تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

عوارض نوسازی شهری و اهمال شهرداریها و اتحادیه املاک

 
حدود ۲۸ درصد ساکنان شهر مشهد مستاجرند

ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۱۵۷
زنگ خانه که به صدا در آمد از پشت آیفون گفت: ابلاغیه شهرداری ! ؟
گفتم ابلاغیه شهرداری دیگر چیست ؟
وقتی مراجعه کردم قبض عوارض عمران و نوسازی شهری بود که همراه با ابلاغیه اخطار، به ساکنان محل داده می‌شد.

قبوضی که به همسایه های ما ابلاغ شد حاکی از بدهی « چند ساله ! » عوارض نوسازی و عمران شهری بود که رقم آنها، هر یک بیشتر از ۶ میلیون ریال می‌شد و شهروندان این مبالغ را زیاد می دانستند و به آنها معترض بودند. اما مأمور شهرداری آن را براساس ضابطه مساحت واحد مسکونی و همچنین مصوبات شورای شهر اعلام کرد و گفت:

این عوارض شامل همه می‌شود و طبق ضابطه است .
همسایگان هر یک در هنگام دریافت این ابلاغیه اعتراض می‌کردند که این بابت چیست ؟.
و می گفتند: کوچه ما که ازآسفالت مناسب برخوردار نیست ! جدول ها هم خراب شده ! چاله چوله های آن هم در زمستان موجب آبگیری و دست اندازهای آن نیز باعث صدمه زدن به شاسی خودروها میشود.

دیگری گفت : نظافت کوچه ما به درستی انجام نمی‌شود و آشغال ها درست جمع آوری نمی گردند.
عده ای هم به اتفاق به مبالغ قبوض اعتراض داشتند که زیاد است و پرداخت آن در توانمان نیست.
آن یکی گفت: ما که مستاجریم و این عوارض شامل ما نمی شود.

مامور شهرداری گفت: پرداخت این عوارض مالک و مستاجر نمی‌شناسد هرکس در یک واحد مسکونی زندگی می کند و از خدمات عمران و نوسازی شهری استفاده می‌کند باید این عوارض را بپردازد و عوارض عمران و نوسازی شهری هزینه زندگی در شهر است.

او به مواد ۱ و۲ قانون نوسازی و عمران شهری در پشت قبوض اشاره کرد و گفت: این عوارض برای ایجاد و اصلاح و توسعه خیابان ها و معابر، پل ها، فضای سبز، پارکینگ‌ها ، توقفگاه ها ، پایانه‌ها و تامین سایر تأسیسات مورد نیاز « عموم شهروندان » هزینه می شود و براساس مساحت واحد مسکونی مورد استفاده شهروندان محاسبه می شود. و کلیه شهرنشینان اعم از مالک یا مستاجر، ملزم به پرداخت آن می‌باشد.

او البته گفت: آنها که مبالغ بدهی شان زیاد است می‌توانند ظرف مدت ۵ روز به شهرداری منطقه مراجعه و نسبت به اقساطی کردن آن اقدام نمایند.
وقتی مأمور شهرداری این مطالب را ایراد کرد و پشت قبوض را نیز ، مستاجران معترض، مشاهده نمودند گفتند :

پس چرا این موارد را به آگاهی شهروندان نمی رسانند و در قولنامه های اجاره قید نمی‌شود. ؟!
من اما وقتی به موضوع ورود کردم به این نتیجه رسیدم که شهرداری در آگاهی بخشی پیرامون این موضوع کوتاهی میکند و باعث اختلاف مالک و مستاجر میشود و بنگاههای املاک نیز به خاطر بی اطلاعی و یا سهل انگاری ، آن را در قولنامه ها قید نمی نمایند.

لذا جا دارد، شهرداری این موارد را با اتحادیه املاک هماهنگ نموده تا در بند شرایط قولنامه ها قید گردد، تا همه بدانند در هزینه شهرسازی شریکند.

در حال حاضرطبق آمار حدود ۲۸ درصد ساکنان شهر مشهد را« مستاجران » تشکیل می دهند که بسیاری از آنها به خاطر عدم قید کردن این موضوع در قولنامه ها عوارض عمران و نوسازی شهری را نمی پردازند و یا خود را معاف از پرداخت آن می‌دانند در حالی که از همه امکانات شهری هم استفاده می کنند.

پرچم اعتدال گرایی و اصلاح طلبی

پرچم اعتدال گرایی و اصلاح طلبی ملت ایران بر زمین نمی افتد.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۱۶۱
علیرغم همه مشکلات طاقت فرسا که در جامعه وجود دارد و ملت از جناح های سیاسی مطرح تقریبا دل کنده اند اما خواستگاه ملت آگاه ایران باز هم اعتدال گرایی ، میانه روی و اصلاح طلبی وتعامل سازند با جهان است و پرچم این مطالبه گری برافراشته خواهد ماند و بر زمین نخواهد افتاد.

