تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

شان روحانیت وحفظ آن

 

شان روحانیت وحفظ آن     

یک روحانی که استاد فلسفه علوم دینی و اهل فکرو اندیشه است می گفت : ما طلبه ها وقتی وارد حوزه می شویم و چهار تا کتاب می خوانیم خودمان را آیت ا.. العظمی می دانیم، اما پس از چند صباحی که در پاسخگویی به مسائل کم می آوریم به آیت ا.. قانع می شویم پس ازمدتی برهمین منوال، به حجت الاسلام والمسلمین قانع می شویم و بازکه کم می آوریم به ثقه الاسلام بسنده می کنیم وسپس به یک روحانی عادی و یک منبری خودمان را قانع می کنیم وهمین طور در نهایت می فهمیم که ای بابا ،ما یک طلبه بیش نیستیم که باید هرروز درس هم پس بدهیم .

اندک  روحانیونی هم هستند که 40 تا 50 سال و بلکه بیشترزحمت می کشند درس می خوانند بحث می کند به درجه اجتهاد می رسند و درنهایت ممکن است برخی از آنها به لحاظ علمی و اندیشه ای و تفکر بالا به درجه آیت الهی برسند که تازه آنهم ممکن است مورد قبول عامه مردم واقع نشود، اما به هر حال دارای یک شان اجتماعی می شوند.

با این حال می بینیم که شخصیت بزرگی چون آیت ا.. هاشمی رفسنجانی که قبل و پس ازانقلاب خدمات بی نظیری را به اسلام و ایران و فرهنگ دینی ، سیاسی، اجتماعی وملی  داشته است وبه جرات می توان گفت: مانند او کسی در چند دهه گذشته اطلاعات تاریخ اسلام و سیاست دینی رانمی دانسته یک شبه پس ازارتحال به حجت الاسلام والمسلمین تنزل می یابد و من مانده ام که این تنزل ناشی از چی و به چه سبب است ؟؟؟

آیت ا.. هاشمی رفسنجانی قبل ازانقلاب به درجه اجتهاد رسیده است ودرآن زمان ، نام وی درکنار بزرگانی چون آیات عظام،خمینی ، شریعتمداری ، طالقانی ، مطهری ،منتظری ،خامنه ای و بهشتی مطرح بوده است و بدیهی است که او پس از چهل سال و بلکه 60 سال تجربیات گرانقدردر زمینه های گوناگون سیاسی ، دینی و مملکتی ،باید لقب فیلسوف می گرفت که البته شایستگی آن را هم داشت.

درحالی که قبل از انقلاب اگر شیخی چهارتا  سخنرانی خوب داشت و یا به دست عوامل شاه دستگیرو یا زندانی می شد و یا به شهادت می رسید پس از فوت به او لقب آیت ا.. می دادند که بسیارهم داده اند و بارعلمی هم نداشته اند.

و یا سربازان شهیدی که پس از شهادت لقب سرداری و سرهنگی و سرتیپی وسرلشکری و یا فرماندهی می گرفتند.!

حالا این تنزل درجه ، که برای آیت ا.. طبسی و اکنون آیت ا.. اکبرهاشمی  رفسنجانی  رخ داده را نمی دانم دارای چه تحلیل  وتفسیری است. نظر شما چیست ؟

ایت ا..العظمی اکبرهاشمی رفسنجانی ،امیر کبیر دوم ایران به رحمت ایزدی پیوست

امیر کبیردوم  ایران رفت. 

ایت ا..العظمی اکبرهاشمی رفسنجانی ،امیر کبیر دوم ایران به رحمت ایزدی پیوست  

این راد مرد بزرگ درشب 20 دی ماه 1395هجری شمسی همزمان با سالروز شهادت میرزاتقی خان امیرکبیر( بیستم دی ماه 1230ه.ش )  ازمیان ملت ایران رفت و ملت بزرگ ایران را داغدارکرد.



ملت بی پدرشد


رهبر بی یاورشد


ملت بی سرورشد


ملت بی حامی شد


ملت بی کس شد


ملت بی چراغ راه شد.


آیت ا..العظمی هاشمی رفسنجانی مردی که نظیرش را تاریخ ایران به خود ندیده بود غافلگیرانه و ناگهانی ازمیان ملت بزرگ ایران رفت و داغ بزرگی را بردل ملت  انقلابی ایران نهاد.

اکبرهاشمی رفسنجانی دراثرفشارهای گوناگون و ناجوانمردانه  سیاسی که به انحاء مختلف طی سالیان گذشته به ایشان وارد می شد بلاخره سکته را زد و دارفانی را وداع گفت. که به حق باید او را از شهیدان گرانقدرو بزرگوارراه دین، میهن و آزادگی دانست.


