تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

یادداشت ها و نکته هایی در باره موضوعات اجتماعی ، سیاسی ، اقتصادی و فرهنگی

یادداشت

تلویزیون، سریال باجناق‌ها و نماز صبح 

بهترین ضدتبلیغ برای دین هنگامی است که به طرح موضوعات اجتماعی نماز بپردازیم و نامی از آداب یا وظایف دینی به میان نیاوریم و یا اینکه آنها را در درجه چندم اهمیت قرار دهیم.
مثلا اگر بخواهیم کارهای روزانه را برای انجام ردیف کنیم بهترین ضد تبلیغ برای انجام ندادن فرائض دینی آن است که آداب مذهبی را در کارهای روزانه قرار ندهیم و جایگاهی برای آن قائل نباشیم که متاسفانه تلویزیون جمهوری اسلامی ایران گاه در تهیه برنامه‌ها و سریالهای خود به موضوعات دینی هیچ اشاره‌ای از باب وظیفه نمی‌کند البته نگارنده معتقد به افراط در این باره نیست اما به ظرافتهای کاری درتهیه و پخش برنامه‌های سیمای جمهوری اسلامی ایران نیز که اهمیت دین و آداب مسلمانی را کم نکند معتقد است.
شاهد مثال: مجموعه سریال باجناق‌ها است که اخیرا از کانال 5 تلویزیون پخش می‌شود و قالب طنز در موضوعات مبتلا به اجتماعی و خانوادگی دارد که داستانهای آن بسیار هم به واقعیتهای اجتماعی نزدیک است.
این سریال در عین حال که سعی دارد به ذکر گوشه‌ای از زندگی اجتماعی و خانوادگی بپردازد و در حد خود بیننده را نیز مجذوب می‌کند در یکی از قسمتها که چهارشنبه شب 28/5/83 پخش شد (و تاکنون نیز چند بار تکرار شده است) به رفتار پس از بازنشستگی پرداخت. در این قسمت از سریال، بازیگران چندین بار وظایف صبحگاهی پس از بازنشستگی را برای یکدیگر بازگو کردند و به ترتیب آنها را اجرا و انجام دادند اما هیچ یک آنها از نماز صبح یاد نکردند،
بازیگران سریال هر بار که وظایف صبحگاهی را برای یکدیگر یادآوری کردند بدین‌گونه آنها را ردیف نمودند «ورزش، استحمام، صبحانه، روزنامه، عزیمت به محل کار و تفریح» به عنوان یک بیننده مسلمان، هر بار که این وظایف را بازیگران برای یکدیگر به ترتیب عنوان می‌کردند منتظر بودم تا به انجام فریضه دینی نماز اشاره کنند (ولو قضا شده‌اش) اما دریغ که چند بار سکانس داستان توسط بازیگران تکرار شد اما در هیچکدام آنها از نماز ذکری به میان نیامد و من به عنوان یک بیننده مسلمان از زندگی در چنین جامعه‌ای شرمنده شدم و به خود گفتم: چرا تلویزیون جمهوری اسلامی چنین بی‌اعتنا به نماز صبحگاهی است و نماز را از وظایف صبحگاهی حذف می‌کند.
آیا واقعا گردانندگان این سریال که سناریوی فیلم را بارها نوشته و ادیت کرده‌اند و از نظر گذرانده‌اند و حتی بازیگران که متن را حفظ کرده‌اند هیچ‌یک اهل نماز نبودند؟، تا لااقل واژه نماز را به متن بیفزایند؟؟؟،،

روزنامه خراسان چهارشنبه ۴/۶/۱۳۸۳ صفحه ۹ ( علمی فرهنگی )

آرامش و سکون برازنده مجلسیان نیست  

 

این روزها در نشت های خصوصی نمایندگان مجلس شورای اسلامی سخن از آرامش و سکوت به میان می آید . (خبرگزاری فارس ) این به معنی این است که نمایندگان کمتر به ابراز نظر و عقیده و احیاناً انتقاد و پرسش از متولیان کشور بپردازند .در حالی که به اقتضای هر طرح و برنامه ای دهها و صدها نظر ارزنده در میان جماعت نخبگان وجود دارد که جمیع آنها می تواند منجر به بهترین تصمیم گیری ها شود .و سکوت بیش از حد و عدم ابراز عقیده در جای خود . آنگاه که فرد احساس تکلیف کند و سکوت نماید جایز و پسندیده و ثواب نیست .

