکیه ای                    

  حساسیت سیاسی مردم

 

تشنگان قدرت از حساسیت مردم نیز بهره می گیرند یک حساسیت هایی برای مردم و یا جامعه درست می کنند و مردم را سر آن‌ها بازی می دهند. به بهانه آنها مردم را در رسیدن به اهداف خود، تحریک می کنند خواه این حساسیت ها اجتماعی باشد خواه سیاسی ، همه اینها اگر بر پایه اصول اولیه اسلام  نباشد گمراهی است مردم فریبی است و استحمار است و عین استحمار در هدف استعمار است در چنین سیاستی باور های دینی ، علمی و سیاسی سنبل، یا بیرق هـدایت می شود، هدایت از نوع میل تشنگان قدرت.[1]

      افول و صعود ارزشها نیز گاهی بر این پایه صورت می گیرد، گاهی مردم آنقدر به یک واژه حرفی یا  انجام یک عمل حساس می شوند که ابزار کار قدرت قرار می گیرند مثلاًزمانی مردم به حفظ بیت المال حساس هستند، اینکه بیت المال هدر می رود یا تصرف می شود یا در آن خیانت می شود ولو این ادعا به حق نباشد مردم تحریک می شوند، مردمی که به بیت المال به چشم اینکه مال خودشان است نگاه می کنند اگر خود آگاهی نداشته باشند در مقابل ادعایی که به بیت المال خیانت شده می خروشند صحنه آفرینی میکنند و به دسیسه اشخاصی که طالب قدرت یا طالب حکومت هستند، تن می دهند و در راستای اهداف آنها به راه می‌افتند.

زمانی که مردم به ارزشهای اسلامی تعصب دارند با این ادعا که فلان ارزش اسلامی مورد حمله قرار گرفته مردم را به صحنه می کشند از نیات پاک مردم سود می جویند و با این حربه اهداف سیاسی را برای حاکمیت قدرت شیطانی خود دنبال می کنند، اینجا نیز عدم خود آگاهی فردی و عدم خود آگاه اجتماعی در قالب استحمار کار ساز می شود و مردم بدون محاسبه جوانب امر، ابزار دست حاکمان قدرت یا تشنگان قدرت قرار می گیرند.

در قالب شعار نیز، جامعه نا آگاه، فریب دوز و کلک حاکمان قدرت را می‌خورد، جامعه به یک شعار، مانند شعار آزادی، استقلال و یا ارزشهای دینی حساس می شود حاکمان قدرت از تکنیک های استحمار نوین استفاده می کند و با این شعار که آزادی نیست و یا استقلال از بین رفت یا ارزشهای دینی منکوب شد مردم را به صحنه می کشانند و اهداف خود را دنبال می کنند و اصولاً در این قبیل حرکت ها گروه گرایی مرسوم می شود گروههای ساختگی شکل می گیرد گروههای دروغین یا گروههای مزدور نیز تشکیل می شود و این گروهها با تبلیغات، نماینده جامعه معرفی می شوند و دو ابزار حاکمیت و گروه ساختگی مکمل یکدیگر برای تجاوز و خیانت به کل جامعه می گردند، و حاکمیت خود را محق جلوه می دهند.

 

از کتاب تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت صفحه 58



[1]- چه باید کرد ـ نوشته شهید دکترعلی شریعتی ص 209ـ226.

 

 

روزنامه ها را نخوانید

 

دوستی می گفت : من اخیرا" به این فکر افتادم که اخبار را گوش نکنم و روزنامها را نخوانم 

گفتم : این فکر تورا خیلی از افراد که اهل مطالعه هستند دارند و سالهااست که این حرف را از بسیاری افراد شنیده ام. اما به هر حال بگو شما چرا نمی خواهی اخبار را بشنوی و یا روزنامه ها را بخوانی ؟

گفت : راستش وقتی خبرها را می خوانم بسیار متأثر می شوم و تا ساعت ها در روحیه من اثر منفی می گذارد و گویی تمام وجودم زخم شده و جراحت بر داشته است  برای اینکه در باره هرکدام از این اخبار نطرهایی دارم که این نظرها را به فرض اینکه بتوانم منعکس کنم ره به جایی نمی برد و لذا از هر جهت درد روی دلم باقی می ماند و همچنان افسرده و دلگیر می مانم . می دانی گفته های مسئولین در این کشور جهت ندارد .ده نفر از کنترل قیمت ها و پیشگیری از گرانی دم می زنند  ده نفر دیگر از گران شدن کالاها سخن می گویند . چند ده نفر از اختلاف فکری نمایندگان مجلس شورای اسلامی با مسئولان سخن می گویند و بالاخره گفتمان ها نیز بسیار سئوال برانگیز شده و فضای سیاسی اجتماعی . آلوده افکار متفاوت گردیده است و همچنان باید از چند گانگی ها را تحمل کنیم که بعضا" خسارت های سنگینی هم بر مردم و خوانندگان و شنوندگان تحمیل می شود  و نمی دانیم که به کجا می رویم و مقصد و مقصودمان چیست .