همیشه ازاستقامت و پایمردی بی نظیراین استوره تاریخ، مرد تدبیرو توکل ، مرد یقین وباور،مرد روشن و بی ادعا، مرد آزادی و استقلال ،مرد پیشرفت وسرافرازی درراه اهداف انقلاب ،دین و ایران سربلند سخن به میان می آمد اما بدخواهان ازخدابی خبراورا لحظه ای آرام نمی گذاشتند و همواره اووخانواده مظلومش  را با شیطنت های گوناگون سیاسی آزارمی دادند.


این ضایعه بزرگ را به تک تک هم میهنان عزیزو رهبرانقلاب حضرت آیت ا.. خامنه ای و سلسله روحانیت و بویژه خانواده گرانقدرآن مرحوم تسلیت عرض می نمایم.

دکتر عبدالکریم سروش: ﻣﺎ ﺑﺎ ﻋﻘﻮﻝ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻃﺮفیم، ﻣﻨﺒﺮﯼ ﻫﺎ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻋﻮﺍﻃﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ.

موسسه حقوقی سخن حق@, [۲۹.۰۷.۱۶ ۲۲:۵۶]
دکتر عبدالکریم سروش:
ﻣﺎ ﺑﺎ ﻋﻘﻮﻝ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﻃﺮفیم، ﻣﻨﺒﺮﯼ ﻫﺎ ﺍﻣﺎ ﺑﺎ ﻋﻮﺍﻃﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ.

 ﻣﺎ ﻋﻘﻞ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺗﻌﻘﻞ ﺗﻠﻨﮕﺮ ﻣﯽ ﺯﻧﯿﻢ، ﺁﻧﺎﻥ ﺷﻌﻠﻪ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺭﺍ ﻣﺘﺒﻠﻮﺭ ﻣﯽﮐﻨﻨﺪ.
ﻣﺎ ﺧﺮﺩ ﺭﺍ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺣﺴﺎﺱ ﺭﺍ .
ﻣﺎ ﻣﯽ ﺗﮑﺎﻧﯿﻢ ﺁﻧﺎﻥ ﻣﯽ ﺷﻮﺭﺍﻧﻨﺪ.
ﻣﻌﻠﻮﻡ ﻭ ﺭﻭﺷﻦ ﺍﺳﺖ ﮐﻪ ﺷﻮﺭﺍﻧﺪﻥ ﻋﺎﻃﻔﻪ ﺁﺳﺎﻧﺘﺮ ﺍﺳﺖ ﻭ ﺑﺎﺭﻭﺭ ﮐﺮﺩﻥ ﺧﺮﺩ ﻣﺸﮑﻞ ﺗﺮ. ﺷﻮﺭﺍﻧﺪﻥ ﻋﻮﺍﻃﻒ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯾﯽ ﻣﯽ ﺑﺮﺩ، ﺑﺎﺭﻭﺭ ﺳﺎﺧﺘﻦ ﺧﺮﺩ ﺟﺎﻣﻌﻪ ﺭﺍ ﺑﻪ ﺳﻮﯼ ﺩﯾﮕﺮ.
ﺁﻧﺎﻥ ﭘﺲ ﺍﺯ ﻣﺪﺗﯽ ﻣﺮﯾﺪ ﻭ ﻋﺎﺷﻖ ﺳﯿﻨﻪ ﭼﺎﮎ ﭘﯿﺪﺍ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﺍﻣﺎ ﻣﺎ ﻣﻨﺘﻘﺪ ﻭ ﮔﺮﺩﻧﮑﺸﺎﻥ ﺑﯽ باک.
 ﺁﻧﺎﻥ ﺑﺮ ﺩﻭﺵ ﻣﺮﯾﺪﺍﻥ ﻣﯽ ﻧﺸﯿﻨﻨﺪ، ﻣﺎ ﺑﺮ ﺳﯿﺒﻞ ﻓﺤﺶ ﻣﻨﺘﻘﺪﺍﻥ .

ﺁﻧﺎﻥ ﺟﻬﻞ ﻣﯽ ﮐﺎﺭﻧﺪ ﻭ ﺧﺮﺍﻓﻪ ﺩﺭﻭ ﻣﯽ ﮐﻨﻨﺪ ﻣﺎ ﺍﻣﺎ ﺑﺬﺭ ﭘﺮﺳﺶ می اﻓﺸﺎﻧﯿﻢ ﻭ ﺗﻌﻘﻞ ﺑﺮﺩﺍﺷﺖ ﻣﯽ ﮐﻨﯿﻢ.
 «ﺟﺎﻫﻠﻪ» ﺩﺳﺘﺎﻭﺭﺩ ﻏﺎﯾﯽ ﺁﻧﺎﻥ ﺍﺳﺖ «ﻋﺎﻗﻠﻪ»ﺍﺭﻣﻐﺎﻥ ﻧﻬﺎﯾﯽ ﻣﺎ.