در سال پاسخگویی،اصل بر پاسخگویی همه مسئولان در مقابل عملکردشان است و این امر استثنا پذیر نیست، یا فرمایش مقام معظم رهبری در مورد پاسخگویی مطاع است که باید پذیرفت و بدون هیچ عذر و بهانه‌ای آن را به کار گرفت و یا اینکه نه، حرف است و تکلیفی بر عهده کسی نیست که در واقع چنین نیست و فرمایش مقام معظم رهبری حکم است و انجام و اجرای آن وظیفه احاد مسئولان و متولیان و در این باره هیچ قوه ای نیز از قوای کشور معاف از پاسخگویی نیست که البته من نیز به صراحت اینجا باید یادآوری کنم حتی نهادها و مراکز تحت امر مقام معظم رهبری نیز باید پاسخگوی عملکردها ، سیاست ها و برنامه های خود باشند که می دانیم در جای خود هستند . مجلس نیز از این تکلیف مستثنی نیست و نباید باشد بلکه اغلب سئوالها را نیز مجلس باید از قوه قضائیه و مجریه و نهادهای تحت امر مقام معظم رهبری مطرح نماید .

حال با این اوصاف مجلس شورای اسلامی نیز تکلیفی فراتر از سایر قوا به عهده دارد چون مجلس هم ناظر است و هم مدافع حقوق ملت، پس تکلیف مجلس در طرح پرسش و دستیابی به حقیقت مهمتر از سایر قوا و سایر مراکز اجرایی است. با این وجود پرسش این نوشتار این است که چرا در حال حاضر بر آرامش مجلس و نمایندگان به معنی آنچه در صد مطلب آمد اصرار می شود، اگر مجلس و نمایندگان نتوانند در جایگاه قانونی خود حرفی را به صراحت بگویند و انتقادی را ازباب وظیفه و از تریبون مجلس مطرح سازند و اگر نمایندگان مجلس نتوانند به راستی مدافع حقوق ملت و مملکت باشند چه کسی و چه مرجعی باید پی ابهامات و اشکالات را بگیرد و از انحراف در سیاست های ملی جلوگیری کند . مجلسی که نمایندگان محتاط و محافظه کار داشته باشد آن مجلس خانه ملت نیست بلکه مجلسی است که گروهی در آن می خواهند برای خویش دیوار محافظ بسازند و در پناه دیوار محافظ ،تنها سیاست های حزبی خود را پیش ببرند در حالی که مجلس شورای اسلامی خانه ملت ، و نمایندگان آن  عصاره‌ی مردم هستند و طرح هر موضوع و مسأله ای در خانه ملت به معنی اعلان جنگ یا مخالفت با گروهی دیگر و یا حزبی دیگر به حساب نمی آید نمایندگان مردم هر یک زبان چند صد هزار نفرند که آرامش آنها در حد اعتدال و بدور از هر نوع غرض ورزی گروهی پذیرفته است . نمایندگان مجلس حافظان منافع ملی هستند و باید که به انجام وظیفه خود به نحو احسن عمل نمایند و هیچ دلیلی وجود ندارد که در سنگر مجلس ، افراد خاموش و بی نظر باشند چه اینکه موجود بودن انسان به ابراز عقیده است و انسانهایی که عقیده خود را در مسائل ولو اشتباه عنوان نکنند به قول دکتر شریعتی وجود ندارند. و اگر نمایندگان محترم مجلس به آرامش در فضای مجلس بیش از اندازه تأکید ورزند سال پاسخگویی را بدون پرسش خواهند گزراند و به جای اینکه فضای پرسشگری را طبق فرمایشات مقام معظم رهبری تقویت نمایند قفل سکوت بر آن خواهند زد و سال پاسخگویی بدون پرسشگری سپری خواهد شد.  