اصلاح طلبی و اعتدال گرایی یک فکرو ایدئولوژی اجتماعی است.و صرف نظراز اشکالات در حوزه فردی و تشکیلاتی که به ذهن می آید، نمیتوان این خواسته عمومی را که برای اصلاح امور کشورضروری است از نظردورداشت.

در این میان راه و اندیشه دکتر روحانی با یک عمرتجربه ، تحصیل ومدیریت، قابل احصا است
برافراشتن پرچم دکتر روحانی در بحبوحه نفاق ها و مشکلات کشور وفشارهای مضاعف بر مردم که ناشی از تصمیمات و مسائل خارج ازدولت است و در راستای اقتصاد مقاومتی می باشد یک پیروزی است.
دکتر روحانی رئیس جمهور در دوره اول دولتش بسیار موفق و سرافراز بود و دردوره دوم با کینه توزی ها درعرصه اجرایی کشور مواجه شد که در نتیجه، برجام اولش بر زمین ماند و برجام دوم و سوم او ابتر گردید.

در این حال رئیس جمهور توانسته ،علیرغم مشکلات ریشه ای در انتخاب و استیضاح وزیرانش و انتصاب سخت مدیرانش، با چراغ خاموش در مقابل معاندان، مخالفان و منافقان و کینه افروزان، مقاومت کند و با همه تهدیدهایی که می‌شد پیش برود و به کاهش مشکلات عجیب وغریب کشور بپردازد.

این دولت در طول چهار سال گذشته بیش از هر دوره از دولت های گذشته با مشکلات طبیعی و عمدی مواجه بوده است ، شامل برجام و مذاکرات پیرامونی و تبعات داخلی و خارجی آن ، زلزله و سیل های پی در پی،ازمیان رفتن آیت الله هاشمی رفسنجانی و آتش سوزی ساختمان پلاسکو،سقوط هواپیمای اوکراین ، مبارزه با داعش ، تظاهرات مصنوعی و اعتراضات ساختگی که در پی آن جوانان این وطن نیز کشته شدند همچنین گرانی بنزین وآشوبهای سالهای ۹۶ ، ۹۷ و ۹۸ که بسیاری ازتوان دولت را تلف کرد و گرانی طلا ، دلار و ارزاق عمومی بود.
با این حال دولت تدبیر و امید توانست با وجود همه این مشکلات ، بدون توجه به حاشیه سازی ها به رفع موانع و پیشبرد مسائل بپردازد و فعالیتهای عمرانی واقتصادی و.. کشوررا نیزانجام دهد ، و البته کاستی ها ومطالبات فراوانی هم وجود دارد.
دکتر روحانی تا دم آخر دوره دوم، یعنی همین روزها و ماه ها حتی تهدید به استیضاح هم می شد .
اکنون پر واضح است، کسانی که مسبب مشکلات اجتماعی و گرانی در جامعه هستند ، مقصرانِ منتقد، ( دکتر علی مطهری: ) از کاهش و رفع گرانی ها وحشت دارند و تمام تلاششان این است که این بحران را به هروسیله ممکن تا انتخابات ریاست جمهوری ۱۴۰۰ پرفشار نگه دارند تا علیه دولت روحانی و تفکر اعتدالگرایی و اصلاح ‌طلبی به کارآید ودر انتخابات نتیجه دلخواه آنان حاصل شود، همانطورکه احمدی نژاد درجایی اظهار داشت ،گفته اند: اگر مردم دررفاه باشند به حرف حکومت گوش نمیدهند.

ازهمین روست که دکترحسن روحانی رئیس جمهور به آنها می‌گوید: شما قهرمان رفع تحریم ، بفرمایید مشکلات را حل کنید.
از طرفی آنها با صراحت تمام اطمینان می دهند که ظرف چند ماه آینده همه مشکلات کشور و گرانی ها حل و فصل خواهد شد ( کریمی:) همین امر نشان میدهد که باعث و بانی همه آشفتگی ها درگرانی مایحتاج مردم ، اقدامات پیدا و پنهان آنان است، که جاهایی مانع اند و جاهایی خود را کاردانتر از دولت میدانند !! و درآشوبها نیز شروع و پایان به اختیارآنان بود.