توافق برجام، و بغض درگلو

توافق برجام، و بغض درگلو

( ابراهیم ناظمی )

از توافق برجام یک سال گذشته است اما منتقدان چنان سخن می گویند و چنان این تواقق پرثمر را بی ثمرمی خوانند که گویی (من) و (ما)  شان را از دست داده اند.

12 سال تمام امورارتباطی، تجاری، بازرگانی، سیاسی،حیثیتی ، بین المللی ، اقتصادی ، بانکی ، صادراتی ووارداتی، وزمینه های فروش نفت رابرهم زدند وایران را درعرصه جهانی بی آبروکردند آنوقت توقع دارند ظرف یک سال که ازتوافق برجام می گذرد، بهشتی با 7 دربه رویشان باز شود تا اینها بازهم ازمنافع توافق برجام بهره ببرند همچنان که ازعدم توافق برجام بهره می بردند واعلانیه های سازمان های بین المللی را کاغد پاره می خواندند و تحریم ها را بی اثرتوصیف می کردند و باز دست ازبی ارزش خواندن توافق برجام بر نمی دارند که البته اگر نه 7 بهشت ، که 700 بهشت هم با نهرهای فراوان برای این جماعت مهیا گردد بازهم ازکینه جویی خود درتخریب موفقیت های دولت تدبیر و امید دست  برنخواهند داشت،

برجامی که:

 سایه جنگ را ازسرایران برداشته ، انزوای ایران را در عرصه جهانی پایان داده ، تبادلات تجاری و بازرگانی ایران و جهان را به راه انداخته ، پای روسای کشورهای توسعه یافته را به ایران باز نموده ، تحریم های شکننده را برطرف کرده ، اموال و مطالبات ایران از سایر کشورها را وصول کرده ومی کند ،ارتباطات و سفرهای هوایی بین کشورهارا برقرارنموده، راه ورود تجهیزات فنی مهندسی را به کشور باز نموده ،جلو گرانی و تورم را درایران به شدت گرفته و مهار ساخته ، فروش نفت را بالا برده ، آشتی ملی را برقرار کرده ، اجرای تعهدات ایران وجهان و1+5 را درکفه ترازومنظرجهانی قرارداده ، اتهام ساخت بمب اتم توسط ایران را سلب کرده وائتلاف بین المللی را به نفع ایران فراهم نموده است و...

بازهم منتقدان ، تحمل چند صباحی را دررفع موانع ومشکلات فرا روی برجام ( آنهم درفضای آرام سیاسی ) ودرمسیربرجام ندارند و مرتب نسبت به موضوع، منفی بافی می نمایند و انتظار دارند هیچ مشکلی بروز ننماید ،

در حالی که وقتی 12سال پی در پی ،افکار جهانی علیه ایران منفی شود ، آیا می تواند ظرف چند هفته و یا چند ماه این افکارمنفی که جهانی هم هست مثبت گردد ، و با وجود بی اعتمادی که درباره ایران حاصل شده و هنوزهم گاهی (با آزمایش های توان موشکی و..) به این بی اعتمادی دامن زده می شود اعتماد جهانی را کسب کرد؟؟

پس باید صبر کرد؟؟

در خیلی از گزارشات و خبرهای روزنامه ای و رسانه ملی ، موفقیت های برجام را بر پایه مقاومت 12 ساله و تلاش های تولید انرژی هسته ای و دفاعی تلقی می نمایند، که البته این هم درست است وما دراین سالها تلاشهای خوبی کرده ایم و موفقیت هایی بدست آورده ایم ، اما این دلیل نمی شود که موفقیت حاصل شدن توافق را تنها مبتنی به تقویت بنیه دفاعی بدانیم ودیپلماسی قوی و ارزشمند وتدبیرهای مذاکرات (پیروزی دیپلماسی بر زور)رانادیده بگیریم ، چرا که اگراین طور بود ما درسالهای گذشته هم باید می توانستیم سرافرازانه به توافق برسیم وهم، پیشرفت های بیشتری در سایه توافق حاصل نمائیم و از زیان بار بودن عواملی که در بالای این متن قید شده است بکاهیم.

چرا دروغ و لجن پراکنی ؟

 

چرا دروغ و لجن پراکنی ؟

( ابراهیم ناظمی )

 

چرا هنوز برخی ازتندروها ویا اصولگرایان ازشفافیت اطلاعات می ترسند و درفضای سیاسی واجتماعی دروغ گویی و لجن پراکنی می کنندو به حقایق و اعتقادات لطمه می زنند؟؟

در اغلب نوشته ها و پیام هایی که ازسوی برخی اصول گرایان انتشارمی یابد دروغ های متعدد بیان می شود وسیاه نمایی های فراوان صورت می گیرد ومرتب لجن پراکنی می گردد و مرتب گزارشهای دروغین ازعدم موفقیت های دولت به میان می آید و زمینه نا امیدی مردم را به فعالیت های دولت دامن می زند و دستاوردهای دولت را، ناچیز وکم ارزش جلوه می دهد.