نوشته شده در روزنامه خراسان ۲۹/۵/۸۳ صفحه ۴    

 مرعشی رئیس سازمان

شهامت و قاطعیت ستودنی

 

 

 رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری در کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی گفت: وعده جذب 20 میلیون گردشگر، اگر چه مسئولیت مرا سنگین تر می‌کند، اما من به ارقام بیش از این نیز. دست خواهم یافت.

 حسین مرعشی در پاسخ به سئوال نمایندگان  کمیسیون فرهنگی مجلس شورای اسلامی که رسیدن به این آمار را غیر واقعی خوانده اند گفت : وعده جذب 20 میلیون گردشگر بزودی محقق می‌شود ودر این رابطه برگزاری تورهای گردشگری نیاز به اخذ مجوز ندارد (خبر گزاری فارس)

به این می گویند قاطعیت در تصمیم و اراده . اگر واقعا"رئیس سازمان میراث فرهنگی و گردشگری کشور طی سال های آینده به این رقم از جذب گردشگر دست یابد و همه دستگاه های اجرایی نیز وی را در این باره یاری دهند می توان امید وار بود که از ناحیه گردشگران خارجی ارزی معادل در آمد نفت حاصل شود و زمینه اشتغال و صادرات در کشور نیز به سرعت رشد و توسعه یابد

من نیز پیشاپیش به رئیس سازمان میراث فرهنگی این شهامت را تبریک می گویم و درخواست می کنم هر یک از دستگاه های اجرایی که مانع رسیدن به این هدف بزرگ بشود به ملت ایران معرفی گردد همچنین هر نهاد و سازمان و فردی که حرمت مهمان    ( گردشگر خارجی ) را در کشور رعایت ننماید به دادگاه معرفی شود چرا که رشد صنعت گردشگری امروزه در جهان حرف اول را در توسعه ارتباطات . رشد اقتصادی . صادرات و اشتغال میزند و نباید از این مهم غافل ماند که هر چه دیرتر به این صنعت دست یابیم و در صدد توسعه آن نباشیم ضرر کرده ایم .ضرری ملی که جبران ناپذیر است و خیانت به کشور و نسلهای آینده خواهد بود  .

صفحه جستجوی اخیر در پیک ایران با عنوان ابراهیم ناظمی

همسو با انتخابات ریاست جمهوریمیر حسین موسوی

رای مردم قابل پیش بینی نیست

میر حسین موسوی و هزینه های پیش رو
 
رای مردم در هر انتخاباتی که تاکنون برگزار شده است قابل پیش بینی نبوده و در هر یک از عرصه های انتخاباتی مردم به گونه ای رای داده اند که مسئولان غافل گیر شده اند بگذریم از اینکه در برخی از انتخابات ها  نیز رای ها  طبق خواسته مسئولان از صندوق ها بیرون آمده  است و کسانی که از قبل تعیین شده بودند به مجلس راه یا فته اند. اما پس از این مقدمه می خواهم به موضوع انتخابات هشتم ریاست جمهوری اشاره کنم .