آنها بحث مذاکره با آمریکا را به تاسی از منش مقام رهبری حد اقل در یک فرض کن لم یکن میدانند و این ناشی از نگاه آنان به انتخابات ۱۴۰۰ است که تصور می‌کنند پیروزی زائد الوصفی را به دست خواهند آورد و معتقدند هر چه سیاه نمایی ها علیه دولت ، بیشتر شود آنها به هدف خود در سال۱۴۰۰ نزدیکتر می شوند ولذا از ناامیدی مردم از دولت، بیشتر سود می‌برند. و تمامی حملاتی را که قبلا به سوی آیت الله هاشمی رفسنجانی و سابق تر به آیت الله دکتر بهشتی و مطهری و..داشته اند اکنون به سمت دکترحسن روحانی حواله می کنند، در فرض دیگر خود را برای مذاکره ای آماده می کنند تا حال روسیه و چین هم ، مکدر نشود ،( شریعتمداری کیهان: )

اکنون اینها از شکست ترامپ هم احساس رضایت نمی کنند و البته به درماندگی بین بایدن و ترامپ هم دچار شده اند و لذا با هدف گذاری که برای سال ۱۴۰۰ دارند تحرکاتی ازنوع ایجاد موانع اقتصادی، ایجاد جو روانی و کلیپ سازی یر علیه حسن ! در فضای مجازی را شدت می بخشند، شیپورهای نفاق ، و تیم های مخرب علیه دولت را همچنان فعال داشته وافزایش می دهند تا مردم را در یک سردرگمی و اشتباه فهمی از سیاست‌های داخلی قراردهند.
مجلس به اصطلاح انقلابی هم ،اکنون خود وسیله ای برای گسترش و افزایش رویه های فوق الذکر برای تخریب دولت و ناامیدی و افزایش مطالبات مردم شده است و هر ساعت تکلیفی برای دولت معین می کند و این است که باید گفت: مردم باهوش ایران نباید فریب مغالطه های درون نظام و مخالفان دولت را بخورند، و پرچم اصلاحات را زمین بگذارند.

از سوی دیگردکتر روحانی حتی در سخن گفتن پیرامون مشکلات و تشریح مسایل کشور محدودیت ومعذوریت فراوان دارد کما اینکه بسیاری از احزاب، کارگزاران ، مدیران و اندیشمندان سیاسی بارها از او خواسته اند تا مسایل و موانع پیش روی دولت را برای مردم بازگو کند، اما او با معذوریت هایی که دارد همچنان ناچار از سکوت، تسامح و ملاحظه کاری است و گاهی به کنایه سخن میگوید(خرید هواپیما و..)

از طرفی آنچه را هم می گوید، شنیده نمی شود به طور مثال در حال حاضر سخنان دکتر روحانی بسیار کمتر تر از سخنان رئیس قوه قضاییه ورئیس قوه مقننه انعکاس دارد و اگر سخنان آنها به فرض مثال در شبانه روزدهها باراز شبکه‌های صدا وسیما پخش و تکرار می شود سخنان رئیس جمهور با حجم و نوشتاربسیار کمتر ، ۵ بارهم انعکاس ندارد.و البته آنهم مطالبی جهت دار و گزینشی با هدف تخریب (نزد عامه مردم) ، و این در حالی است که عمده اخبار و گزارشات کشور باید از قوه مجریه باشد.

از سوی دیگر، درطول چند دهه گذشته همواره عده ای در صدد تخریب آیت الله هاشمی رفسنجانی ره بودند ‌و الان هم در صدد تخریب دکتر روحانی هستند که این مرا به یاد صدراعظم کشی در ایران می‌اندازد و اینکه هر دستی برای اعتلای کشور بلند شود درفضای غفلت وناآگاهی آحاد جامعه قطع می گردد و تاریخ ایران پراست از شخصیت هایی که برای عزت و سربلندی ایران درخشیدند و قربانی جهل وغفلت جامعه شدند و تنها تاریخ است که به حقانیت آنان گواهی میدهد،
افتادن پرچم دکتر روحانی که خط فکری او دنباله ‌رو آیت الله هاشمی رفسنجانی ره است، این خطر را گوشزد می کند که در صورت وقوع آن یک پشیمانی بزرگ برای ملت ایران، در تاریخ ثبت خواهد شد.

در هر حال ملت باید در شرایط فعلی پرچم دکتر روحانی را بالا نگه داشته و خادم و خائن را ازهم تمیز دهد و فریب تبلیغات پروپاگاندایی و پوپولیستی را نخورد.
می دانیم که خط فکری دکتر روحانی ادامه مسیرمتعالی آیت الله هاشمی رفسنجانی ره ، سردار سازندگی و سردارعزت و سربلندی ایران اسلامی است که او هیچ چیز را برای خود نمی خواست ، و درهمه حال ،به فکر مردم بود و در جبهه مردم ، و دکتر روحانی نیز چنین، اما دیگرانی هستند که فقط به دنبال جاه طلبی ، قدرت طلبی وکسب منافع مادی کشور میباشند و می گویند: پیامبر و ائمه ثروتمند بودند ما نیز باید ثروتمند باشیم و تمام وقفیات کشور باید برای ما هزینه شود! (شیخ احمد رهدار از قم .. )