 این نوع کارها که دررسانه های اصول گرا وحتی میانه رو فراوان گزارش می شود نشان میدهد که به طور کلی اصول گرایان و شکست خورده گان سال 92 انتخابات ریاست جمهوری ،از شفافیت های خبری می هراسند و هزاران جورسعی می کنند تا درخشش تلاشها و موفقیت های دولت تدبیر و امید را کم رنگ سازند.

دیدیم که اصول گرایان، دولت نزدیک به نائب امام زمانی خود را به عرصه مدیریت اجرایی کشور کشاندند وبه حد اعلاهم درتقدیس دولت کوشیدند و با خرابکاریهای فراوان، کشور را دربحران های عمیق سیاسی ، اقتصادی ، فرهنگی ومادی و معنوی اجتماعی فرو بردند و درعین حال،بازهم ادعای کشور داری عالیه را دارند و تصورمی کنند ازهمه بهترکشورداری بلدند و حداقل نه برای 20 سال بلکه برای همان 8 سال سیاه دولت ممتاز نهم و دهم شان هم نمی خواهند نگاهی به پشت سرداشته باشند ، تا قدری به خویش باز گردند و زیاده خواهی نکنند.

 البته ترس ازدرخطر بودن منافع ملی شان آنها را چنان گیچ کرده است که راه درست وغلط ومنطق وغیرمنطق راهم تشخیص نمیدهند و برای تخریب دولت به هرتهمت وافترا ودروغ پردازی دست می زنند وبی حیایی را به حد اعلا رسانده اند تا جایی که فردی نوشته است فاسد ترین رئیس جمهور ایران روحانی است !!! یا اینکه ازاتاق فکرشان 9 دروغ را به سید عباس عراقچی رئیس ستاد پیگیری اجرای برجام، که صادقانه در تلویزیون با ملت سخن می گوید نسبت می دهند. 

دامنه دار بودن حقوق های نجومی و اختلاس ها

دامنه دار بودن حقوق های نجومی و اختلاس ها                 ( ابراهیم ناظمی)

 

یکی از مخالفت های اساسی منتقدان  دولت روحانی ، ترس ازهمین مقابله  این دولت ،با اختلاص های کلان و خرد و بردهایی است که برخی ازمتولیان امور دردستگاهای مختلف داشته و دارند ،

این اختلاص ها و زد و بندها و بالا کشیدن اموال بیت المال و خرد و بردها درمصادرتحت اختیار مدیران ، تنها درزیرمجموعه قوه مجریه نیست که بگوئیم تنها این قوه پاک سازی شود ، این خرد و بردها در سایرنهادهای حکومتی وزیرمجموعه های قوه قضائیه ، قوه مقننه و نهادهای نظارتی وانتظامی کشور به حد فراوان وجود دارد که به قول مسئولان دولت باید به آنها نیز پرداخته شود، وبازبه تقاضای همین دولت و بویژه ریاست محترم جمهوری ومعاون اول وی، یعنی آقای جهانگیری و نیزسخنگوی دولت آقای نوبخت و حتی آقای رحمتی رئیس دیوان محاسبات اداری ،(باید) روزنامه ها مرتب موضوع فیشها و برداشتها ی حقوقی را پی گیری نمایند و دنباله آن را رها نسازند تابه سایر فیشهای حقوقی درنهادهای نظارتی ، نهادهای نظامی و انتظامی و مصادر مختلف قوه قضائیه نیز رسیدگی شود ،

راستی چرا طی این مدت از فیش های حقوقی قوه قضائیه خبری نشده است چرا به اختصاص بودجه های هنگفت به برنامه های غیر ضرورکه از بیت المال تامین می شود ( 6 هزار میلیارد تومان به 35 نهاد فرهنگی کشور) پرداخته نشده است ، چرا ازوجوهاتی که به اشخاص متعدد پرداخت می شود فقط به صرف اینکه نامی در لیست های کاری ادارات و سازمانها و نهادها دارند  برده نمی شود، به یقین ،تعیین حقوق های نجومی دربند بند نهاد های حکومتی و نظارتی و مدیریت های قضایی و غیره وجود دارد که به قولی باید روشود تا مردم تصور نکنند که دریافتهای نجومی تنها مربوط به دولت جدید است ( که البته این دولت کار خود را دراین زمینه خوب انجام می دهد و رضایت مردم را کسب کرده است، با این حال در دولت نهم و دهم اختلاس های چند هزارمیلیاردی مکرر رخ داده است که هنوز کسی جرات نمی کند وارد آن موضوعات و پرونده ها شود ازجمله 700 میلیاد تومان فروش مازاد نفت ، اختلاس 23 هزارمیلیاد تومانی و اختلاس سه هزارمیلیارد تومانی خاوری  و پرونده بابک زنجانی وغیرو..