مجمع روحانیون مبارز و حزب مشارکت و دیگر گروه های جبهه اصلاحات اکنون با اقبال به سوی میر حسین موسوی . وی را کاندیدای ریاست جمهوری آینده کرده اند . سخن این حقیر با  حضرات این است که زیاد هم روی این گزینه تبلیغات نکنید و آن را حتمی تلقی ننمائید . هر چند میر حسین موسوی فردی خوش نام و خوش فکر و با سابفه درخشان است اما تحولات سیاسی در کشور ما نشان داده است که مردم معادله برخی از پیش بینی ها را برهم زده اند. لذا توصیه اینجانب به عزیزان این است که زیادی بر این گزینه پای نفشارید چرا که در عین حال ممکن است  جناح راست نیز گزینه ای داشته باشد که مردم به او اقبال نمایند و اگر با این احوالات میر حسین موسوی رای بیاورد که فبها . اما اگربه دلایل متعدد که بعدا رخ خواهد داد  رای نیاورد  آنوقت جناح های اصلاح طلب بدهکار شخصیتی می شوند که سابقه وی  برای همه ملت ایران معلوم است و او یادگاری از تاریخ سیاسی 25 ساله انقلاب است . البته من هم معتقدم که در موقعیت کنونی از میر حسین موسوی شخصیتی موجه تر و کامل تر و اگاه تربه تحولات سیاسی 25 ساله  وجود   ندارد اما زیاده روی در طرح ایشان. واینکه ممکن است تحولات سیاسی به گونه ای دیگر رقم بخورد ممکن است به دلیل وجود تحولات  سیاسی آینده  آبروی میر حسین موسوی نیز به ثمن بخس معامله شود و عده ای به خیانت به وی  متهم شوند .

 والسلام  . ابراهیم ناظمی

 

 
مقدمه کتاب تشنگان قدرت

پس از دوم خرداد ماه سال 1376 که انتخابات هفتمین دوره ریاست ‌جمهوری در نظام مقدس جمهوری اسلامی برگزار شد وسید محمد خاتمی علیرغم انتظارات دولت مردان حاکم با رای بالای مردم به ریاست جمهوری انتخاب گردید ، تحول شگرفی در جامعه رخ داد که خواب آلوده ترین افراد جامعه نیز به خود آمدند و هستی خود را باور کردند ، به دنبال این تحول عده ای که خود را مقابل تفکر توده مردم دیدند دست از پا نشناخته در صدد واکنش بر آمدند و چون خویش را در انزوا می دیدند بدون اینکه خود را آشکار نمایند سعی کردند که جامعه را به سمت آشوب و بی‌ثباتی سوق دهند و با حرکت های خود به جامعه بگویند :

رأی شما در دوم خرداد اشتباه بوده و چون اشتباه کردید از این پس خواب آرام نخواهید داشت تا اینکه پشیمان شوید ! و چنان بر ایده ها و افکار کهنه خود پافشاری می‌نمودند که گویی آنچه حق و حقیقت است نزد آنها است و آنچه باطل و مردود است نزد مردم است و مردم در دوم خرداد اشتباه کرده اند و باید پند گیرند ،این افراد که از بیداری مردم در تعجب مانده بودند و تغییر عقیده متن جامعه را در مورد خویش باور نمی کردند چنان از خود بی خود شدند که همچنان در باتلاق هایی که می آفریدند فرو می‌رفتند و باز هم بر سماجت خویش و مقابله با توده مردم پای می‌فشردند .