جنگ دولت در دو جبهه

               جنگ دولت در دو جبهه
دکترروحانی و دولتش در دو جبهه مواجه با جنگ هستند.
ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
شماره ۱۴۷
« دکتر روحانی گفته است ما درحال جنگ اقتصادی و دیپلماسی با دولت امریکا هستیم ومردم هرچه لعن و نفرین دارند به واشنگتن دی سی, کاخ سفید, بفرستند..»
حال دو جبهه جنگ دولت ، یکی جبهه خارجی است که به ویژه پس از برجام و با همصدایی عوامل داخلی با ترامپ و نیز با خروج آمریکا از آن سخت تر شد و تحریم‌ها افزایش یافت و اکنون حتی نفت هم به فروش نمی رسد.

و جبهه دیگر جبهه شکست‌ خوردگان انتخابات ۱۳۹۶ است که قدرت دولت سایه محسوب میشود و دست از مخاصمات نمی کشند وطی ۴ سال گذشته از هیچ تلاشی در تخریب دولت و ناامید کردن مردم و تاثیر گذاری بر اقتصاد کشور فروگذار نکردند ویک روز به استخر تهدید میکنند ویک روز به استیضاح و ده‍ها عمل دیگر برای زمین زدن دولت و مردم دارند،
و اگر چه در همه دنیا رقابتهای انتخاباتی حداکثر طی دوماه پایان می یابد اما در ایران گویی طی این دوره این امر پایانی ندارد
و این در حالی است که اینها ۶۵ درصد اقتصاد کشور را در دست دارند و با اعتبارات کلانی که از بودجه کشور میگیرند، به انحا مختلف از جمله ساخت ویدئوهای کذایی در تخریب دولت و تشویش اذهان، عمومی میکوشند.
با این همه دولت تدبیر و امید مدیریت خود را درزمینه های عمرانی ، اقتصادی، سیاسی ، فرهنگی و علمی اعمال می کند و مشغول سازندگی است، و با همه محدودیت ها درصدا و سیما، خبر برخی از فعالیت ها در اخبار پخش میشود.
حالا اگر نوسان قیمت ها مردم را تحت فشار قرار داده که حتماً داده است، قصه های دور و دراز دیگری دارد و قابل تأمل است و اختلاس ها که از منابع مختلف کشورصورت میگیرد، باعث و بانی همه آنها شبکه اجرایی کشور نیست ، و همه مشکلات کشور را نمیشود متوجه دولت و رئیس‌جمهور دانست. از طرف دیگر برای انجام کارهای موثر درکشور باید فضایی آرام و بدون التهاب برقرار باشد.
کما اینکه به نظر میرسد سکوت روحانی هم در برخی امور ناشی از فضای نامناسب کشور است و شاید از حکمت های ناگفته، بر خوردار است. و مردم با شم سیاسی قوی خود باید به ارزیابی اوضاع کشور بپردازند.

نسخه اشتباه دراقتصاد ناپایدار

نسخه اشتباه در اقتصاد ناپایدار

ابراهیم ناظمی روزنامه نگار:
( شماره ۱۲۲ )
گفتگو در مورد حذف چهار صفر از پول ملی در شرایط حاضر چیزی نیست جز آشکار شدن ناتوانی نه دولت ، بلکه نظام جمهوری اسلامی ایران در کنترل افسار گسیخته اقتصاد و تورم. و لجاجت در اصلاح، که در واقع ریشه در تحریم ها و ناهماهنگی ها با اقتصاد جهانی دارد و تاکنون حتی نتوانسته برای ۱۵ روز ثبات به اقتصاد باز گرداند.

از طرفی فساد مالی و غنیمت گیری از بیت المال و سرمایه ها و منابع ملی و مردمی و صندوق های مالی و اعتباری کشور و همچنین اهداف برداشت های نامتعارف و ذخیره سازی از پول های نامشروع در بنگاه‌های مجعول در کشور به جایی رسیده است که گویی اصلاح طلبی در اقتصاد و افشای ریشه های حقیقی فساد، نوعی از اسرار است که نباید بیان شود. تا جایی که حسین سلاح ورزی نایب رئیس اتاق بازرگانی ایران میگوید:
برای درمان سرطان گسترده در اقتصاد کشور جراحی زیبایی تجویز می کنند.
کسانی که به دنبال تصویب این طرح هستند می خواهند حقوق های نجومی خود را با حذف صفرها تلخیص کنند.

در اثر اجرای این طرح و حذف چهار صفر از پول ملی، و گرد شدن قیمت ها به خاطر ضعیف پنداشتن پول کشور، تورم بیشتر خواهد شد.