حقوق های نامتعارف و ظالمانه از بیت المال

حقوق های نامتعارف و ظالمانه از بیت المال

روسای قوا و نمایندگان مجلس شورای اسلامی بخوانند...

انگیزه سوء استفاده و برداشت حقوق های نامتعارف درادارات و سازمانهای دولتی باید از بینان کنده شود

مدیران توانمندی هستند که با حقوق های کمتر، عاشق خدمت بهتربه نظام اسلامی هستند

طی دوسه دهه گذشته همیشه به این حقوق ها اعتراض بوده ، اما کمتر کسی توجه داشته است

حقوق های نا متعارف بنیاد نظام اسلامی کشور، جامعه ، خانواده ، انسانیت ، وعدالت را مورد حمله قرارداده است.

 اینکه می گویم نا متعارف ، نه ازآن جهت است که حقوق های چند ده میلیونی را متعارف بخوانیم ، بلکه ازآن جهت که حقوق بالای 4 میلیون تومان برای مدیران میانی وحقوق های 5 تا 6 میلیون تومان برای مدیران عالی ( وزرا و نمایندگان مجلس ومدیران ترازاول سازمانها و نهادها از(سرشان) هم زیاداست،مگرحقوق پایه ویاحقوق حداقل یک کارمند ویاکارگرتحت امروفشارهای جورواجورچقدراست ؟! خوب ، دربدترین حالت وظالمانه ترین حالت وسوءاستفاده ترین حالت و زورمندانه ترین حالت این است که حقوق این افراد حداکثر4 برابریک کارمند عادی و کارگر زحمت کش کارخانه و کارگاه تولیدی وخدماتی باشد نه بیشتر؟!بگذریم ازاینکه این مدیران آن قدرردیف های من درآوری برای لیست حقوقی خود تعریف می کنند که این مزایا ازاصل حقوق آنان هم بالاتر میزند، چرا ؟؟؟ البته اینکه دولت و مجلس تفاوت کف وسقف حقوق ها را 7 برابر تعیین نمایند هم درست نیست، و تازه سایرردیف های حقوقی نیزباید درهمین قالب حقوق ،گنجانده شود تا سقف ،نه مجزای ازآن ،!!

اجحاف و ظلم و تجاوز به بیت المال عمومی و تهدید منافع ملت و فشار به مردم در خریدها و خدمات جامعه، ظلمی است آشکاروعیان و ناشی از همین حقوق های بی حساب.

قبل ازانقلاب درمنابرمی گفتند همه مردم جامعه باید ازحقوق و امتیازمساوی برخوردار باشند،اما الان مردم وشایستگی آنان را به هزاران سطح تعریف می کنند وحتی مخالفان عقاید خود را نیزسرکوب و ازحقوق طبیعی محروم می کنند.

سالوادور آلنده رهبر شیلی می گوید:

 آنان که برای خود حق قائل می شوند وبرای مردم حد، قصد خیانت دارند

 آنان که برا ی مردم حق قائل می شنوند وبرای خود حد، قصد خدمت دارند

دریک کلام اگر بخواهیم مسئولیت ها را بر اساس علم ، اگاهی، عشق به کاروتوانمندی و تخصص مدیران تقسیم کنیم افراد فراوانی هستند که با حقوق های کمتر ازاینها، می توانند درمسئولیت های اجرایی خدمت کنند ، منتها الان بیش از90درصد پست ها درکشوربراساس رابطه خویشاوندی ، رابطه آشنایی، و رابطه همدستی و هم کاسگی تقسیم می شود.

 

در اکثر پست ها و مسئولیت ها ،مدیران شایستگی کافی را ندارند اما از یک پیمان همدستی و رابطه بخورو ببربرخوردارند، البته این وضعیت متعلق به حال نیست بلکه ازیکی دو دهه گذشته این رویه درمملکت رشد بیشتری یافته است والبته ریشه 30 ساله هم دارد و حقوق ها و پاداش های میلیونی برداشته می شده است ، اما نه تا این حد امروزی، که البته رفته رفته اوج گرفته و تخم مرغ دزد شتر دزد شده است، به گونه ای که سهم انگیزه درکسب شغل و موقعیت ،محرم بودن، داشتن پنگال های پهن تربرای به یغما بردن ازخزانه وصندوق های عمومی وانگیزه های زدوبند درافراد برای هوای هم را داشتن وچشم پوشی کردن از سوء استفاده ها بوده است و اینکه در چنین فضایی افراد می گویند آگر به ما هم سهمی برسد بگذار دیگری هم ببرد واین است که افراد به چپاول یکدیگر رضایت می دهند چون به نوعی شریک برداشتن حقوق های بیشتر برای یکدیگرمی شوند و موضوع برایشان توجیه پذیرمی گردد و کسی به دزدی و تجاوزازبیت المال نمی اندیشد.