این حقیر در اثنای سالهای بعد از 1376 و از فرط سماجت برخی افراد که طرفدار آشوب های اجتماعی و دعواهای سیاسی بودند به این نتیجه رسیدم که چه کسانی می‌توانند تشنگان قدرت باشند و چه کسانی شیفته خدمت ، و اینکه چگونه برخی افراد که به هیچ وجه انتظار نمی رفت داعیه حکومت و سلطه طلبی داشته باشند امروز بر بودن خود اصرار دارند و هنوز به رغم سالها حاکمیت ،از قدرت سیر نشده اند و اصلا چرا شهید مظلوم بهشتی چنین سخن پر معنایی را در آغاز جمهوری اسلامی گفته است ؟ و اصلا چگونه این سخن در ذهن او تداعی شده است ؟ این موضوع مرا به فکر نگاشتن کتابی انداخت تا بتوانم حداقل از منظر خویش تفاوت های بین طالبان قدرت و شیفتگان خدمت را دریابم اما از آنجا که دفاع هر دولت و حاکمیتی، از موجودیت خود نمی‌تواند قدرت طلبی صرف تلقی شود و از آنجا که موضوع یاد شده نمی تواند به طور مستقیم افراد را متمایز نماید پس از مطالعات مختلف به این نتیجه رسیدم که شاید نتوان این سوژه را مکتوب کرد و نیز نمی توان به طور مستقیم افرادی را متهم به قدرت طلبی نمود چون در ورق خوردن تاریخ و تحولات آن، استنباط ها نیز متغیر می‌شود و نتایج، گوناگون تحلیل می‌گردد، از همین رو چند سالی موضوع و یا سوژه کتاب را به بایگانی سپردم تا اینکه پس از چند سال اوضاع سیاسی و شرایط اجتماعی و افکار عمومی معتدل تر شده و با تحولات شگرف اندیشه ای مواجه گردید و تغییرات فرهنگی باعث شد عده‌ای از تعصب‌های کورکورانه خود دست بردارند و تدبیر را یکی از انگیزه های اجتماعی خود قرار دهند، با گذشت زمان بنده نیز به این نتیجه رسیدم که شاید بتوان این سوژه را با نگاه متفاوت تری از گذشته عرضه داشت تا هم رعایت حال افکار جناحی شود و هم به طور مستقیم جناح ها و گروههای سیاسی و افکار خاص مورد خطاب قرار نگیرند افرادی که در واقع عامل افکار ریزی بر تحولات سیاسی ، اجتماعی و فرهنگی هستند و خود تعیین کننده رفتار‌های جدید می باشند به همین منظور سعی بر این است که :

« یک سری خصوصیات رفتاری و گفتاری افرادی که انگیزه قدرت طلبی و دنیا پرستی دارند و نیز در حد مقدور خصوصیات افرادی که انگیزه خدمت به مردم را دارند مورد تجزیه و تحلیل قرار گیرند و بهره گیری از نوشته ها و موضوعات، مختص زمان و مکان خاصی نباشد و برای سایر زمان ها و موقعیت های سیاسی اجتماعی قابل بهره برداری باشد هر چند می دانم که به همین دلایل ، سوژه مذکور آنطور که باید جان بگیرد جان نخواهد گرفت اما از آنجا که گفته اند در بیابان لنگ کفش هم نعمتی است باشد تا این سوژه مهم در نقد و بررسی بسیار ناچیز این حقیر حداقل با اسم یا طرح روی جلد خود بتواند ، این فکر را القا نماید که انسانها می توانند به اسم خادم ظالم از کار در آید و به اسم ظالم بودن خادم باشند و یا به تصور قدرت طلبی به جامعه خدمت بدهند و یا به نام خیر اندیشی و خدمت به جامعه خیانت روا بدارند .

آری انسانها یکسان نیستند و با یکدیگر خلق و خوی متفاوتی دارند و گوناگونی آنها نیز حکمت و مصلحتی است که خداوند آفریده است و حتی اگر انسان ها گناه و معصیت می کنند در واقع برای این است که فرد خوب از بد جدا بشود و انسان ها با تجدید نظر در افکار و سلایق خود راه کمال و ترقی را بپیمایند و مهارت ها و توانایی ها و دانش های نو فرا بگیرند جامعه نیز دچار دگر گونی نمی‌شود مگر اینکه عده‌ای قدرت طلب باشند و ظلم کنند و خیانت مرتکب شوند و عده ای فاضل و خدوم باشند و برای جامعه و افراد آن کمال بخواهند .