در مجموع به نظر میرسد حذف صفرها از پول کشور یک کار غیرضروری و نمایشی است که هیچ اثر و ارزش واقعی در اقتصاد کشور نخواهد گذاشت جز تحمیل هزینه و به هم ریختگی بیشتر پیکره اقتصاد.

چه اینکه اگر از لجاجت ها و سو استفاده ها در عرصه اقتصاد و سیاست دست برداشته شود و تریبون های مفسده جو حذف شوند جامعه و اقتصاد آرام می گیرد.
امیدواریم مسئولان به جای ادامه این مسیر مخرب، به فکر حل مشکل واقعی اقتصاد که بی طمعی در منابع کشور است باشند.

آیا مجلس شورای اسلامی عصاره ملت است؟

آیا مجلس « عصاره » ملت است؟؟

ابراهیم ناظمی، روزنامه نگار:
شماره ۱۱۳  انتشار ۹۸/۱۱/۲۰
آیا مجلس شورای اسلامی «عصاره» ملت است؟ نماینده مجلس باید چه نسبتی از آرا واجدان شرایط را در هر دوره کسب کند تا بتواند جمعیت چند میلیونی را نمایندگی کند و عصاره ملت به حساب آید؟
نماینده‌ای که چند هزار رای داشته باشد آیا می تواند «عصاره » ملت به حساب آید؟
نماینده مجلس باید اسطوره باشد، نماینده مجلس باید عصاره ملت باشد، و از طریق باور مردم ، به سوی نمایندگی مجلس هدایت شود.
نماینده مردم باید دست توانایی در قانونگذاری داشته باشد.
طبق فرمایش حضرت امام خمینی( ره) ،نمایندگان باید عصاره ملت باشند مفهوم عصاره برای همه روشن است که به فرمایش مقام معظم رهبری هم نماینده ملت باید قوی، کاردان، شجاع و کارشناس امور باشد،
این نماینده هایی که الان مطرح هستند می گویند؛ ما برای خدمت میرویم !
در حالی که خدمت مال دیگران است و اینها باید برای « تغییر »بروند.
اینها باید برای اصلاح امور وحل مشکلات جامعه و رفع دغدغه‌های مردم و آسان سازی زندگی آنها بروند و تلاش در قانون گذاری داشته باشند.
در حالی که برآورد ها این است که اکنون افراد مطرح در عرصه انتخابات، در دوره نمایندگی، کوچک تر از آن می شوند که اکنون در عرصه های اجتماعی حضور دارند
به واقع کسانی که نمایندگی مردم را می پذیرند باید سالها در سنگر های اجرایی و خدماتی و قانون شناسی تجربه کسب کرده باشند و مسائل کشوری را بشناسند و در مرحله اولا، حقوق دان و قانون شناس باشند
نماینده مجلس باید کسی باشد که تحت تاثیر تعارض منافع قرار نگیرد یعنی بر حسب شغل خود بین منافع شخصی و منافع عمومی و حقوق ملت، در تعارض نباشد.
متاسفانه آنچه اکنون مشاهده می شود با تمام اغماض ها و اقناع ها، طبق گزارش وزارت کشور، از دویست حوزه انتخاباتی، رقابت در ۷۰ حوزه، بین افراد پدید نمی آید و این که، این افراد از چه سطح واز چه وزن سیاسی و اجتماعی و کارشناسی برخوردار باشند خود مسئله ای است.
کسانی که اکنون در عرصه انتخابات مجلس حضور دارند حتی از توانایی معرفی خود و تبلیغات ضروری هم برخوردار نیستند پس چگونه مردم باید آنها را بشناسند

انتخاب کردن هم بسیار مهم و موثر است اگر عصاره ای باشد انتخاب ممکن ترو شفاف تر است و اگر نباشد، مردم هم در انتخاب نیز متحیر می مانند که به چه کسی رای دهند و نسبت عصاره را، به چه کسی بدهند؟ در حالی که مجلس باید از عصاره ها پر شود نه از آدمهای کم وزن و بی خرد.
هر آدم ناقابل ، که ازجنس کار و نمایندگی مجلس نباشد نمی‌تواند نمایند گی مردم در مجلس شورای اسلامی را به عهده بگیرد و بدون هیچ تجربه و مقدمه و سنخیتی وارد مجلس شود.

جامعه هم ،مقصر درجنایت ها است

           جامعه هم ،مقصر درجنایت ها است

( ابراهیم ناظمی ) 
انتشار ۹۷/۸/۲۸ در تلگرام
در حادثه درد ناک قتل کودک ۱۰ ساله توسط قاتل مارمولک نشان که در مشهد رخ داد، جامعه هم مقصر است.