سخن کوتاه: اگرسیستم حقوق بخواهد درکشوردرست شود باید گلوی سه رده از5 رده مدیران و کارکنان اداری فشار داده شود ، چه اینکه البته این اجحاف ها وسرکیسه کردن های مردم به همه رده های ضعیف جامعه سرایت کرده و تاروپود سطوح بسیار بسیار پائین جامعه را نیزگرفته است که نمونه اش شرکت های سهامی ، شرکت های خدماتی ، سامانه های اینترنتی و تلفن همراه و قرعه کشی های مختلف بازار فروش کالا وخدمات است و...

هزینه تشریفات مقامات کشور چقدراست ؟؟؟

هزینه تشریفات مقامات کشور چقدراست ؟؟؟                   

 حالا که صحبت ازحقوقها می شود ومعلوم میگردد که برخی ازمدیران عالی رتبه کشورحقوقهای زیادی میگیرند ( صرف نظرازجنجال های سیاسی که شکست خوردگان انتخابات ریاست جمهوری در فضای خبری کشور بوجود آورده اند و تنها دولت را متهم می کنند ) نمی شود خرج تشریفات ،نگهداری و تمجید مقامات کشور راهم حساب کرد ؟؟!!

 مثلا حساب شود که یک مقام چقدربرای کشورهزینه دارد ؟ ازهمان بالا بگیرید ودرنظرآورید که مثلا مقام معظم رهبری برای کشور چقدرهزینه تشریفات دارد ؟ مقام ریاست جمهوری چقدرهزینه تشریفات دارد؟

 مقام ریاست مجلس شورای اسلامی، ریاست قوه قضائیه و وزرا ومعاونان چقدر؟

هرکدام چقدربرای این کشورهزینه سازوهزینه بردارهستند ، هزینه های تشریفات آنها ، هزینه های مسافرت های استانی آنها ،هزینه های پخش سخنرانی های آنان ازتلویزیون وهزینه های مطرح کردن ونشان دادن آنها در فضاهای خبری؟ وهزینه هایی که می تواند با مدیرت صحیح وکاهش سطح تشریفات وتوقعاتشان کاهش چشم گیری هم داشته باشد ،

از قدیم گفته اند اگرکاری بخواهد انجام شود و جامعه آن را برای پیگیری قبول کند با یک پیغام هم کلی کارانجام می شود ، بدون نمایش وتشریفات کذایی و تعریف و تمجید و مجیز گویی های اضافی .

خلاصه اینها را حساب کنید ببینید چه می شود ،وقتی 4 ساعت جلسه علنی والبته کارضروری مجلس شورای اسلامی 5 میلیارد و353 میلیون تومان هزینه دارد ، یک ساعت حضورمقام معظم رهبری و چند ساعت تشریفات مسافرتی ریاست جمهوری و سایرمقامات برای مملکت چقدرهزینه دارد ، آیا نمی توان ازاین هزینه ها کاست ؟؟ و صرفه جویی آن را صرف رفع مشکلات کشور و شکوفایی اقتصاد و تولید و رفع بیکاری و کمک به نیازمندان نمود ؟/!!

=================

حجت الاسلام اکرمی عضو جامعه روحانیت مبارزگفت : عده ای وقتی بیکارمی شوند دورهم جمع می شودند تا علیه دولت اتاق فکر تشکیل دهند درحالی که همه باید به فکر حل مشکلات اقتصادی و اجتماعی کشورباشند.