همین درگیری های لفظی و همین تنش ها و ضد و نقیض بودن افکار و عملکردها جامعه را بیدار می کند و افراد را به موجودیت خود توجه می‌دهد و چه بسا همین درگیریهای سیاسی و سلیقه ای باعث شود که انسان ها به عملکرد های خوب و بد خود نیز پی ببرند و با تجدید نظر در اندیشه ها و رفتارها ، مسیر حرکت را برای آیندگان هموارتر سازند .

فارابی کسی را جبار می نامد که دل بسته ثروت و لذت است و دچار گران‌سری و خود بزرگ بینی شده است ، ثروت و لذتی که، آن را با زور بدست آورده و به آسانی نیز از دست نمی دهد .

حضرت علی (ع) می فرماید :

« قسم به خدا ارزش ها و مقام های دنیوی نزد من بی ارزش ترین چیز ها است ، بی‌ارزش‌تر ، پست تر ،منفور تر از آب چرکینی که از بینی بز بیرون می آید .»

( در انتظار فرج ) 

ای خدای همه موجودات جهان که یک ثانیه در کار جهان غفلت نمی کنی در کار ما آدمها نیز غفلت مکن ( که نمی کنی ) ما منتظر ظهور امام زمان هستیم و به نماینده تو در روی کره خالی احتیاج مبرم داریم تا راه فلاح و رستگاری حقیقی را به ما بیاموزد و شر ناکسان و منافقان را از سر ما کم کند و به این امید زنده ایم ای خدای بزرگ و توانا  

معرفی اجمالی کتاب تشنگان قدرت و شیفتگان خدمت

 

 

این کتاب با تکیه بر سخن گهر بار شهید بزرگوار دکتر محمد حسین بهشتی که در سال 1360 گفته بود (( ما شیفتگان خدمتیم نه تشنگان قدرت )) چشم اندازی دارد به برخی از اندیشه ها و عملکرد های کسانی که از داعیه قدرت طلبی در نظام های حکومتی برخوردار هستند و برای کسب قدرت یا ماندن بر قدرت سیاسی و حکومتی از هیچ حیله ، ترفند و نیرنگی ابا ندارند و برای خود حق و برای دیگران حد تعیین می کنند .

در این  کتاب قدرت طلبان افرادی خود خواه و خود سر و جاه طلب  معرفی شده اند که عشق قدرت و سروری کردن بر جامعه ، عقل و بصیرت را از برخی افراد می گیرد و آنان را به وادی زر و زیور می کشاند و قوه منطق و عدالت خواهی آنان را کور می کند

در بیش از هفتاد موضوع این کتاب  به خصوصیات اخلاقی و رفتارسیاسی اجتماعی کسانی که از داعیه قدرت   طلبی در انگیزه و خلق و خوی خود برخوردار هستند و برای ماندن بر قدرت به انواع حیله ها و چند رنگی ها  متوسل می شوند و « بودن » را بد معنی می کنند پرداخته شده.و در عین حال به مصداق اسمی  افراد طالب قدرت نیزاشاره مستقیم نگردیده است .

شیفتگان خدمت نیز که در این کتاب ، بسیار قلیل به خصوصیات آنها اشاره شده است از نظر نویسنده  کسانی هستند که همواره در طول تاریخ مظلوم زیسته اند وضمن برخورداری از سلامت نفس ، ارزش های الهی و انسانی را درعرصه های سیاسی اجتماعی و دینی با میل دنیا طلبی خود مخلوط نساخته اند و به کرامت انسانی متعهد مانده ، اهل تظاهر، سفسطه، و مردم فریبی نیستند و خواستگاه آنها « هستی » جاودانه است

از جمله  سرفصل های این کتاب تعریف هایی از قدرت و جاه طلبی ، قانون گریزی ، انحصار گرایی ، حاکمیت

فردی ، فلسفه پیدایش گروههای فشار ، جهل گرایی و کتمان حقایق ، مبارزه و تخریب چهره های روشنفکر، فتنه گرایی و سفسطه گری اصحاب قدرت ، توسل به قدرت های بیگانه و حکومت دینی و رفتار علوی است که در بخش( فهرست کتاب ) می توانید آنها را بیشتر ملاحظه کنید .