در جامعه ما وقتی افراد در پی انجام یک خطای کوچک از بی آبرویی و عاقبت آن جرم می ترسند، با وسوسه شیطان، بر ترس ناشی از خلاف اولیه نمی توانند غلبه کنند ولذا دست به اعمال و جنایتی بزرگ تر می زنند، تا به زعم خود صورت مسئله را پاک کنند، و از آن خلاصی یابند،اما ناخواسته و ناآگاهانه جرم و گناهشان را سنگین‌تر می‌کنند .
این افراد درصدد بر می آیند تابه نوعی جرمشان را بپوشاند و از آن رهایی یابند و چنان دچار ترس و اضطراب می‌شوند و از افکار جامعه و بی آبرویی خود میترسند و هوشیاری خود را از دست می‌دهند که بدون لحظه‌ای درنگ و عاقبت اندیشی، اقدام به جنایتی سنگین‌تر و ناخواسته می نمایند،
و لذا اگر این گونه افراد از آبروریزی ابتدای جرم اندک خود در جامعه خوف و وحشت نداشته باشند و تصور نمایند این بی آبرویی و خطای آنان توسط بزرگترها و قانون نادیده گرفته خواهدشد و یا مورد بخشش واقع خواهد گردید و یا عقوبت سختی در پیش نخواهند داشت و زمان نیز جرم و خطای آنان را اصلاح و یا رسیدگی خواهد کرد، دست به اعمال شیطانی و جرم های سنگین تر نمی زنند.کما اینکه این گونه مواجهه با جرائم ابتدایی،سفارش دینی هم دارد.
بنابراین،جامعه هم در این موارد مقصر است، جامعه باید گناهان از این دست را، در مرحله ابتدایی تحمل کند و در صدد تنبیه اضافه و سخت تر از حد ، برای افراد نباشد برخی از گناهان می‌تواند با گذشت طرفین حل و فصل شود و خطاکاران بدانند که قانون نیز بیش از حد پاپیچ آنان نخواهد شد ،در این صورت جرم های سنگین ،کمتر اتفاق خواهد افتاد.
اما افراد در چنین شرایطی فکر می کنند به خاطر تبعات اجتماعی جرم ،باید تا اخر عمر بین جامعه سر شکسته و سرخورده باشندو همین ترس از عقوبت کار، انان را به عکس العمل سریع و بدون فکرو اندیشه وامی داردتا اینکه خطای بزرگتر مرتکب میشوند.
بیاد بیاوریم موضوعی را که س ( ط) مکررمرتکب شده است، اگر او دل خوش به پشتوانه اجتماعی خود نبود و اعتماد به نفس خود را از دست می‌داد به طور قطع بدانید که در یکی از موارد مطرح، مرتکب جرم سنگین تری می گردید، بنابر این، او دچارشرایط مخاطره امیز بی ابرویی خود در هنگام خطای اولیه نشده است و مطمئن بوده است که می تواند از بحران عبور کند.و لذا شیطان هم نتوانسته او را به جرمی سنگین تر وادار سازد.

گویند: روزی ملا نصرالدین از محلی می گذشت؛
دید فردی را شلاق میزنند، علت را جویا شد، گفتند: 
شراب خورده.
ملا گفت خوب بخورد مگر چه میشود؟ 
گفتند شراب حرام است.
ملا پرسید: برای چه حرامست؟
گفتند:
چون به بدن ضرر میرساند و در قرآن آمده هرچه به بدن ضرر زند حرام است. ملا گفت :
خدا را هزار مرتبه شکر که شلاق نه به بدن ضرر میزند و نه به آبرو.

آدم کشی در مرام مسلمانی محکوم یا مجاز ؟

آدم کشی در مرام مسلمانی

 محکوم یا مجاز ؟


به نام خدای هستی آفرین

                       

اگر در عزای امام حسین به سر و سینه میزنیم یعنی این که قتل و جنایت و هر عمل شنیع را در مرام انسانی شدیدا محکوم کنیم. هیچ ظلمی را نپذیریم. هیچ جنایتی را مرتکب نشویم .با هر نوع قتل نفس مخالفت کنیم.

( تازه قتل امام حسین  آشکار و رو در رو بوده است که به شهادت انجامیده ) قتل مخفی و ناگهانی مجازات سنگین‌تری دارد و اگر به هر سببی قتلی رخ دهد بایدعامل آن قصاص شود و آدمکشی از نگاه شیعه باید محکوم ۱۰۰ درصد باشد و آنچه از نوع قتل نفس باشد فقط در قالب قصاص انجام شود.