به عنوان مثال اخیرا" یک آقایی دروغ پراکنی روزنامه ها را به نجاست خواری تشبیه کرده و یکی دیگر از نمایندگان مجلس خبرنگاران زن را برای کسب خبر به عشوه گری و طنازی متهم کرده است و من مانده ام که واقعا" ما در چه جامعه و محیطی زندگی می کنیم و عشق و علاقه انسان بودن به جامعه ای عاری از هر نوع کج فکری و کج فهمی را چگونه باید پی ریزی کرد ؟؟؟؟

(یادداشت سیاسی )

    معادله پیچیده انتخابات نهم

 

(ابراهیم ناظمی)

 

روند انتخابات ریاست جمهوری نهم در ایران در حال حاضرکه بیش از 30 روز به ثبت نام کاندیداها مانده است به گونه ای به پیش می رود که خبر از بوجود آمدن معادله ای سخت و تقریبا" حل نشدنی می دهد به طوری که پیش بینی می شود  برنده انتخابات نهم قطعا" نخواهد توانست بالاتر از 55 در صد آراء را کسب نماید .

تعدد کاندیداهای مطرح که بیشتر در بین جریان اصول گرا عرصه را بر کاندیداهای جناح اصلاح طلب تنگ می کنند در واقع بر سختی معادله حل نشدنی انتخابات نهم با کسب اکثریت آراء برای یک نفر. می افزایند و کار را برای اینکه یک نفر بتواند حداکثر آراء را مانند دو دوره هفتم و هشتم ریاست جمهوری بدست آورد دشوارتر می کند .

مطرح کردن قطعی حضور محمد باقر قالیباف فرمانده سابق نیروی انتظامی در عرصه انتخابات که با هجمه تبلیغاتی وسیعی ظهور یافته است نیز می تواند معادله حسابگرایانه " به چه کسی رای بدهم بهتر است " را با توجه به عملکرد وی در این نیرو  حساستر و دشوارتر  می سازد .

قابلیت های دیگر نامزدها . در عرصه انتخابات را .که از چند ماه قبل نیز روی آنها تبلیغات گسترده ای صورت گرفته است و هزینه های و اعتبارات میلیاردی برای تبلیغات آنها در نظر آمده است نیز بر معادله شک و دو دلی مردم برای انتخاب شخص برتر از میان کاندیداها می افزاید و بیم آن می رود که باز هم تبلیغات بتواند در افکار عمومی نقش تعیین کننده خود را ایفاء نماید .

حضور هاشمی رفسنجانی نیز که در موقعیت فعلی آمدن وی بیشتر محتمل می گردد  گواه این است که هنوز به عقیده هاشمی جا برای آمدن اشخاص قوی تر به عرصه انتخابات وجود دارد و باید که نیروهای شایسته تری پا به میدان رقابت انتخابات ریاست جمهوری بگذارند و هاشمی منتظر آمدن افراد شایسته تر و میانه روتر به عرصه انتخابات ریاست جمهوری است .

با این حال هنوز سمت و یا جهت سرمایه گذاری های احزاب و گروه های سیاسی برای هزینه کردن های مالی بر روی کاندیدای واحد چندان مشخص نشده و جنبه قطعیت نیافته است و آنچه انجام می شود از باب غایب نبودن در عرصه انتخابات است به گونه ای که هم سران احزاب در کشور و هم مردم فهیم و ناظر بر روند انتخابات نهم ریاست جمهوری . منتظر اقدامات شفات تر در رقابت های انتخاباتی اند و طبیعی است که مردم قابلیت های کاندیداها را نیز محک می زنند .

از همین روست که اقشار مختلف جامعه نیز  .این روزها با هر شخص آگاه و نیمه آگاهی مواجه می شوند از روند انتخابات ریاست جمهوری می پرسند و این کنجکاوی مردم گواه آن است که اقشار جامعه نیز روند انتخابات را زیر نظر دارند و نمی خواهند ازتحولات در میدان انتخابات ریاست جمهوری غافل باشند . روندی که امروز به شکل پیچیده ای در آمده است

              چاپ شده در روزنامه خراسان 18/1/84 صفحه 4