 

این کتاب در 208 صفحه و از سوی انتشارات رحیمی نژاد ( مشهد )  منتشر شده است

 

تلفن مرکز پخش  مشهد – 2223113 - 0511       همراه رحیمی نژاد :  09135150142

 

رونامه خراسان  مشهد تلفن 7634000- 0511         منزل نویسنده : 2733121 –   051                

 

 «   برای آشنایی با نویسنده لطفا بخش ( معرفی نویسنده) را  کلید  نمایید    

کوتاه و مختصر در باره

دکترعلی شریعتی


به مناسبت سالگشت شهادتش

 

شریعتی خورشید تابناکی است که باید او را با چشم مسلح دید و این سلاح. سلاح علم . معرفت .جهان بینی و انسان شناسی است هر چند باز هم نمی توان او را درک کرد شریعتی فوق فهم برخی ازما انسانها است شریعتی در دنیای وا نفسا بهتر دیده می شود شریعتی. شریعتی است که بر دل هر کس جاری نمی شود او حقیقت هستی و نشانه ای از تبارک ا... احسن الخالقین است به راستی چه کسی حالا حالا ها می تواند جای شریعتی را بگیرد . هر گز چنین نخواهد شد یا حد اقل به این زودی ها در فضای کنونی جامعه مرد حقیقت گرایی به مانند شریعتی ظهور نخواهد کرد . البته شهیدان مطهری و بهشتی نیز از این جمله اند اما شریعتی با فکر و اندیشه اش رعشه بر اندام برخی انسانها می اندازد و با همین اندیشه انسانهای مردم فریب را ضربه فنی می کند که لال شوند و با حربه های دیگر غیر از منطق و استدلال با او و فکراو به میارزه بپردازند شاید. شریعتی را که نمی توان در روشنایی دید( چون او خود روشنایی است) در فضای وهن آلود بهتر بتوان دید

به راستی هیچ فکر کرده ایم که چرا به جای اینکه اندیشه شریعتی را مورد نقدو بررسی قرار دهیم و شخصیت بی بدیل او را بشناسیم و از فکراو برای ساختن فرهنگی غنی وعقیده ای راسخ و میهنی آباد و آزاد بهره   ببریم  او را با دیدگاهش نسبت به روحانیت محک می زنیم مگر یک قشرازجامعه به نام روحانیت می تواند ترازوی تشخیص حق و باطل  باشد . این چه نگرشی است که شریعتی را هر وقت میخواهیم سلام کنیم باید ببینیم که او با روحانیت چگونه بوده است وآنوقت تازه نگاه های منفی او را نیز نسبت به این قشر مورد ملاحظه قرار می دهیم و نگاه های مثبت او را نمی بینیم. شریعتی مرد خدا بود و نیاز به اینکه افراد اورا تایید یا تکذیب کنند نداشت و ندارد

وقتی می بینم که کتابهای شریعتی این روزها در کتابخانه ها به فراموشی سپرده شده است به خودم جرات می دهم که همه حقیقت و هستی عالم را انکار کنم چرا که او فقط از حقیقت هستی و هستی حقیقت دم زد و امروز عده ای بی شرمانه این شخصیت گرانسنگ را دشمن می دارند و نگاه عالمانه و حق طلبانه او را انکار می کنند !!!!!!!!!

     انسانهای بی تفاوت   
                                   
یک نویسنده روسی می گوید :
از دشمن خودت نترس چون نهایت این است که غافلگیرانه تورا می کشد
از دوست خودت هم نترس چون ممکن است نهایتا پشت سرت غیبت کند و از تو بد بگوید
از انسانهای بی تفاوت بترس که  در برابر مسئولیت های اجتماعی و سیاسی و فرهنگی بی تفاوت هستند