خداوند به بنده اش وقتی نفس می‌دهد از کسی اجازه نمی گیرد و حتی خداوند در قرآن پیامبرش را از مواخذه بنده اش نهی میکند و میگوید تو حق مواخذه بنده مرا نداری و عقوبت و مجازات او را به خودم (خدا) بسپار ( آیه ۴۸ سوره احزاب ) و اصرار به بردن بنده اش به بهشت را ندارد. وخداوند هدایت بنده اش را خودش به عهده دارد ( آیه ۵۶ سوره قصص )

بنا براین هیچ بنی بشری در مرام مسلمانی نباید موجب قتل و کشتار بندگان خدا شود.

تنها چیزی که در اسلام رحمانی مشروع شمرده می‌شود قصاص است یعنی اگر کسی اقدام به کشتن فردی کرد باید به همان صورت قصاص شود در غیر این صورت قتل نفس به هر بهانه یا با هر اسمی جنایت شمرده می شود.

وقتی سخن سعید قاسمی را در ویدئو شنیدم و روزنامه آرمان آنرا نقل کرده و شعار «ان ربک لب الاستخر » را میخوانم که میگوید خدای ما همان خدایی است که لب استخر خفت گیری میکند. از مسلمان بودن خود خجالت می کشم.

.

اخیراً مطلبی از آیت الله سید محمد سعید حکیم«؟» انتشار یافته است که گفته‌است : مجازات مرتد در این دنیا وظیفه ما نیست ...

این مطلب نشان از درک صحیح و عالمانه ی ایشان از مقتضیات زمان و پیشرفت روزافزون علوم و اندیشه های بشری دارد . (ابراهیم ناظمی) 

☘️ @sedaye_etedal

پیرامون کم عقل خواندن مخالفان دولت

پیرامون کم عقل خواندن مخالفان دولت

                        ( ابراهیم ناظمی)

دکتر روحانی رئیس جمهور مخالفت و مبارزه با دولت را از سوی برخی کم عقلی دانسته است به نظر من مخالفان دولت و کسانی که با دولت عناد دارند نه تنها کم عقل هستند بلکه دچار یک نوع بیماری  وحق به جانبی هستندکه از این واژه براشفتند (  سقراط می گوید:  کسی که می گوید کم عقلم در واقع عاقل است ) اینها از نوع کسانی هستندکه منافع فردی را بر منافع ملی کشور ترجیح می‌دهند این افراد به منافع کشور نمی‌اندیشند به معاش خود فکر می کنند و از نوع افرادی هستند که چنان شیفته جاه و مقام و موقعیت خود و معاش سرریز خویش شده‌اند که عقل از هوششان رفته است و به مانند آنانی هستند که در مقابل حقیقت کورند مانند آنانی که خود را به خواب می زنند و بیدار نمی شوند مانند آنانی می‌مانند که پول می‌گیرند تا خود را به نادانی و ناآگاهی بزنند و شرف خود را معامله کنند

 هم اینها کسانی هستند که وقتی در خویش به قضاوت می نشینند به راه درست اذعان دارند اما در موقعیت ها و مناسبی که دارند به منافع ملی نمی اندیشند 

من خود از این نوع شاهد بودم که در دوره احمدی نژاد فردی پشت تریبون از احمدی نژاد دم می زد و می گفت : این موضع شغلی من است از این مجلس که بیرون بروم نظر و قضاوت من متفاوت است

 رئیس جمهور این افراد راه کم عقل می داند که دو شخصیتی هستند و بر خلاف منافع ملی و مصلحت دینی و اجتماعی و حتی( نفس سالم خویش ) سخن می‌گویند به خاطر موقعیت دنیایشان و در سایه همین حب دنیا است که عدل و انصاف را از ظلم و اجحاف نمی خواهند تمیز دهند و سفره خرجشان را کم بار کنند

 انتقاد به دولت و اساساً قوه مجریه بسیار خوب است اما انتقاد رو به جلو، و مهمترین انتقادی که به دولت می توان داشت کندی در پروژه های سیاسی فرهنگی و اجتماعی است ، مالیات بر ارزش افزوده است که به ناحق بر گردن مردم سوار کردند و... !! 

 جامعه ما به تحولات اساسی و اندیشه‌ای بسیار نیاز دارد ما نمی‌خواهیم همیشه در افکار کهنه و عادت های خانمان سوز غرق باشیم 

باید قدری به خود آییم و از کردارهای ننگین تاریخ مبارزات ملت و غفلت های آن درس بگیریم و اشتباهات سیاسی راه جبران کنیم 

در هر حال مخالفت و مبارزه با دولتی که از روی صدق و صفا خدمت می‌کند هنر نیست جهالت است و انتقاد سازنده غیر از مخالفت و مبارزه کینه توزانه و تخریب است که زائیده شکست انتخابات ریاست جمهوری است

پیامبر اکرم می فرمایند بدترین مردم کسی است که آخرتش را به دنیا بفروشد و بدتر از آن کسی است که آخرت خود را برای دنیای دیگران بفروشد ( مکارم الاخلاق جلد ،۲ص۳۱۹)

اساساً اوصافی که تاکنون دکتر روحانی نسبت به معاندان و مخالفان دولت به کار برده است از جمله دروغگو، افراطی، عقب‌مانده ، و ترسو ، به واقع نه تنها توهین نبوده بلکه به نوعی هشدار، تذکار و هدایت و آگاهی‌بخشی بوده و نیز دارای مرتبه نهی از منکر و مصداق واقعی صفت های ناپسند است.