شیشه های کدر را می شکنند

  شیشه های کدر را می شکنند                                     

شیشه های کدررا می شکنند کنایه ازاین است که وقتی شیشه ها کدرمیشود و شفافیت آنها از بین می رود به شکستن آن اقدام می کنند
این اصطلاح آزآن جهت به کارمی رود که اصول گرایان،که هنوزخودراحاکمان درجه یک جامعه به حساب می آورند وتریبونهای مختلف دارند مرتب درجهت کدرکردن فعالیت های  دولت وبه ویژه پیروزی ملت ایران درانتخابات اخیرمجلس تلاش کرده ومی کنند تا اینکه برسند به جایی که شیشه های کدرشده سیاسی را،به نفع خود بشکنند ، یعنی شفافیت سیاسی را که پس ازانتخابات دهمین دوره مجلس شورای اسلامی درکشورحاصل شده است را اول کدرو بعد بشکنند وآن وقت بازهم درراس قدرت باقی بمانند وکلید واژه کنترل افکار عمومی،همچنان دراختیارآنها بماند وفضای سیاسی جامعه برمحورآنها قرارگیرد ، خبر سازی ها و تیترهای برخی ازروزنامه ها وگزارشات صدا وسیما حکایت از این مطلب دارد که هدف آنها القاء این فکربه جامعه است، ازجمله تیتر روزپنج شنبه روزنامه خراسان مورخه 30/2/95 که نوشته است ( واگرایی اصلاح طلبان و همگرایی اصولگرایان ) این تیتر به اتکاه سخن غلامحسین کرباسچی زده شده است که گفته است کشور با دعوا ومرافعه به جایی نمی رسد.
اگراصلاح طلبان برای اصول گریان که 30 سال است بر کشور حاکم هستند حق قائل می شوند،آیا این به معنی واگرایی است؟! آیا اگرمصلحت کشوررادرنظربگیرند این واگرایی است؟ آیا اگر نخواهند موجب هزینه بر کشور و منافع ملی شوند واگرایی است ؟!
اگرآقای غلامحسین کرباسچی دبیرکل حزب کارگزاران سازندگی می گوید کشوربا دعوا ومرافعه به جای نمی رسد، این واگرایی نیست ،این حقیقت شناسی جامعه و حاکمیت است ودرپس این سخن،این فکر نهفته است که اصلاح طلبان نمی خواهند به قیمت خسارت زدن به کشوروانقلاب ومنافع ملی ، پست و مقام به دست بیاورند و لذا جامعه را درآرامش می خواهند.
به نظرحقیراصلاح طلبان نمی خواهند عرصه سیاسی را بدون منتقد داشته باشند، امااصول گرایان تاکنون هم درعمل وهم درشعارثابت کرده اند که منتقد را برنمی تابند وتاب پیروزی اصلاح طلبان وبویژه ریاست آقای عارف را بر کرسی ریاست مجلس  تحمل نمی کنند، راست گفته است زیبا کلام که اصول گرایان ازاریکه قدرت پائین نمی آیند وازقدرت دست نمی کشند!!
به نظرمی رسد برخی از اصول گرایان تند رو، مملکت و انقلاب را ارث پدری خود می پندارندوبا این خیال که همیشه مردم پشتیبان آنها هستند چنان به تند روی خود ادامه می دهند که به قول رئیس دست نشانده شان، که هاله ای از نور داشت هرخس و خاشاکی را از سررا برمی دارند ، یادمان نرفته که می خواستند شمشیرها را از قلاف بیرون بکشند و در خیابان ها گردن منتقدان و مخالفان خود را بزنند!
حالاهم اگراصلاح طلبان بازمدارای سالهای گذشته را بکنند وازحق طبیعی ومسلم خود و اعتمادی که مردم به آنها کرده اند و مسئولیتی که داده اند بگذرند و بازهمه اینها را به پای مصلحت اندیشی کشورو پیش گیری ازهیجانات جامعه و التهابات واحتمالات زیانهای اجتماعی بگذارند دیگر مردم بسیار و بسیارازآنها وازهرنوع مشارکت سیاسی در آینده ناامید خواهند شد وازهرنوع تلاش اجتماعی و دادن رای پای صندوق ها، دلزده خواهند گردید و آن وقت است که تعیین تکلیف اوضاع سیاسی به مشت آهنین و گلوله های سربی و به قول قبلی ها، به شمشیرهای خارج از غلاف سپرده خواهد شد.
 پس نگذاریم ونگذارید ونگذارند که تقلب وریا ومردم فریبی وفضا سازی ها وفضا شکنی های دروغین وریاکارانه سیاسی و سیاست های استبدادگرایانه برخی، سرنوشت کشور را به دست داشته باشد که اگر بازهم پس از 37 سال انقلاب، مردم ما و جامعه ما،و سیاسیون ما به یک عقل گرایی و واقعیت گرایی نرسیده باشند وای به حال ما و فرهنگ انقلابی ما و فرهنگ اسلامی ما، که همواره انسانها را کیس می خواهد .
سخنان بزرگان انقلاب و روایات اسلامی را بسیار شنیده ایم که گفته اند باید دنبال فرهنگ متعالی دین وانسانیت درجهان باشیم ، سخنانی ازاین دست را ازامام بزرگوار خمینی (ره) بارها شنیده ایم که گقته اند شما برای انقلاب چه کرده اید؟ ویا انقلاب را پاس بدارید و مراقبت نمائید تا به سمت استبداد نرود، امام بارها گفته اند که همه باید برای زنده ماندن انقلاب تلاش کنند و مصلحت انقلاب را فدای مصلحت شخصی وریاست طلبی خود نکنند، این سخن امام به آن معنی نیست که هرکس مدعی اسلام و انقلاب شد دیگرازاو بهترو مصلح تروجود ندارد،مصلحت انقلاب، مصلحت تشخیصی جامعه اسلامی و جامعه ایرانی است ، مصلحت انقلاب برقدرت ماندن یک گروه و یا چند گروه تشنه قدرت، نیست ،
سالوادور آلنده رهبرشیلی می گوید آنان که برای خود حق، وبرای دیگران حد،قائل می شوند قصد خیانت دارند و آنان که برای مردم حق قائل می شوند و برای خود حد، قصد خدمت دارند،
کسانی که زیاد برمسند قدرت تکیه می زنند آیا نمی دانند که ریشه فسادهای اجتماعی و اقتصادی ازافزونی قدرت است ؟ و یا اینکه چنان غرق درناز ونعمت هستند که حاضرند سربدهند اما ازمقام های دنیوی خود دست نکشند و این اصلاحات جامعه است که باید از رشد سرطانی قدرت و ثروت پیشگیری نماید،
قدرتمند واقعی کسی است که ازآزادی دفاع کند ، نه آن کس که آزادی را محدود می سازد تا حاکمیت خود را تقویت کند ،رسول گرامی اسلام می فرمایند قوام وثبات دولت و حکومت منوط به دو چیز است یکی اشائه عدل و دوم دفع ظلم و ستم ، همچنین می فرماید قراردادن افراد درمسئولیت هایی که شایسته آن نیستند ظلم و موجب زوال حکومت است.