  

آیا انتقاد از نوع اینکه برجام کاری نکرده ! ( در عین حال ،همین ها، دفاع جانانه هم از برجام دارند) و یا دولت برای مردم کاری نکرده درست است؟ ! که همیشه دولت و مجلس را آماج حملات دروغین قرار می دهند اصطلاح کم عقل فقط برای همین دو موضوع بسیار هم ، محترمانه است.

 اصلاً مخالفت با اقدامات سازنده دولت در اصلاح امور اجرایی چه معنایی جز کم عقلی یا غرض ورزی می تواند داشته باشد موارد برای انتقاد از دولت وجود دارد آن هم بسیار ،اما تنها عالمان سیاست و دیانت از پس آن بر می آیند نه هر انسان ناقابلی ..


هنوز رئیس‌جمهور واژه منافق را علیه این افراد به کار نبرده است که رایج این افراد است که برای در هر کسی به کار میبرند وآن را به دیگران نسبت می دهند !  و اصلاً پروژه بنی صدر سازی برای روحانی چه منظوری را میرساند.

داغ بزرگ را چگونه تحمل باید کرد؟؟

 داغ بزرگ را چگونه تحمل باید کرد؟؟  

( ابراهیم ناظمی)

حال خوشی ندارم در فراق آیت ا..هاشمی رفسنجانی 

احساس می کنم روح ملت از تنش جدا شده است ، همواره به یاد آن بزرگ مرد تاریخ هستم و قلبم آرام وقرار ندارد، نمی دانم چه کنم ، اصلا فکرش را نمی توانم بکنم که صداقت ، آگاهی ، مصلحت ، دانش سیاسی ، فروتنی ، انسانیت و شرف ،بزرگی و جلال ، صفا و راستی ،و دهها صفت انسانی دیگر به این آسانی از جامعه پر بکشد

خدایا چه می توان کرد و چه می توان گفت درفقدان آن عزیز سفرکرده !!

درکلامی مختصر ، قلبم عجیب می تپد و داغ بزرگ رفتن آیت ا..هاشمی رفسنجانی ، این آیت واقعی خدا ،به شدت آزارم می دهد نمی دانم چه کنم چه بگویم و چگونه داغ دلم را تسکین دهم ، اشک امانم نمی دهد خوابم نمی برد ، درخواب و بیداری به یاد سردار سازندگی هستم سردارعزت و شرف ، سردار غیرت و تواضع سردار مردانگی و راستی .

خدایا تو تسکین دل من باش و صبری به من عطا کن .

سر درگم شده ام ،

هاشمی رفسنجانی بیش از هر زمان دیگری حضورش در انقلاب ، کشور، سیاست و دین ، واجب و واجب بود .

 مانده ام که این حضور واجب هاشمی را به چه بهانه ای مصلحت بدانیم، خدایا به من ناچیزصبر بده تا ازاین بحران مصیبت عبورکنم .

زبان الکنی دارم ولی دلم به ایران و ایرانی می سوزد دلم به حال اسلام محمدی می سوزد که اینقدر آلوده شده است،وقت های زیادی برای امیرکبیر گریه کردم اما ازاین پس باید برای هاشمی رفسنجانی گریه کنم .

الان که این حالم را فی البداهه می نگارم اشک امانم نمی دهد تپش قلبم بسیار است و اشک اجازه تایپ مطلب را نمی دهد خدا یا تو خود می دانی من بدهکارو یا شرمنده کسی و یا جریانی نیستم  که بخواهم بهانه ای برای عذاب وجدان داشته باشم و خود را محاکمه کنم ،برای انقلاب نیز به سهم خود و به میزان کافی تلاش کردم اما احساس می کنم با رفتن هاشمی رفسنجانی ،بسیاری از ارزشهای جامعه بیش از گذشته رنگ می بازد و بی ایمانی درافراد لبریز می شود و.. خدایا .... چه بگویم ؟ سخن را کوتاه می کنم و هواسم را به سایر امور خود می سپارم شاید به آرامش برگردم و الا سخن گفتن از این داغ بزرگ ،بسیارو بسیار و بسیار است.