انتصاب رئیس صداوسیما و چند خواسته کوچک

انتصاب رئیس صداوسیما و چند خواسته کوچک
حکم رهبر انقلاب اسلامی برای ریاست جدید سازمان صدا و سیما
بسم ا  الرحمن الرحیم، جناب آقای دکتر عبدالعلی علی عسکری دام توفیقه ، نظر به استعفای جناب آقای محمد سرافراز و با تشکر از تلاشهای انقلابی و ارزشی دلسوزانه ایشان که هرگز نباید فراموش شود جنابعالی را که برخوردار از پیشینه انقلابی و تجربیات مدیریتی در رسانه ملی هستید به ریاست سازمان صداو سیما منصوب می کنم ، آنچه باید توصیه شود در حکم اینجانب به جناب آقای سر افراز به تفصیل آمده است لذا موکدا سفارش می کنم به برنامه ریزی ، رعایت راهبردهای کلان ، جذب و حفظ و تربیت نیروهای انقلابی و کار آمد و حضور موثر در فضای مجازی اهتمام بورزید و به خدای متعال توکل و اعتماد کنید ، توفیقات شمار را از درگاه ربوبی مسئلت می کنم
 سیدعلی خامنه ای 22/2/95        
با عرض پوزش از مقام معظم رهبری به عنوان یک هموطن که بیش از 30 سال در عرصه خبر و روزنامه نگاری کشورکار کرده ام و اکنون بازنشسته شده ام ازرئیس جدید صدا و سیما و کارکنان پرتلاش آن به عنوان یک بنده کوچک خالق هستی ،و با یقین به اینکه این موارد از خواسته ها ومنویات مقام معظم رهبری نیز هست  انتظار می رود  در پخش اخبار کشورحداقل
1- رعایت بی طرفی را نموده عین واقعیت خواست مردم و جامعه را منعکس نمایند ،
2- در انتشار اخبار جانب داری هیچ شخص ویا گروهی را خارج از عرف و عقل صورت ندهند ،
3- حقوق همه شخصیت های سطح اول کشور را محترم بشمارند و به مساوات اخبار آنها را انتشار دهند ،
4- رسانه ملی را که برخی امروزمی گویند رسانه میلی شده آنرا به رسانه ملی باز گردانند وحقوق شاه و گدا را محترم بشمارند
5- سیاست ها ودستورالعمل های نه چندان قابل قبول اکثریت مردم را، با مصاحبه های ساختگی اززبان مردم توجیه نکنند و جهت نبخشند که به زیان جامعه و فرهنگ جامعه باشد .
6-  اخبار وعملکردهای هر دولت را آنگونه که هست انعکاس دهند ،
7- برنامه های سیما را هر بیشتر جذاب نماید و به سمت اندیشه ورزی و رشد عقل اجتماعی پیش ببرند
8- سیما را به دانشگاه علم و خرد ورزی تبدیل کنند
9- علاقه جوانان به کار، صنعت ، نوآوری و تولید را به روش های متعددی که وجود دارد افزایش دهند واشتغال زایی را تشویق نماید
10- سیمای جمهوری اسلامی را واقعا به سیمای جمهوری  وسیمای اسلامی تبدیل کنند و در این جهت خیلی هوشیار باشند.
11 – سیما را وسیله پیشبرد سیاست های جابرانان و ظالمانه برخی  دستگاها ،سازمانه ، نهادها و شخصیت ها قرار ندهند و از حقوق ملت مظلوم و با کرامت و صبورو مقاوم  ملت ایران دفاع کنند و ....
تا جامعه ای شکوفا ، پرنشاط ،فعال ، معتقد ، باایمان وصبور داشته باشیم و در صراط مستقیم الهی طی طریق نمائیم